ادامه از صفحه اول
هويت برساختي كه شهر را با زنان پيوند ميزند
مكانهاي تك جنسيتي و مكانهاي بدون توجه به نيازهاي زنان بخشي از اين تعارضات است كه بايد با نگاه واقعنگرانه نسبت به اصلاح آنان اقدام كرد. از آنجا كه هويت داراي دو بعد دروني و بيروني است يعني آنچه خودم را ميبينم و آنچه ديگران را ميبينم، مساله برساختي بودن آن كاملا بديهي است منتها اين مهم در شهر يعني آنكه من چگونه به شهر مينگرم و جايگاه خودم را در شهر تعريف ميكنم. در تحقيقي كه روي زنان اصفهان در سال 99 صورت گرفته تمايل زنان به حضور در پاركها و بوستانها امري بوده كه منجر به بازنگري بر شيوههاي پيشين اوقات فراغت و خروج از آنها و اتصال به جريان تازهاي از زندگي در شهر در قالب هويت جمعي مورد تاكيد قرار گرفت.(2)
آنها مكان را به مصرف ميرسانند تا برساخت هويتي خود را با اتصال به آن تعريف كنند يعني آنان در پي تعاريف تازه از خود و جامعه پيراموني هستند؛ با اين نگاه هويت زنان در شهر بستري تازه براي نيازها و انتظارات آنان است، زنان در شهر به دنبال مكانهاي مشترك و متفاوت هستند كه فرصت حضور براي آنان را ايجاد كند؛ آنان با رويكردهاي پيشين براي زندگي اجتماعي تغييرات تازه را پذيرفتهاند و خواهان بازخواني نقشهاي تازه در عرصه هويت شهري خود هستند. در اين ميان ضرورت انعطافپذيري فضاي شهري از يك سو و ايجاد فرصتهاي بيشتر تعامل جمعي براي همه شهروندان فارغ از جنسيتي بستري است كه برساخت هويت شهري زنان را تقويت و امكان بهرهوري محيط را براي آنها بيشتر ميكند. با اين نگاه لازم است ضمن داشتن نگاهي نو به زن و نقشهاي اجتماعي جديد و انتظارات اجتماعي از او و انتظار خودش به عنوان يك شهروند از خود فضا را بازخواني كرد و در توزيع آن برابر و بدون تبعيض اقدام عملي صورت داد! زنان در شهر در بستر تعامل براي حيات شهري نيازمند فرصتهاي بيشتري براي حضور و كاهش چالشها هستند. نقش محيط در ساخت هويت زنان از يك سو و آگاهي آنان نسبت به خود و پيرامون همان بستري است كه نيازهاي آنها را با تغيير همراه ساخته است! وجود پاتوقهايي كه امنيت و آرامش را براي آنها تدارك ببيند يا فضاهايي كه اسكان را با در نظر گرفتن نياز آنها تعريف كند همان اتصال با پيرامون و نگاه به آن است و شهر در اين عرصه مسووليت دارد! امروزه زندگي شهري فرصتي شده كه زنان خود را در بستري از تحولات جمعي و فردي بازخواني كنند.زندگي شهري براي زنان مسووليتآفرين شده و نگاه به جامعه را از تك بعدي براي خود به سوي چند بعدي يعني نگاه به پيرامون توسعه داده است. اگر در گذشته فرديت معيار اصلي هويتزايي براي زنان بود اكنون اين مهم در بستري از خود و پيرامون شكل گرفته است! از اينرو هويت برساخته است كه در حال تحول و تغيير و شهر كانوني براي اين مهم است؛ شهر همان مكان اصلي براي شكلگيري هويت و در عين حال ارزيابي و بهبود آن است؛ پس شهر را به ديده فرصت براي رشد و بالندگي و برساخت هويت جمعي با نگاهي از درون به بيرون بدانيم و فرصتهاي ايجاد شده از آن را براي شكلگيري هويت جمعي تقويت و برساخت هويت جمعي زنان را اتفاقي مبارك براي تعامل شهروندي معنا كنيم!
1- مانوئل كاستلز، عصر اطلاعات، قدرت هويت، ترجمه حسن چاوشيان، ج 2، تهران: طرح نو، 1380، ص 22
2- https: //www.sid.ir/paper/527454/fa
دانشجو؛ زبان گوياي ملت
ميتواند همچنان در نقد سوء عملكردها و اعتراض به كجروي و بيراهه رفتنها، در كنشها و واكنشهاي سياسي و در مشاركت يا عدم مشاركت مردم در تعيين سرنوشت آينده خويش، نقش ممتاز و سرنوشتساز خود را حفظ كند. پر واضح است دانشجويان آگاه و متعهد و وطنپرست و آزاده با ايمان كشور، با تكيه بر آرمانهاي والاي جنبش دانشجويي و با اتحاد و شجاعت و يكپارچگي، بيترديد حركت اصلاحي و اعتراضي سازنده و منطقي اين ملت خاصه بانوان و جوانان و اقوام غيور ايراني را، با نگاه به درون و با بها دادن به حقوق اساسي ملك و ملت، در محيط دانشگاهي تا حصول نتايجي روشن، شفاف و سرنوشتساز ادامه خواهند داد و شعارهاي اصيل انقلاب «استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي» را تكرار خواهند كرد. براي كاهش دردهاي ملت، از ناديده گرفتن حق دفاع متهمان دانشجو و جوان و بانوان به عنوان يكي از حقوق اساسي ملت بايستي پرهيز كرد و حق انتقاد، حق اعتراض دانشجويان و بانوان و اقوام و مصونيت پارلماني دو سه نماينده مردمي و آزاده مجلس شوراي اسلامي را پاس داشت تا جهانيان بتوانند دموكراسي و مردمسالاري ديني، آزادي، حريت، صداقت، شجاعت و پايبندي به ادب و اخلاق و قانون در نظام اسلامي و در محيط سرنوشتساز دانشگاه در آيينه اراده و اقتدار مردم يعني مجلس شوراي اسلامي كارآمد حداكثري در مجالس آينده كشور را ببينند و دانشگاه و مجلس در فضايي آرام و آكنده از حقطلبي، منطق، محبت، صراحت و شجاعت، همه توان خويشتن را صرف دانشاندوزي و خردورزي و آگاهيبخشي و توسعه ايران و تعالي ايرانيان و دفاع از حقوق مشروع و مسلم ملت و خواستهاي بحق آنان كرده و با انسجام داخلي و جذب مشاركت موثر مردم، همگان با هم و مهربانانه در كنار هم در راه اعتلا و رفاه و سرافرازي ميهن و مردم عزيز خود قدم بردارند. راي و نظر مردم به طور عام و دانشجويان، بانوان و نخبگان در اعمال حاكميت بايستي نافذ باشد. انتقاد و اعتراض بجا و سازنده، خشم نيست، درمان است. هديهاي است از بانوان و جوانان و دانشجويان جامعه به كشور در جهت نيل به منافع و رشد ملك و ملت. بلوغ فكري و اجتماعي مردم به ويژه جوانان و بانوان، سرمايهاي است كه همه بايد براي ساختن اين ديار به آن تكيه كنيم. عدم پاسخگويي حاكميت، دولت و مجلس به مطالبات قانوني و مشروع آنان بحرانساز است. نمايندگان ملت در مجلس طبق سوگند خود، موظف به پاسداري از حقوق عموم اقشار ملت از جمله دانشجويان و بانوان هستند و ملزم هستند تا در حفظ حقوق همه شهروندان و دانشجويان از اختيارات قانوني خود نهايت استفاده را به عمل آورند. انتقاد و اعتراض، نخستين گام در راه سازندگي كشور و بهبود زندگي هموطنان بوده و نمايندگان نبايستي، به ندرت به قانون اساسي استناد كنند. برخي از اشخاص قدرتطلب، به هر تغيير شكلي مستعدند، گهي مشروطه، گاهي مستبدند.