معضل پسماند گيلان؛ دغدغهاي كه اولويت نيست!
استاندار گيلان در يكي از گفتوگوهاي تلويزيوني خود وعده داده است كه تا پايان سال ۱۴۰۱ سراوان را به طبيعت بازميگرداند اين درحالي است كه هنوز نه تصفيهخانه به مرحله عملياتي قابل قبولي رسيده نه كارخانه بازيافت اورهال شده است. بهسازي لندفيل هم كه در پيچ و خم انعقاد قرارداد مغفول مانده بود و به تازگي قرارداد آن منعقد شده است. زبالهسوز نيز به روايت رييس شوراي شهر رشت در حد يك اسكلت فلزي است. نكته مهم ديگري كه تا امروز حتي بنابر وعدههاي وزارت كشور اقدامي براي آن انجام نشده، انتقال دفنگاه زباله به محلي ديگر است. اينها همه درحالي است كه از زمان سفر استاني رييسجمهور و هيات دولت كه وعده داده شده بود روند حل مشكلات سراوان تسريع شود حدود ۱۰ ماه گذشته است.
معضل پسماند در استان گيلان فقط به سراوان و شهر رشت ختم نميشود. تعدد دفنگاههاي قانوني و غيرقانوني كه حتي در محلهايي هم كه مديريت پسماند جهت دفن زباله تعيين كرده است، بسترسازي مناسب صورت نگرفته و موجب آلودگي آب و خاك ميشود، انباشت زباله بعضا در نزديكي رودها، ساحل دريا و جنگل و آموزش ناكافي در مبحث تفكيك از مبدا پسماند خانگي از مهمترين مواردي است كه باعث شده اين خطه سرسبز در محاصره زباله قرار گيرد. باتوجه به تاكيد استاندار گيلان به مديريت ميداني و نه پشت ميز، برگزاري يك تور خبري كه خبرنگاران و كارشناسان محيطزيست و پسماند و مسوولان در آن حضور داشته باشند و از دفنگاههاي پسماند در تمامي نقاط استان بازديد كنند و به بررسي چالشهاي موجود اعم از اشكالات وارد بر روند امحاي زباله و صدمات اين ايرادات بر سلامت بپردازند و راهكارهاي پيشنهادي هم ارايه شود، شايد راهي باشد براي بيان و ديده شدن بخشي از اين مشكلات و شفافيت فعاليتهاي اين حوزه براي مردم.
البته در انتخاب رسانههاي حاضر هم مانند نشستهاي خبري گذشته، خبرنگاران را به صورت گزينشي انتخاب نكنند و همراه با اصحاب رسانه و كارشناسان محيطزيست بازديد جامعي را انجام دهند. حتي نياز به سرزده بودن هم نيست و اتفاقا اگر با برنامهريزي باشد مسوولان و مديران شهري و سازمانهاي مردمنهاد فعال در زمينه پسماند هم مطلع ميشوند و به صورت موضوعي به بيان مشكلات ميپردازند. در اين تور خبري ميتوان به دفنگاههاي زباله قانوني و غيرقانوني، سر زد و از كارشناسان درخواست كرد حين بازديد راجعبه اثرات سوءدفن زباله در كنار ساحل دريا و آلودگي آب و آبزيان و انتقال اين آلودگي به انسانها و ساير جانداران توضيحاتي را ارايه دهند.
يكي از سوالات مهمي كه پيش خواهد آمد اين است كه طبق كدام استاندارد محل دپوي زبالهها انتخاب شده است؟ براي جلوگيري از آلودگي خاك، توسط شيرابه چه تدابيري اتخاذ شده است؟ پوششدهي تلنبارهاي پسماند جهت جلوگيري از انتشار انواع آلودگي در چه سطح كيفي در حال انجام است؟ علت وجود مراكز دفن پسماند غيرقانوني كه تعداد آنها كم هم نيست، چه عاملي است؟
گيلان داراي تفرجگاههاي طبيعي فراوان است كه متاسفانه در بيشتر اين مناطق اولين چيزي كه به چشم ميخورد حجم انبوه زباله است كه در طبيعت رها شده است. شايد يكي از مواردي كه بايد مورد بررسي قرار بگيرد همين موضوع است كه فرهنگسازي لازم در اين زمينه انجام شده است؟ ابزار مناسب مانند سطلهاي جمعآوري زباله در مناطق تفريحي وجود دارد؟ چه حجمي از بار پاكسازي طبيعت بر دوش سازمانهاي مردمنهاد است؟ مديران شهري با چه موانعي اعم از اقتصادي و بروكراسي اداري، جهت تدارك تجهيزات روبهرو هستند؟ تعيين ضربالاجل بدون تخصيص بودجه و امكانات تا چه اندازه طي مسير موثر خواهد بود؟ مديريت صحيح پسماند نيازمند تلاش مردم و مسوولان در كنار هم است تا زنگ خطري كه سالهاست در اثر آلودگي به صدا در آمده شنيده شود. درياي خزر، تالاب انزلي، سفيدرود، پارك ملي بوجاق، زرجوب و گوهررود و... هر كدام به نوعي درگير آلودگيهاي ناشي از پسماند هستند و اين آلودگي اثر مستقيم بر انتقال انواع بيماريها و كيفيت زندگي در اين استان سبز دارد. هر يك روز تاخير در روند تغيير شرايط فعلي جبرانناپذير است.