• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5392 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۱۳ دي

خاطره كمال خرازي از «سكوت» سردار سليماني در زمان جنگ افغانستان

شهيد سليماني نقش بالايي در صحنه ديپلماسي ايفا كرد

سيد كمال خرازي، رييس شوراي راهبردي سياست خارجي در سخناني در همايش مكتب سليماني و نظم جديد جهاني در دانشگاه دفاع ملي به بيان خاطراتي از سردار شهيد قاسم سليماني پرداخت. به گزارش ايسنا، مشروح سخنان كمال خرازي به شرح زير است: 
*شهيد سليماني از مقام گريزان بود
اگر امروز مقاومت اسلامي شكل منسجم گرفته و در برابر فشار امريكا ايستاده براي احقاق حق خود و مردم، نتيجه تلاش چنين بزرگ مرداني مثل شهيد سليماني است. شهيد سليماني يك اسوه بود و از شانس‌هاي ما بود كه با او در دوره عمرمان آشنا شويم البته مكتب دفاع مقدس با هدايت امام خميني چنين اسوه‌هايي را زياد آفريد؛ شهيدان چمران، صياد شيرازي، باكري‌ها و همت و شهدايي كه هر كدام نقش برجسته‌اي در دفاع مقدس ما داشتند. چه بسا آنها هم اگر مانده بودند مثل شهيد سليماني مي‌شدند. او با وجود آرزويي كه همواره براي شهادت داشت، توانست بماند و حركت دفاع مقدس و انقلاب اسلامي را ادامه دهد تا امروز كه جبهه مقاومت با فداكاري او از چنين قدرتي برخوردار شد. آقاي سليماني وجوه مختلف شخصيتي داشت، كسي كه رزمنده است و سال‌ها عمرش در جبهه‌هاست نگاه نظامي بر او غلبه مي‌كند، هر شغلي اين‌گونه است اما او نه تنها يك نظامي با استعداد و توانا بود، بلكه وجوه ديگري هم داشت در عين حال يك ديپلمات و انساني مهربان و پيرو علي (ع) بود كه وقتي در جبهه جنگ بود كسي حريف او نمي‌شد، اما وقتي ظلمي را بر كسي مي‌ديد يا سپاهيانش بر زنان غير مسلمان ظلم روا مي‌داشتند، بيمار شد. سليماني شاگرد علي(ع) بود و او هم اين روحيه را داشت و ظلم‌هايي كه عامدانه و غيرعامدانه ممكن بود اتفاق بيفتد را برنمي‌تابيد.شهيد سليماني اعتقادات مذهبي عميقي داشت و از خانواده مذهبي روستايي خالص برآمده بود. او اهل عرفان بود و دنيا را تنها از يك دريچه نمي‌ديد. داستان سربازي كه در كنار ايشان بود و اهل عرفان بود را نقل كردند و مي‌دانيد كه تا وقتي آن رزمنده در حيات بود به او اتكا داشت و نزديك بود و حتي وصيت كرد در كنار او دفنش كنند كه اين وصيت هم اجرا شد. او شخصيت و نگاهي همه‌جانبه به مسائل داشت. در اخلاص شهيد سليماني ترديدي نيست اينكه از جاه‌طلبي كاملا به دور بود در حالي كه از فرماندهان عالي كشور بود و از تبليغات فراري بود. كمتر خبرنگار و فيلمبردار و عكاسي بود كه مي‌توانست ايشان را به دام بيندازد. از مقام گريزان بود؛ اگر نامزد انتخابات رياست‌جمهوري مي‌شد كه اتفاقا اين پيشنهادات هم وجود داشت، قطعا پيروز مي‌شد. ولي هيچ ‌وقت زير بار اين چيزها نرفت. او خود را رزمنده مي‌دانست.او بي‌ادعا بود و سراغ ندارم ادعايي كرده باشند كه عمل نكرده باشد. كساني كه مسووليت مي‌گيرند وعده زياد مي‌دهند. او يك ادعا كرد و آن اين بود كه گفت تا اثري از حكومت داعش بر كره خاكي نخواهد بود و اين به موقع عملي شد. روابطش را با دوستان قديمي‌اش حفظ مي‌كرد و مردم‌دار بود و احترام همه را حفظ مي‌كرد و به خانواده شهدا خيلي مي‌رسيد. روحيه انقلابي خيلي قوي داشت و از خطر نمي‌هراسيد. در عين حال فرمان‌پذير بود، وقتي مي‌ديد فرمانده‌اش نظري دارد بدون چون و چرا مي‌پذيرفت. 
رهبري مخالف دخالت نظامي مستقيم ايران به نفع احمدشاه مسعود در هرات بود 
در زماني كه جنگ افغانستان بود و جبهه شمال با طالبان در جنگ بود ما از جبهه شمال حمايت مي‌كرديم و احمد شاه مسعود اصرار داشت ايران به آزاد‌سازي هرات كمك كند و نيرو بفرستد. در شوراي عالي امنيت ملي جلسه بود درباره اينكه وارد افغانستان شويم يا نه؟ شهيد سليماني مي‌گفت بايد وارد هرات شويم و بنده به عنوان وزير خارجه مخالف بودم و در عين بحث شديدي كه بود آقاي حجازي از طرف رهبري پيام آوردند كه اگر هرات را هم آزاد كنيد اينها ممكن است نتوانند نگهش دارند و من نمي‌پذيرم خون جوانان ايراني پايمال شود و بعد از آن شهيد سليماني ديگر سكوت كرد. حضرت آقا گفتند كمك كنيد كه احمد شاه مسعود خودش هرات را بگيرد و اگر مي‌تواند نگهش دارد. شهيد سليماني فرمانده ميدان و من فرمانده ديپلماسي بودم. وقتي دو فرمانده ارتباط نزديك نداشته باشند اختلاف‌نظر پيدا مي‌كنند. من به حضرت آقا گفتم بايد هماهنگي بين ما باشد و حضرت آقا به ايشان ابلاغ كردند كه مرتب بيايد و مسائل را هماهنگ كنيم و ايشان هر هفته با من جلسه داشت. اينها نشان مي‌داد كه چگونه تابع فرمانده‌اش بود. 
سردار شباهت زيادي با سيد حسن نصرالله دارد
از جهت نظم بسيار منظم و همچنين بسيار قاطع بود و پيشتاز در جبهه‌ها بود و بقيه را راهنمايي مي‌كرد كه بياييد و به همين دليل است كه آن نفوذ و تاثير زياد را داشت، چون خودش نسبت به ديگران پيشتاز بود. مديريت او از نظر توسعه نيروي قدس و شكل دادن به مقاومت در كشور‌هاي مختلف و دولت - ملت‌سازي در عراق و لبنان و غيره و مبارزه با داعشي كه براي مقابله با جمهوري اسلامي ايجاد شد، بي‌نظير بود.
شهيد سليماني جمع اضداد بود و نقش بالايي در صحنه ديپلماسي ايفا كرد. ارتباطي كه با مسوولان مختلف كشورها داشت كس ديگري نداشت، او بود كه پوتين را قانع كرد بايد در سوريه وارد شود و حمايت ارتش روسيه را جلب كند. تحليل‌هايي كه ايشان مي‌داد مورد توجه روساي كشورها بود. كاري كه در رفراندوم اقليم كردستان كرد كار بزرگي بود و با حركت خود توانست جلوي آن رفراندوم را بگيرد. شهيد سليماني يك سير تكاملي بسيار مهمي را در زندگي‌اش داشت در روزهاي آخر زندگي‌اش او با سليماني كه در زمان جنگ جواني بود كه به سپاه پيوست، خيلي متفاوت بود. او شباهت زيادي با سيد حسن نصرالله دارد. او هم در ميدان نظامي تواناست و هم در ديپلماسي و رسانه و اقتصاد. رابطه عاشقانه‌اي بين سيد حسن و شهيد سليماني‌ بود و خودم شاهد اين رابطه بودم و مي‌ديدم كه از عمق دل نسبت به هم ارتباط معنوي دارند و اين سرمايه بزرگي براي هر دو آنها بود.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون