ادامه از صفحه اول
فرار از برچسبهاي سياسي- اجتماعي
شركت در گردهماييها، جلسات و محافل مورد حمايت حاكميت يكي از مهمترين آنهاست. اين حركات، ملغمهاي از ترس و رياكاري را در جامعه به نمايش ميگذارد.
«تقلا براي برچسب نخوردن» در همه جوامع و حاكميتها وجود دارد؛ اما اين پديده اجتماعي در برخي جوامع نمود بيشتري پيدا ميكند كه دلايل آن را ميتوان در موارد زير جستوجو كرد.
- دلايل زبانشناختي: ساختار كاربردي زبانها به گونهاي است كه برخي كلمات، معاني سيالي دارند. سياليت معنا و معاني چندگانه واژهها ميتواند زمينه اتهامزني به افراد را فراهم كند. همچنين مطالب ارايهشده توسط افراد، يك بسته كامل است؛ در نتيجه تقطيع و گزينش نامناسب آنها ميتواند ايجاد سوءتفاهم كند و فرد را در آستانه برچسبهاي احتمالي قرار دهد.
- دلايل جامعهشناختي: در جوامعي كه بسترهاي نقد به درستي تعريف و در اختيار افراد قرار نگرفته باشد و حقوق منتقدين به رسميت شناخته نشود و حاشيه امن قانوني براي انتقادها وجود نداشته باشد، برچسبها ميدانداري خواهند كرد. به ويژه اگر اين برچسبها از ناحيه حاكميت تقويت شود و زمينه پروندهسازي و محاكمه و مجازات افراد را فراهم كند، هزينههاي سنگين برچسبها، افراد را به تقلا براي برچسبزدايي مجبور خواهد نمود.
از ديدگاه روانشناسي اجتماعي «ترس از برچسبهاي سياسي- اجتماعي» داراي آستانه است. به اين معنا كه وقتي برچسبها معناي واقعي خود را در طيف قابل توجهي از جامعه از دست بدهند، ديگر اين ترس فرو ميريزد. در اين حالت برچسبها در دو طيف «حاميان حاكميت» و «منتقدان و مخالفان حاكميت»، معاني متضاد و واژگونهاي پيدا ميكنند و حتي ممكن است با پديده «استقبال از برچسبها» مواجه بشويم.
حجاب؛ برنده و بازنده دارد؟
اين رخداد اگر مثلا سال گذشته اتفاق ميافتاد، قطعا با واكنشهاي تند محافل مذهبي روبهرو ميشد، اما اينبار تقريبا (جز يكي، دو امام جمعه از جمله جناب آقاي علمالهدي) حساسيت ويژهاي را برنينگيخت. در واقع نوعي تساهل و رواداري به خرج داده شد و فضايي كه ميتوانست با برخي دخالتها متشنج شود، شرايطي نسبتا آرام را پشت سر گذاشت.
ناگفته پيداست، آن بخش بسيار حداقلي كه پيش از اين نيز هنجارها را رعايت نميكردند، هماكنون نيز در مكانهاي خاص رفتار خود را ادامه ميدهند، اما برخلاف انتظار، حجم هنجارشكنيها افزايش نيافت مشاهدات ميداني مويد اين نكته است.
حال يك پرسش پيش ميآيد كه آيا نظام سياسي و ديني عقبنشيني كرده و اصطلاحا شكست خورده و در سمت مقابل افرادي كه خواستهاند بيحجاب تردد كنند، پيروز شدهاند؟
به نظر ميآيد چنين نشده. يعني سيستم انتظامي با سماحت و رواداري، در برابر رفتار بدحجابي كه قبلا هم عملا وجود داشته، موضع تند نگرفته و در سوي مقابل نيز ساختارشكني قابل ملاحظهاي مشاهده نشده است. سكوت معنادار محافل مذهبي به اين رخداد نيز گرچه ممكن است به خاطر جو ناآراميهاي اخير صورت گرفته باشد، اما ادامه همين سكوت، كاملا بخردانه بوده و موجب لجاجت و تحريك نشده است. نتيجه اينكه در عمل بانوان در سطح قابل قبولي حداقلهاي حجاب را رعايت كردهاند و بدحجابي و بيحجابي رشد غيرمتعارفي نداشته است.
به بيان ديگر، سيستم حكومتي اگرچه ممكن است ظاهرا عقبنشيني كرده اما بازي را برده و نتيجه را مال خود كرده است. از آن سوي نيز افرادي كه دنبال سبك زندگي خاص بودهاند بدون آنكه دست به لجاجت بزنند به آن دست يافتهاند. با اين همه قطعا نميتوان گفت اين مساله پايان يافته و اصطلاحا حل شده، بلكه فعلا جمع شده است. بهكارگيري روشهاي روادارانه ميتواند آرامش كنوني را تداوم بخشد.