پيرمرد پرتغالي گردن نگيرتر از هميشه
ما دوستها و دشمنانمان را ميشناسيم
آقاي كيروش
سامان سعادت
چند سال قبل ميگفتند كيروش خيلي شبيه به مردم ايران شده. ميگفتند او فهميده راه موفقيت در اين مملكت چه شكلي است. اما حالا مشخص شده كيروش بيشتر از اينكه شبيه مردم شده باشد شبيه برخي مسوولان شده. اين را ميشود از كنفرانس خبري سرمربي پرتغالي تيم ملي بعد از شكست سنگين ۶ بر ۲ ايران مقابل انگليس فهميد. جايي كه كيروش زمين و زمان و حتي تماشاچيان را مقصر دانست تا شكست تحقيرآميزش را بپوشاند.
انگار اين يك پروتكل مشخص بين برخي از مديران و مسوولان در اين مملكت است؛ پروتكلي كه ميگويد اگر خرابكاري كردي نيازي نيست بپذيري و توضيح بدهي و عذربخواهي. فقط چشمانت را ببند و هركه دم دستت رسيد مقصر جلوه بده. گردن نگير. فرار رو به جلو كن. درست در جايي كه بايد پاسخگو باشي سوال بپرس! اينها درست كارهايي است كه كارلوس كيروش در ۲۴ ساعت بعد از شكست فاجعهبار تيمش در جام جهاني انجام داده. عين كارهايي كه بعد از باخت سنگين مقابل ژاپن در جام ملتهاي آسيا انجام داد.
سرمربي تيم ملي بعد از بازي به جاي اينكه در مورد تركيب پراشتباهش و روند آمادهسازي تيم توضيح بدهد اظهار داشت تركيب مشكلي نداشت! در عوض او انگشت اشارهاش را به سمت تماشاگران گرفت و گفت آنهايي كه نميخواهند تيم ملي را تشويق كنند بهتر است در خانه بمانند! درست عين جملهاي كه چند سال پيش يك كارشناس در تلويزيون خطاب به معترضان گفت «اگر دوست نداريد جمع كنيد برويد». پيرمرد پرتغالي بدون اينكه خندهاش بگيرد از قدرت زياد تيم ملي انگليس گفت انگار كه فوتبالدوستان ايراني خودشان نميدانستند با چه تيمي بازي كرده بوديم. انگار ما تصور كرده بوديم رقيبمان گوام است و اين آقاي كيروش بود كه به ما يادآوري كرد نخير! حريف انگليس بوده.
سرمربي تيم ملي كه بدون شك از همان نيمه نخست كه تيم ملي سه هيچ عقب افتاده بود و شانسي براي بازگشت نداشت توي ذهنش مرور ميكرد چطوري اين گندكاري را جمعوجور كند، خيلي سريع متوجه شد بايد اين باخت را بيندازد گردن شرايط خاص ايران و فشار روي بازيكنان. به خاطر همين چند ساعت بعد از اينكه در كنفرانس خبري تشويق نكردن هواداران را عامل باخت تيم عنوان كرده بود كليپي شامل برخي كامنتها و پستهاي اعتراضي مردم به بازيكنان تيم ملي در چند وقت اخير منتشر كرد و زيرش نوشت بازيكنان دشمن ما نيستند!
در درجه اول همين كه سرمربي تيم ملي بعد از باخت تيمش با آن نتيجه فاجعه و در شرايطي كه سه روز تا بازي بعدي وقت دارد دنبال جمع كردن متريال چنين كليپي به شكل پروندهسازها رفته عجيب است. انگار كيروش از همين حالا ميخواهد جوابيه پر و پيماني براي حذف تيم ملي در مرحله گروهي آماده كرده باشد. در مرحله دوم اين كار كيروش باعث ميشود مردم خيلي راحت او را مخاطب قرار دهند و بگويند: آقاي كيروش! فقط مانده بود بعد از صداوسيما شما بيايي به ما درس دشمنشناسي بدهي! فقط مانده بود شما به ايرانيها بگويي چه كسي دشمن ماست و چه كسي دوست! فقط مانده بود شما براي ما تعيين تكليف كني كه تيم ملي را چه شكلي و به چه نحوي تشويق كنيم. همين را كم داشتيم كه تو به ما بگويي با تيم ملي كشور خودمان چه برخوردي داشته باشيم!
تمام اين اظهارات در شرايطي است كه كيروش بايد پاسخ بدهد به عنوان سرمربي تيم ملي براي حل مشكلات چه كار كرده. كيروش بايد به جاي مقصر جلوه دادن كامنتها و پستهاي اينستاگرامي و توييتري بگويد با چه تفكري تيم را وارد زمين كرد كه بازيكن تيم ملي ايران جرات دو قدم حمل توپ را نداشت. چطور تيم را آماده كرده بود كه ايران حتي نتوانست يك شوت به سمت دروازه انگليس در نيمه نخست بزند. چرا روزبه چشمي را وسط دو مدافع بازي داد؟ چرا هرچه هافبك دم دستش بود ريخت در زمين و در نهايت از پس مهار سه هافبك انگليس كه ميانگين سنيشان كمتر از ۲۲ بو، برنيامد؟
خير! كيروش قرار نيست به اين سوالات جواب بدهد. او ياد گرفته فقط توجيه كند. فقط علت بتراشد و ديگران را مقصر جلوه بدهد. براي ديگران خط و نشان بكشد و در نهايت هم دلارها را به جيب بزند و با يك بوسه بر مچبند به رنگ پرچم ايران شومن بازياش را تكميل كند. او بايد شعور ايرانيها را هدف قرار دهد و بگويد بازي با انگليس در جام جهاني را به عنوان يك برنامه تمريني در نظر داشته!
بدون شك كيروش تمام تجربه و تخصصش را از همين حالا به كار گرفته اما نه براي موفقيت تيم ملي براي توجيه باختهاي خودش. مطمئنا فردا روزي اگر يك نفر در يك كنفرانس مطبوعاتي از او بپرسد چرا بعد از بازي به تماشاگران پريده و چنين توجيهات احمقانهاي را رديف كرده پاسخ ميدهد «من ميخواستم رسانهها و مردم به جاي بازيكنان روي من متمركز شوند و من به نوعي با از خودگذشتگي خودم را سپر بلاي بازيكنان كردم» اما كيست كه نداند اين نقشهها درست عين اتوبوس دفاعياش نخنما شده.
اين چند خط آخر را بايد مستقيما خطاب به كيروش نوشت. مستر سيكيو! آن زمان كه با رفيق شفيقت جناب آقاي تاج به فوتبال ايران بازگشتي گفتي ميداني در چه شرايطي تيم را تحويل گرفتهاي. پس لطفا قصه براي ما تعريف نكن. تشخيص دوست و دشمن را به عهده خود ما بگذار. همانطور تصميم براي تشويق كردن يا نكردن. تو كار خودت را درست انجام بده. اگر بلد هستي! تيم ملي دو بازي پيش رو دارد. گوش ما از توجيهات و فرارهاي رو به جلو پر است. ما دلارهاي اين مملكت را نريختيم به پايت كه بگويي نشد و نميشود و فشار هست و بازيكنان ناراحتند. اين كارها را يك مربي با مدرك درجه D آسيا هم ميتوانست انجام دهد. تخصصت را به جاي بازيهاي رواني و رسانهاي در فوتبال نشان بده. تركيب درست بچين. تيم را با ترس و لرز راهي ميدان نكن.