غم
تو را ز حال پريشان ما چه غم داردا گر چراغ بميرد صبا چه غم دارد
تو را كه هر چه مرادست ميرود از پيش ز بيمرادي امثال ما چه غم دارد
تو پادشاهي گر چشم پاسبان همه شب به خواب در نرود پادشا چه غم دارد
خطاست اينكه دل دوستان بيازاري وليك قاتل عمد از خطا چه غم دارد
امير خوبان آخر گداي خيل توايم جواب ده كه امير از گدا چه غم دارد
سعدي