۹ منبع
تصميمهاي اشتباه
عباس عبدي
از اشتباه گريزي نيست؛ ولي مقدس كردن تصميمات، بزرگترين اشتباه است
منابع بروز اشتباه چيست؟ پاسخ به اين پرسش براي فهم علل اشتباه، سپس جلوگيري يا كاستن از آن ضروري است. هر كدام از اين علل و عوامل زير به تنهايي موجب اشتباه ميشوند، چه رسد به اينكه چند مورد آنها همزمان رخ دهند. بروز اعتراضات اخير و واكنشها در برابر آن را از اين زاويه تحليل كرده و نتيجه بگيريد. ابتدا بايد ميان هدف و ارزش با رفتار و اقدام عملي تمايز قائل شد. كسي كه تصميم گرفته پولدار شود، يا به امور خيريه بپردازد، يا عليه ظلم مبارزه كند، يا موفقيت فردي و لذتجويي پيشه كند، يا... همه ميتوانند قابل پذيرش باشند و هدف يا رويكرد كلي هر يك از آنان را نمي توان اشتباه ناميد يا آنها را تخطئه كرد. مگر اينكه اصل آن هدف ناقض اصول حقوقي و اخلاقي باشد. پس از تعيين هدف، انتخاب شيوه و ارزيابي اقدامات مهم است كه بهطور خلاصه به آنها ميپردازم.
۱ـ اولين منبع اشتباه، جمع اهداف متعارض است. در اقتصاد مشهور است كه جمع همزمان ميان كاهش تورم و بيكاري چندان ممكن نيست. انتخاب اهداف متعارض يكي از منابع مهم اشتباه است. كساني كه همه چيزهاي خوب را با هم ميخواهند احتمالا فقط چيزهاي بد نصيب آنها ميشود.
۲ـ اهداف ناممكن نيز از منابع اشتباه است. منظور از ناممكن بودن، محال عقلي نيست، بلكه محال عرفي و عملي است. شايد در آينده و با تغييراتي ممكن شود.
اتصال درياي خزر به درياي عمان نمونهاي از اين اهداف و ايدهها بود. اين ايدهها در حوزه اجتماعي و فرهنگي بسيار بيشتر است.
۳ـ هدف ناممكن به علت عدم تناسب با ابزار؛ اين مورد زياد است. نمونه آن ممنوعيت حرام و الزام به انجام واجب از طريق اجبار حكومتي است. البته برخي از آنها كه به نظم اجتماعي مربوط ميشوند، از اين طريق عملي است، ولي اغلب آنها با تكيه بر قدرت حكومت محقق نميشود، بلكه نتيجه عكس دارد.
۴ـ اطلاعات ناقص، غلط و سويهدار؛ از عوامل رايج در بروز تصميم اشتباه است. يك فرد، نظام و ساختاري كه دنبال اتخاذ تصميم درست است، بهطور قطع بايد بكوشد كه مسيرهاي اطلاعاتي و توليد و كسب آنها را مسدود نكند. هر گونه محدوديت در اين مسير و نيز محدود شدن منابع اطلاعاتي، يا فيلتر كردن آنها، موجب ميشود كه تصميمات اتخاذ شده، غلط و فاجعهبار شوند. برخي اطلاعات كمابيش در دسترس است، ولي برخي اطلاعات مهم به ويژه در حوزه جامعه و فرهنگ، كمتر ديده ميشوند، يا سنجش آنها سختتر است. لذا يك نظام يا فرد كارآمد، هميشه ميكوشد كه اين اطلاعات توليد و منتشر شود. ساختاري كه ميترسد مردم از اين دادهها آگاه شوند و مانع از توليد و انتشار آنها ميشود؛ بيش از همه به خودش خيانت كرده و خود را در گمراهي غوطهور ميكند.
۵ـ بيتوجهي به عينيت نيز از منابع اشتباه است كه همراه آن ارادهگرايي قرار دارد و فرد گمان ميكند؛ كافي است اراده كند و بيتوجه به عينيت اجتماعي هر هدفي را محقق كند. اين ويژگي حتي نزديك به كفر است. چنين افرادي خود را فرسوده ميكنند، بدون اينكه پيشرفتي به دست آورند.
۶ـ شايد ظريفترين منبع اشتباه، تلفيق و تحليل غلط است. اگر اهداف و ارزشها و حتي اطلاعات درست و دقيق باشند، آيا نتيجهگيريها و تحليل هم درست خواهد بود؟ اين پيچيدهترين بخش براي رسيدن به يك تصميم درست است كه سهل و ممتنع است. همان اندازه كه ساده به نظر ميرسد، غيرممكن و سخت نيز هست. يك معيار براي سنجش درستي آن نقد كارشناسان است. كساني كه يكسويه تحليل ميكنند و به ديگران امكان نقد آن را نميدهند پيشاپيش مرتكب اشتباه شدهاند.
۷ـ بيتوجهي به تغييرات پيشرو و گريز از آيندهنگري نيز منبع اشتباه است، به ويژه در شرايطي كه تحولات سريع است. ناديده گرفتن تغييرات در اين روزگار منبع مهم اشتباهات است. رويدادهاي اخير ايران و اعتراضات موثر دهه ۸۰ها، بيش از هر چيز معلول ناديدهانگاري آنان از سوي ساختار اجتماعي و سياسي بود.
۸ـ عامل روحي و رواني تصميمگيرنده منبع ديگر اشتباه است. البته هر چه از تصميمگيري فردي دور شويم، نقش اين عامل كمتر ميشود. عصباني بودن، گوش شنوايي نداشتن، مشاوران ضعيف، اسير كينه و نفرت بودن و... اثرات منفي بر شكلگيري يك تصميم ميگذارند.
۹ـ علل ديگري را هم ميتوان برشمرد، فقط به عنوان آخرين مورد، فقدان شجاعت در اصلاحات به موقع را نام ميبرم. از اشتباه گريزي نيست، هميشه رخ ميدهد و كم هم نيست. ولي مقدس كردن تصميمات، بزرگترين اشتباه است. هميشه بايد پذيرفت كه تصميم ميتواند اشتباه باشد، حداقل به علت تحولات، ادامه دادن آن تصميم اشتباه است و بايد آن را تغيير داد. مرغ تصميم يك پا ندارد. وجود شجاعت براي اصلاح تصميم اشتباه مهمتر از اين است كه از ابتدا بتوان تصميمات درست گرفت، چون هيچگاه همه تصميمات درست نخواهند بود، بايد اصلاح شوند.