بهرام عيناللهي، بعد از ايرج فاضل و مسعود پزشكيان
سومين وزير بهداشت جمهوري اسلامي است كه استيضاح ميشود
277 تذكر در 454 روز وزارت
وزيري كه ركورد دريافت تذكر از مجلس را شكست
بنفشه سامگيس
رخدادهاي جلسه علني مجلس در روز 15 آذر و قانع نشدن نماينده مردم بهار و كبودرآهنگ از جوابهاي وزير بهداشت بابت چرايي مشكلات متعدد حوزه سلامت، تير خلاصي بود به صندلي وزارت بهرام عيناللهي. دقايقي بعد از آنكه فتحالله توسلي درباره علت بيتوجهي وزارت بهداشت به وضعيت بهداشتي و درماني در شهرستانها و روستاها پرسيد و به دنبال قانع نشدن از پاسخهاي تكراري وزير بهداشت، با يادآوري نطق خود در جلسه راي اعتماد به وزراي پيشنهادي دولت سيزدهم و ازجمله، بهرام عيناللهي؛ اين گزينه توصيه شده توسط علي نيكزاد؛ نايبرييس اول مجلس گفت كه «شهريور ماه ۱۴۰۰ بنده گفتم در برنامه آقاي عيناللهي، درمان بر پيشگيري مقدم است درحالي كه سياست نظام، سلامت پيشگيري را بر درمان مقدم ميداند. بنده اعلام كردم كه دكتر عيناللهي انساني شريف و پزشكي خوب است اما لزوما نميتواند وزير موفقي باشد. اكنون عملكرد ايشان در يك سال و سه ماه گذشته نشان ميدهد آنچه كه آن روز در برنامه ايشان ديدم در كارنامهشان رقم خورد. در ۴۵۴ روزي كه ايشان مسووليت وزارت بهداشت را برعهده داشتند ۲۷۷ تذكر كتبي از وي و ۲۲۴ سوال از عملكرد وزارت بهداشت در سامانه درج شده است، يعني هر دو روز يك سوال و يك تذكر علاوه بر ۹ فقره استيضاح و سه مورد تحقيق و تفحص. آيا اين آمار نگرانكننده نيست؟» مجلس به عيناللهي يك كارت زرد داد و ساعاتي بعد هم عبدالحسين روحالاميني؛ رييس كميته غذا و داروي مجلس افشا كرد كه دهمين طرح استيضاح وزير بهداشت، دو روز پيش از برگزاري اين جلسه علني، با بيش از ۶۰ امضا در سامانه مجلس ثبت شده است.
از نيمه مهر ماه امسال، به دنبال اوج گرفتن نارضايتيها از تداوم 4 ماهه رشد قيمت و كمبود دارو كه تابعي از ناكامي بارز طرح شعاري «دارويار» بود، بحث استيضاح عيناللهي، برخلاف 9بار گذشته، از قالب پيشنهاد و حدس و توصيه خارج شد و هفته پاياني مهر ماه، رمضانعلي سنگدويني؛ نماينده مردم گرگان كه اولين امضا را بر دهمين طرح استيضاح وزير بهداشت گذاشته بود، خبر داد كه طرح را با بيش از 30 امضا به هيات رييسه مجلس تقديم كرده اما تراكم طرحهاي استيضاح وزرا روي ميز هياترييسه، نوبت رسيدگي به اين طرح را به تعويق خواهد انداخت. همان زمان به نظر ميرسيد استدلال نماينده گرگان براي تعويق وصول طرح استيضاح عيناللهي، بهانهاي است براي استتار دليل اصلي؛ شرايط خاص دهه پاياني مهر ماه و فوران التهاب در جامعه كه برخي نمايندگان مجلس از طيف اصلاحطلبان، نه به اين صراحت بلكه پيچيده در لفاف «شنيدهها و شايدها» پاي گوشي تلفنهاي خود با خبرنگاران در ميان ميگذاشتند. اما بحراني كه ناياب شدن دارو در قفسه داروخانهها و گراني قيمت داروها در كل كشور آفريد، فوريت به جريان انداختن هر چه سريعتر طرح استيضاح سياسيترين وزير غيرسياسيترين حوزه كابينه سيزدهم را در چشم نمايندگان پررنگ كرد تا اين حد كه روز 24 آبان ماه، يك جلسه علني در مجلس تشكيل شد و درحالي كه وزير بهداشت؛ مدافع صددرصدي طرح شكست خورده «دارويار»، پشت تريبون سنگي مجلس ايستاده بود، از حوزه رياست تا اعضاي كميسيونهاي فرعي مجلس، ناكارآمدي طرحي كه قرار بود منافع عام و ملي نصيب مردم كند اما بلاي جان و نان ملت شده بود را تاييد كردند و سنگيني بار درد مردم را به گردن وزير و ساير همتايانش در كابينه انداختند و بيتدبيريهاي متولي سلامت را علت اصلي بحران «دارو» برشمردند. البته جلسه علني 24 آبان، پايان ماجرا نبود با وجود آنكه به نظر ميرسيد به دنبال طرح انتقادات نمايندگان، غائله ختم شده و انگار مجلس فقط به دنبال اين بود كه يك سال و اندي سكوت و خودخوري در مقابل ابداعات عجيب و غريب دولت را، يكباره در گوشهاي وزير بهداشت كه به نمايندگي از كابينه سيزدهم در مجلس حاضر شده بود سرريز كند. جلسه علني 24 آبان، در واقع مقدمه رقم زدن سرنوشت بهرام عيناللهي بود و تصميم نهايي، روز 15 آذر اتخاذ شد وقتي توسلي، سوالات و انتقادات خود را مسلسلوار از وزير پرسيد و قانع نشد و ميكروفن خود را خاموش كرد و.....
آنطور كه روحالاميني گفته، نامه اعمال عيناللهي خيلي سنگين است و اگر استيضاح، اينبار هم بنا به توصيهها و سفارشها و واهمهها، شكست نخورد و به مرحله اجرا برسد، عيناللهي در مقايسه با ايرج فاضل و مسعود پزشكيان؛ دو وزير بهداشتي كه در اين 4 دهه؛ يكي از كابينه پنجم و يكي از كابينه هشتم، پايشان به ميز استيضاح مجلس كشيده شد و يكي رفت و يكي ماند، هم از بابت تعداد تذكرهاي كتبي و سوالات نمايندگان و هم بابت سوءمديريتها و فرودهاي مديريتي كه در قالب 16 محور استيضاح، تجميع شده، ركورددار است، اگرچه كه بعضي سرفصلها در كارنامه دلايل استيضاح هر سه وزير مشترك است از جمله انتصابات ناميمون و نامبارك، سوءمديريتها، مشكلات تامين دارو و چالشهاي درماني .....
چرا ميخواهند وزير سياسي را استيضاح كنند؟
«عدم مديريت و ناتواني وزير بهداشت در حل مشكلات پزشكان، پرستاران، دارو، درمان و واكسن، عدم به كارگيري نيروهاي متخصص و مجرب، عدم مديريت بهنگام و علاججويانه مجموعه عوامل درون و برون سازماني وزارت بهداشت كه موجب بسياري از خسارات در زنجيره تامين، توليد و توزيع دارو و تجهيزات پزشكي كشور، خصوصا در ماههاي اخير شده، عدم اهتمام به تدوين و ارايه لايحه قانون نحوه اجراي سياستهاي كلي سلامت به دولت و مجلس، عدم اهتمام جدي به اجراي سياستهاي كلي سلامت و قوانين برنامه توسعه پنج ساله، تغييرات مكرر در حوزههاي مديريتي مانند سازمان غذا و دارو و بهداشت، بيتوجهي به مشورت با نخبگان حوزه سلامت و اتاقهاي فكر و پژوهشكدهها و ايجاد مكانيزمهاي مشورتي لازم، عدم استفاده از ظرفيتهاي راهبردي در فرهنگستان علوم پزشكي و نظام پزشكي، عدم توجه بهنگام به هشدارهاي نظارتي نمايندگان و كميسيون بهداشت و اصل نود مجلس و تجميع بيش از ۲۰۰ سوال از سوي نمايندگان، بيتوجهي وزير بهداشت به ايجاد بستر شغلي براي پزشكان جوان و تازه فارغالتحصيلان، افزايش روند مهاجرت پرستاران و پزشكان، بدعهدي در دريافت و تسويه واكسنهاي توليدي واكسنهاي داخلي با وجود سفارش و تعهد به خريد اوليه، بيتوجهي به اقناع افكار عمومي و رسانهها و كارهاي نمايشي بيحاصل، انجام اقدامات خلاف قانون در دانشگاهها در برداشت درآمدهاي حاصل از فروش دارو و تجهيزات و هزينه در جاي ديگر كه
به تبع آن بدهي سنگين به صنعت و نابود كردن صنعت را در بر داشته، توزيع نامناسب امكانات به شهرهاي مختلف بدون درنظر گرفتن سطحبندي و نقشه راه سلامت و اولويتهاي مرتبط، ناكارآمدي در برقراري گفتوگو و رفع مشكل گروههاي مختلف در داخل نظام سلامت تا حدي كه منجر به قطع اميد ايشان از تغيير و منجر به افزايش نارضايتيهاي ميداني شده، نظام پرداخت مالي نامناسب و عدم رعايت عدالت در پرداخت، دخالتهاي خويشاوندان و اطرافيان وي در انتصابات و تشكيل كميته انتصاباتي بدون حضور مديران و با حضور دوستان و خويشاوندان به موازات كميته انتصابات وزارت بهداشت كه منجر به حذف كميته انتصابات اصلي و باعث انتصاب مديران ناكارآمد و مجيزگوي شده علاوه بر اينكه يكي از سياستهاي اصلي اين افراد عدم انتقال مشكلات و نقايص به وزير بوده كه چالشي جدي در مسير هدايت وزارتخانه ايجاد كرده، به كارگيري افراد بدون تجربه، تخصص و تحصيلات مرتبط در جايگاههاي كليدي، تلاش بعضي مديران مياني و ارشد وبدا براي اقداماتي در راستاي تامين منافع شخصي نظير حضور پررنگ در بخش خصوصي (عملهاي جراحي زيبايي)، انتقال پرونده هيات علمي از دانشگاهي به دانشگاه ديگر و... در حدي كه باعث بياعتنايي ايشان به چالشها و حضور در حد رفع تكليف ساعت اداري و... شده، عدم ورود وزير در مباحث راهبردي و تفويض اختيار كامل به معاونين در حدي كه منجر به ايجاد چندگانگي و تعارض در تصميمات معاونين و بعضا درگيري در اين تصميمات به ويژه درخصوص منابع مالي شده است.»
اين فهرست مفصل، مجموعه چالشها در طول 469 روز وزارت (سوم شهريور پارسال تا 16 آذر امسال) است كه به افزايش امضاها پاي برگه استيضاح بهرام عيناللهي منجر شده است. اينكه عيناللهي، ارتباط رسانهاي خود را به خبرنگاران رسانههاي اصولگرا و به خصوص، دوربينچيهاي تلويزيون محدود كرده بود و با عينك سياسي به حوزه رسانهاي كه قرار بود بازوي آگاهيرساني باشد نگاه ميكرد، اينكه واكسن كروناي اسپوتنيك روسي تزريق كرد اما به مردم گفت كه واكسن كروناي ايراني تزريق كرده و مردم هم از همين واكسنهاي توليد ايران بزنند، اينكه مديرانش براي رسانههاي اصلاحطلب، متنهاي سفارشي غيرقابل تغيير در تقديرهاي نمايشي از طرح اجرا نشده دارويار ميفرستادند و خبرنگاران رسانههاي اصلاحطلب، علاوه بر اينكه مغضوب وزير بودند، بابت هربار نوشتن درباره مضرات بيشمار «دارويار» تهديدهاي ريز و درشت دريافت ميكردند و درنهايت هم، وقتي روي پلههاي شكسته «دارويار» پا گذاشت و باور كرد كه با نمايش و شعار مشكل كمبود و نقصان تامين و دسترسي دارو حل نميشود، بدون هيچ تعارف و خجالتي از تريبون رسانه به مردم پيام داد كه «اگر طرح دارويار شكست بخورد من مقصر نيستم»..... اينها دلايل كماهميتي است. فعلا مهم اين است كه عيناللهي، همانطور كه در ابتداي وزارتش ميگفت و احتمالا هنوز هم به اين گفتههايش قائل است، در مقايسه با قبليها، ركورددار است؛ ولو ركورد در ايجاد نارضايتي در جمع خدمتدهندگان و خدمت گيرندگان حوزه سلامت.