مورد صدرات و قنبرطلب
ممكن است در كوتاهمدت ترسي ايجاد كند اما در اعماق جانها آرامشبخش و رضايتافزا نيست. انباشت خشم را دو چندان ميكند. نظرسنجيها و دادههاي در دسترس چون ميزان حضور در انتخابات اخير رياستجمهوري و مجلس نمايانگر ابعاد نارضايتيها و حتي خشم است. اعلام و اجراي احكام سنگين مرهم بر زخمها نيست، نمك پاشيدن است كه خشم افزاست. براي مهار خشم بايد راههاي ديگري چون گفتوگو و مدارا را برگزيد.
2-در روزهاي گذشته گروهي از حقوقدانان و حتي علماي ديني و روحانيون و نيز استادان حقوق دانشگاهها و قضات باسابقه در برابر اعلام و اجراي حكم اعدام محسن شكاري، انتقادهاي حقوقي مستدلي ارايه كردهاند.
در پرونده ماهان صدرات، شاكيان خصوصي پرونده اعلام رضايت و گذشت كردهاند. گذشت شاكيان خصوصي و پيگيريهايشان موجب شده تا اجراي حكم فعلا تعويق شود. با تغييري كه در ماهيت پرونده روي داده تجديدنظر در حكم و برخورد همراه با عفو گذشت موجب ميشود از عمق خشم كاسته شود. ماهان جواني است كه در اين كشور باليده و هر چه هست و هر چه كرده، فرزند ما است. در آموزش و پرورش اين سيستم و فضاي فرهنگي امروز ايران باليده است. جاسوس و اجنبي و دشمن نيست. جواني است برآمده از مناسبات اجتماعي در اين كشور و سرزمين، برايش پدري كنيم. مادري كنيم. برادري كنيم.
3- گذشت شاكيان خصوصي كاري درخور قدرداني است. محمدرضا قنبرطلب هم يكي از فرزندان ما است. او هم در اين سرزمين باليده و از آموزش و پرورش اين كشور بهره برده. يعني در كشور بزرگمان هم قنبرطلب داريم هم ماهان صدرات. هر دويشان بخشي واقعي از ايران ما هستند. ايران قابل تقليل به يكي از اين دو و هزاران جوان ديگر چون اينان نيست. واقعيت وجودي ايران امروز ما اين تنوع است. همه جوانان فرزندان ما هستند. محمدرضا قنبرطلب تنها از شكايتش گذشت نكرده بلكه اين فرزند ما خود دست به كار شده، پيشگام شده، رفقا و هممسجديها را هم همراه مادربزرگهاي ماهان كرده تا بلكه راهي بيابند تا ماهان از اعدام نجات يابد. اين هم بخشي از فرهنگ ما ايرانيان است، اگر جاي اين دو هم عوض ميشد بدون آنكه آشنايي شخصي با ماهان داشتهام به قطع نزديك به يقين ميگويم ماهان هم از محمدرضا قنبرطلب ميگذشت و رضايت ميداد. گذشت و بالاتر از آن تلاش براي نجات از چوبه دار در اين شرايط اقدامي است و مرهمي است بر زخم ها! همگي بايد با عشق و شفقت تلاش كنيم تا بلكه اين تلاشها به فرجام رسد و اميد است قوه قضاييه هم مدبرانه برخورد كند. ماهان در اين شرايط حال و روز خوشي ندارد. چشم انتظار است. بخش بزرگي از ملتمان هم چشم انتظار تدبيري راهگشا هستند. براي ماهان و فرزندان ديگرمان كه سرنوشتي چون ماهان يافتهاند بايد كاري كرد. بايد گذشت. بايد مهرباني پيشه كرد. ايران ما، نسل ما چشم انتظار مهرباني است. مهربانتر باشيم. ايران ما در اين روزها هم ماهان دارد هم محمدرضا قنبرطلب. هر دويشان فرزندان ما هستند. عرصه را براي ماهانها و محمدرضاها تنگتر نكنيم. اين فرزندان ايران را رودرروي يكديگر قرار ندهيم. راهي بيابيم تا با عشق و اميد ايران آينده را ساخت. يكي از گامهاي فوري در اين راه گذشت است و رهايي پرهام از حكمي چنين سنگين. ايرانمان را دريابيم. جوانانمان را دريابيم. بذر مهرباني بكاريم، علف هرز نفرتافزا را وا نهيم. عشق و مهرباني و گذشت را به فرزندانمان به ايرانسازان آينده بياموزيم.