• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5394 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۱۵ دي

مروري به زندگي و هنر گلنوش خالقي، موسيقيدان و رهبر فقيد اركستر به مناسبت زادروزش

زني كه نخواست فقط براي زنان كنسرت بگذارد

دختر روح‌الله خالقي از نخستين زنان ايراني بود كه در رشته رهبري موسيقي تحصيل كرد

سيمين سليماني

گلنوش خالقي ۱۷ دي ماه سال ۱۳۱۹ در تهران‌ زاده شد؛ سال ۱۳۳۰ به هنرستان موسيقي ملي رفت و همانجا فراگيري ساز پيانو را آغاز كرد. از جمله استادان گلنوش در هنرستان حسين صبا، جواد معروفي و مصطفي كمال پورتراب بودند. هشت سال بعد با رتبه نخست به هنرستان عالي موسيقي راه پيدا كرد و در آنجا نزد امانوئل مليك اصلانيان تعليم ديد. يك‌سال بعد ديپلم هنرستان عالي موسيقي را هم با رتبه اول دريافت كرد و بعد از آن به عنوان دستيار استاد به آموزش پيانو و سرايش در هنرستان عالي موسيقي پرداخت. او سپس براي ادامه تحصيل در رشته «رهبري كر» به اتريش سفر كرد. بعد به امريكا مهاجرت كرد و تحصيلات خود را در آنجا ادامه داد.

سال ۱۳۵۳ بود كه مدرك فوق‌ليسانس رهبري كر را از دانشگاه ويسكانسين در شهر مديسون دريافت كرد؛ همان سال به دعوت «راديو و تلويزيون ملي» به ايران بازگشت و گروه «هم‌آوازان» را براي اجراي آثار كلاسيك ويژه گروه كر و اركستر بنيان گذاشت. سال ۱۳۵۸ دوباره به امريكا مهاجرت كرد و فعاليت‌هاي هنري خود را ادامه داد و در نهايت بهمن ماه سال ۱۳۹۹ در واشنگتن درگذشت. اين خلاصه‌اي از زندگي پربار هنرمندي است كه سال‌ها زيست هنري در ايران داشت و اگر چه در وطن نبود، اما تعلقش را به ايران از دست نداد.

قلبي كه فرسنگ‌ها دورتر اما در ايران مي‌تپيد
گلنوش خالقي براي فعاليت در ايران هم دغدغه‌مند بود، اما همچون بسياري ديگر از زنان موسيقيدان هنرمند با چالش‌هاي بسياري مواجه شد. چالش‌ها و محدوديت‌هايي كه زن بودن او را دستمايه قرار داد. او در سال 69 به ايران آمد تا به مناسبت بيست و پنجمين سالگرد درگذشت پدرش در تهران و شهرستان‌ها برنامه اجرا كند، اما اجازه رهبري اركستر به او داده نشد. خودش در اين باره گفته بود: «حاضر بودم مقنعه به سر كنم و كاملا حجاب اسلامي داشته باشم ولي نگذاشتند. وقتي خواستند خيلي لطف كنند، گفتند: مي‌توانيد كنسرت بدهيد اما تنها براي زنان! من هم گفتم: هرگز چنين كاري نمي‌كنم. موسيقي بايد براي همه آزاد باشد.» اين شد كه دوستداران هنر موسيقي در ايران از اجراهاي او بي‌نصيب ماندند. 
به گفته خودش آمده بود تا در ايران بماند و كار كند ولي مجبور شد دوباره به امريكا بازگردد؛ چون او به جايي نياز داشت كه بتواند هنر خود را فارغ از جنسيت ارايه دهد و البته خودش هم تاكيد كرده بود كه «مجبور شدم دوباره به امريكا برگردم؛ جايي كه جنسيت من براي كار اهميتي نداشته باشد.» اين‌طور شد كه سفر گلنوش به وطنش براي اجراي برنامه ناكام ماند و در اين هنگام به ضبط دو آلبوم موسيقي از آثار پدرش با عنوان «مي ناب» پرداخت و دوباره به امريكا بازگشت. اين هنرمند تاثيرگذار مي‌توانست در ايران كارهاي نابي از خود به جاي گذارد، اما با محدوديت‌هاي فراوان نمي‌شد كاري از پيش برد.

گلنوش از نگاهي ديگر
 لوريس چكناواريان، آهنگساز و رهبر اركستر پس از درگذشت گلنوش خالقي در صفحه شخصي خودش و در بخشي از صحبت‌هايش درباره گلنوش اين‌طور گفته بود: «بسيار متاسفم كه يك دوست ارزشمند و رهبر كر و آهنگساز بزرگ گلنوش خالقي را از دست داديم. با گلنوش خالقي 58 سال پيش در وزارت فرهنگ و هنر آن زمان آشنا شدم و راجع به اپراي رستم و سهراب كه مي‌خواستم بنويسم با ايشان صحبت كردم كه مرا بسيار تشويق كردند و قرار شد مرا با استاد خالقي آشنا كنند. بعد از تحصيلاتم در وين كه مي‌خواستم اين اثر را بنويسم بسياري از هنرمندان موسيقي كلاسيك بودند كه نگذاشتند با من قراردادي بسته شود. ولي هنرمندان موسيقي ايراني مرا بسيار تشويق كردند مانند استادان تهراني، عبادي و خالقي.» 
چكناواريان خود را مديون گلنوش خالقي مي‌داند، چراكه او را با استاد خالقي آشنا كرده بود. چكناواريان همچنين در ادامه صحبت‌هايش از حمايت گلنوش خالقي بيشتر گفت: «بر حسب اتفاق زماني كه گلنوش خالقي عازم سالزبورگ براي تحصيلات رهبري كر بودند و من هم براي آشنايي با كارل ارف عازم اتريش شدم. به پيشنهاد كارل ارف در سالزبورگ براي نوشتن اپراي رستم و سهراب ماندم و حمايت مالي هم كردند. در آن زمان وزارت فرهنگ و هنر اين حمايت را انجام نداد ولي استاد كارل ارف از اين اثر حمايت كردند. در اينجا بود كه گلنوش خالقي بسيار به من كمك كردند، زيرا من در آن زمان در حال مطالعه روي تلفيق شعر و موسيقي بودم كه گلنوش خالقي در اين زمينه بسيار وارد بود و ساعت‌ها و روزها به من كمك كردند و به ايشان مديون هستم...؛ اين پدر و دختر خدمت بزرگي به موسيقي ايران كردند.»
شهلا رستمي هم خواننده گروه كر سازمان راديو و تلويزيون ملي ايران و دوست صميمي گلنوش خالقي بود؛ او در يادداشتي كه در «گفت‌وگوي هارمونيك» هم منتشر شده درباره هنر يار ديرينش نوشته بود: «گرچه (گلنوش خالقي) فرزند يك چهره ويژه ديگر در دنياي موسيقي ايران، روح‌اله خالقي بود، اما خود نيز به نوآوري و غني كردن اين دنيا كمك شاياني كرد. او با برپا كردن گروه كر هم‌آوازان در سال ۱۹۷۵ در ايران، براي اجراي موسيقي كرال غربي به شكل «آكاپلا» (بدون ساز و اركستر) و نيز قطعات همراه با اركستر، به كاري كم نظير دست زد. اين گروه كر، سپس به اجراي آثار فولكلوريك ايران كه با تلاش گلنوش خالقي و به سفارش او تنظيم شده بودند نيز پرداخت. پرورش صداها و آموزش قطعات براي كساني كه شماري از آنها از دانش موسيقيايي بالايي برخوردار بودند و شماري ديگر چندان از آن بهره نبرده بودند، از آن ابتكارهايي بود كه شايد ديگر نتوانيم شاهد آنها باشيم. جالب اينجا بود كه اين اعضا از طبقات گوناگون اجتماع مي‌آمدند و شماري در مبارزه با بافت سنتي خانواده‌شان بودند و شماري به روياهاي خويش جامه عمل مي‌پوشاندند.» او همچنين در اين يادداشت از بي‌تفاوتي در ثبت و نگهداري كارنامه گلنوش خالقي گله‌مند بود.

اگر تنها «هنر» در ميان بود...
همان‌طور كه بسياري اذعان دارند در اين سال‌هاي پس از انقلاب «موسيقي»، هنري بود كه هميشه با شديدترين محدوديت‌ها و اتهام‌ها روبه‌رو بود. اگر به جاي اين نگاه، رويكردي اتخاذ مي‌شد كه فارغ از هر چيز ثبت، ضبط و پاسداشت هنر و هنرمندان ايراني مساله بود و در واقع تنها «هنر»، فارغ از باندبازي، جنسيت و نگاه سليقه‌اي ارايه مي‌شد ديگر افرادي همچون گلنوش خالقي در كمال بي‌تفاوتي از ميان نمي‌رفتند و آثار ناب‌شان مي‌توانست به جو موسيقايي كشور كمك شاياني داشته باشد و به موازات اين نگاه، ديگر شاهد حذف و سانسور بي‌دليل زنان موسيقيدان نبوديم. اتفاقي كه به هنر موسيقي ايران صدمه بزرگي وارد كرد.

حاشيه‌هايي كه
 دست از سر يادگار خالقي برنداشت
گلنوش خالقي از آن  هت بسيار اهميت دارد كه تنها روي هنر خود كار نكرد، بلكه بخش مهمي از فعاليت‌هايش متمركز بر انتشار و بازيابي و نشر‌ آثار پدرش بود كه از تاثيرگذارترين هنرمندان ايران به شمار مي‌رفت. او به حفظ و حراست از آثار پدر اهميت بسياري مي‌داد. همان‌طور كه پيش از اين هم گفته شد، گلنوش تلاش زيادي براي ارايه هنرش به ايران كرد و اين ناشي از عشق به وطن بود. در همين راستا او سرود ‌اي ايران را كه شاهكار فراموش نشدني پدرش بود، «بازگو‌كننده كشور ايران» دانسته و نسبت به تحريف آن هم واكنش نشان داده بود. وقتي در سال ۱۳۹۷ كه معاونت تبليغات آستان قدس رضوي سرودي را با آهنگ معروف «اي ايران» منتشر كرد، فرزند روح‌الله خالقي در بيانيه‌اي نسبت به اين اقدام اعتراض كرد و آن را «دستكاري» اثر ماندگار پدرش دانست. اين رخداد واكنش خانه موسيقي را هم برانگيخت؛ آن‌طور كه خبرگزاري دولتي ايرنا به نقل از روابط عمومي خانه موسيقي نوشت كه اعضاي هيات‌مديره خانه موسيقي به نمايندگي از جامعه موسيقي كشور به ‌شدت به اين عمل غيرقانوني و به دور از اخلاق سازندگان اين سرود جعلي اعتراض كرده و از مسوولان و ضابطان قضايي خواستند تا با خاطيان برخورد قانوني كنند. در بخشي از بيانيه خانه موسيقي آمده بود: «سرود زيبا و ملي «اي ايران» كه به ثبت ملي رسيده جزو ميراث معنوي ايران شناخته شده و همچون ديگر آثار ملي ارزشمند و غير قابل تغيير است و به هيچ عنوان نمي‌توان در آن دخل و تصرفي ايجاد كرد و سازمان ميراث فرهنگي كشور به عنوان متولي اصلي آثار ملي در كشور بايد نسبت به اين حركت زشت واكنش مقتضي نشان دهد.» همچنين در بخش ديگري از اين بيانيه عنوان شده بود كه «سرود ملي ‌اي ايران مورد وثوق قاطبه مردم ايران بوده و ميليون‌ها نفر از ايرانيان در سراسر گيتي با آن خاطره دارند و به آن عشق مي‌ورزند و لذا تحريف و جايگزيني هر كلام ديگري روي آن آهنگ به نوعي جعل و تحريف يك ترانه ملي و خاطره‌انگيز است و نه تنها احساسات ميليون‌ها ايراني را جريحه‌دار خواهد كرد، بلكه پيگرد قانوني خواهد داشت.»
گلنوش خالقي به اين اجراي دستكاري شده در فضاي مجازي بر ثبت ملي اين اثر تاكيد كرده و همچنين يادآور شده بود كه سرود و شعر اين اثر عاري از هرگونه گفتمان تاريخي، مذهبي و فردي است كه پس از گذشت چندين دهه از خلق، همچنان در قلب هر ايراني مي‌تپد.
گلنوش خالقي فعاليت‌هاي بسياري در دنياي هنر و موسيقي داشت كه بخش اعظم آن در جرگه احياي ميراث پدر بود.كتاب «اي ايران» اثر گلنوش خالقي و شامل پنج بخش مقاله‌ها، يادداشت‌هاي سفر، نامه‌ها، فهرست آثار و كتاب شناسي زنده‌ياد روح الله خالقي است كه توسط نشر ماهور منتشر شد. همچنين آثار استاد روح‌الله خالقي (تصنيفات) نيز به كوشش گلنوش خالقي و توسط انتشارات ماهور منتشر شد كه در اين جلد آثار آهنگسازي استاد روح‌الله خالقي گردآوري شده و شامل پارتيتورهاي چهل و شش قطعه از آثار‌سازي و آوازي استاد خالقي است كه اكثر آنها براي خواننده و اركستر و تعدادي نيز براي اركستر تنها ساخته شده‌اند و نيز قطعه‌ سرود آزادي اثر گلنوش خالقي كه به پدر تقديم شده است. 


گلنوش خالقي براي فعاليت در ايران هم دغدغه‌مند بود، اما همچون بسياري ديگر از زنان موسيقيدان هنرمند با چالش‌هاي بسياري مواجه شد. چالش‌ها و محدوديت‌هايي كه زن بودن او را دستمايه قرار داد. او در سال 69 به ايران آمد تا به مناسبت بيست و پنجمين سالگرد درگذشت پدرش در تهران و شهرستان‌ها برنامه اجرا كند، اما اجازه رهبري اركستر به او داده نشد. خودش در اين باره گفته بود: «حاضر بودم مقنعه به سر كنم و كاملا حجاب اسلامي داشته باشم ولي نگذاشتند. وقتي خواستند خيلي لطف كنند، گفتند: مي‌توانيد كنسرت بدهيد اما تنها براي زنان! من هم گفتم: هرگز چنين كاري نمي‌كنم. موسيقي بايد براي همه آزاد باشد.» اين شد كه دوستداران هنر موسيقي در ايران از اجراهاي او بي‌نصيب ماندند. 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون