• ۱۴۰۳ يکشنبه ۸ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5399 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۲۱ دي

منابع طبيعي ارزشمند و وظيفه ما

محمد نيكوفر

در آن بعدازظهر سرد پاييزي 35 كيلومتري از گاوخوني گذشته ‌بودم، اما هنوز تا كاروانسرا خرگوشي فاصله داشتم. براي اولين‌بار قصد داشتم تا مسير بين اصفهان تا يزد را از مسير كوير ورزنه و تالاب گاوخوني طي نمايم. مطمئن نبودم بتوانم تا قبل از تاريكي هوا خود را به روستاي سورك برسانم. از آنجا كه چادر به‌ همراه نداشتم و خوابيدن در كيسه خواب در آن منطقه امن نبود، وقتي تابلوي معدن را ديدم، به ‌فكر افتادم به شماره تلفن مدير آن زنگ زده و از وي در مورد امكان خوابيدن جايي در معدن سوال نمايم. زنگ زدم و موقعيت خود را شرح دادم، جواب مثبت داد. با تغيير برنامه از مسير اصلي خارج شدم و روي آن مسير خاكي به سمت معدن ركاب زدم. حدود بيست دقيقه بعد به معدن رسيدم و به دو نفر كه در حال بنايي در داخل يك ساختمان نيمه‌تمام بودند موضوع مكالمه با مدير را مطرح كردم. آنها كه لهجه آذري داشتند گفتند سركارگر هنوز در حال كار روي ماشين است و به زودي خواهد آمد. وقتي سركارگر و دوست همراهش رسيدند، از من استقبال كردند و مرا به داخل اقامتگاه دعوت كردند. جاي گرمي بود، كارگر همراه سرپرست كه اهل آباده بود، مرا به اتاق خويش دعوت كرد و قرار شد آن شب در اتاق وي بخوابم. وسايل را از روي دوچرخه بازكرده و به داخل اتاق آوردم.
صبح زود روز بعد از دوستان خوبي كه در آنجا پيدا كرده‌ بودم، خداحافظي كرده و به سمت سورك و ندوشان ركاب زدم. در همان صبح و نيز عصر روز قبل صداي ماشين‌هاي حفاري از هر دو سمت آن جاده سكوت كوير را مي‌شكست. نيز روي آن جاده بدون آسفالت تنها كاميون‌هاي حمل سنگ يا خودروي كارگران و مديران اين معادن در تردد بودند و لاغير. وقتي به مقصد رسيدم كنجكاو شدم تا در مورد چرايي آن همه سروصدا در آن منطقه بيشتر بدانم. نتيجه بررسي اوليه روي نقشه هوايي گوگل آن چيزي است كه شما هم مي‌بينيد (تصوير گويا است و كاملا مشخص است كه چه بر سر منابع طبيعي ارزشمند منطقه مي‌آيد). 
من بدون آنكه بخواهم از بار مسووليت سازمان‌هاي مربوطه در اين مورد بكاهم، بيشتر آن را متوجه متقاضيان خانگي اين سنگ‌ها و سبك زندگي مصرفي ايرانيان مي‌كنم. در زادگاه من و در اين 40 يا 50 سال اخير بسياري از خانه‌هاي قديمي يك طبقه يا حتي چند طبقه كاملا تخريب شده است و جاي خود را به آپارتمان‌هاي چندطبقه داده است. در ساخت نماي اكثر اين آپارتمان‌هاي جديد از سنگ استفاده مي‌شود. از همان سنگي كه از اين منطقه و مناطق مشابه در منطقه كركس يا... استخراج مي‌شود، آن‌هم براي ساختمان‌هايي كه 20 يا 30 سال بعد دوباره كاملا تخريب شده و جاي خود را به مجتمعي جديدتر و بزرگ‌تر مي‌دهند. 
از آنجا كه من در اين مورد بيشتر به اين موضوع حساس شده‌ بودم، وقتي در سفرهاي بعدي به كشورهاي غربي سفر كردم، در آنجا با دقت بيشتري اين موضوع را از نزديك بررسي كردم، در مركز شهرها، دقيق‌تر به اطراف نگاه كردم تا ببينم آيا در آن كشورها هم از همان الگوي مصرفي مشابه ما پيروي مي‌كنند. نتيجه كاملا متفاوت بود: در پاريس، در شهرهاي مختلف تركيه، در منطقه اعيان‌نشين پراگ، در شهرهاي بزرگ آلمان، هلند و... در هيچ‌كدام در ساخت واحدهاي مسكوني در آن حجم وسيع از سنگ استفاده نمي‌شود. در بسياري از مناطق مسكوني مناطق مركزي شهرهاي بزرگ و مهم دنيا حتي اجازه تخريب كامل بافت سنتي را نمي‌دهند. عمر ساختمان‌هاي مسكوني بيش از نيم‌قرن و بعضا در برخي مناطق بيش از يك قرن است (من از همه اين مناطق مسكوني عكس گرفته‌ام و نمونه زيادي دارم كه در اينستاگرام خود به ‌اشتراك گذاشته‌ام). 
در حاشيه- در خبري به ‌نقل از ايرنا مي‌خوانيم كه زوجي فرانسوي به جرم حمل 40 كيلوگرم ماسه سفيد از ساحلي در ساردنيا در ايتاليا بازداشت شدند و دست‌كم يك تا 6 سال حبس در انتظار متخلفان است. 
سوال؛ آيا وقت آن نرسيده است كه به اين تخريب وسيع محيط‌زيست در ايران پايان دهيم؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون