ادامه از صفحه اول
بودجه اعتراضي
احتمالا مقايسهاي ميان افزايش سهم صدا و سيما و نهادهاي ديني و نهادي مثل ستاد امر به معروف با امور آموزش و پرورش و بهداشت، بهزيستي و محيط زيست و... نشان ميدهد كه سمت و سوي بودجه بيش از اينكه آرامبخش باشد، تنشزاست. از سوي ديگر در شرايط ركود اقتصادي، ميزان ماليات بر اشخاص حقوقي در بودجه ۱۲۲ درصد افزايش يافته است. خب آنها هم يا كارها را متوقف ميكنند يا قيمتها را بالاتر ميبرند. اصولا پيامد يك سياست مالياتي بايد منجر به كارايي و تخصيص بهتر و عدالت شود. اگر سياست مالياتي جديد، موجب فرار سرمايه از كشور يا ركود شود، يعني تخصيص منابع و عدالت بدتر شده است. امسال نزديك به ۴۵ درصد تورم خواهيم داشت در مقابل افزايش حقوق و دستمزدها در بودجه سال ۱۴۰۲ بهطور متوسط (و نه همه) ۲۰ درصد است. اين يعني حداقل ۲۵ درصد از كل درآمد مردم را غيرمستقيم ماليات گرفتهايد. به علاوه مالياتهاي ديگر را هم كه اضافه كردهايد. ولي دريافتي نهادهاي منشا اختلاف به طرز چشمگيري بيشتر شدهاند. از سوي ديگر برخلاف واقع، ادعا ميكنيد كسري بودجه نداريد، در حالي كه اين شوخي تلخي است كه اگر كسري بودجه نداريد، پس تورم بايد بسيار اندك باشد، در حالي كه تورم در سال آينده احتمالا بيش از امسال ميشود. در حقيقت بايد گفت كه بودجه سال ۱۴۰۲ و نيز سياستهاي موجود اقتصادي يك پيام روشن دارد و اينكه اوضاع اقتصادي نهتنها بهبود پيدا نميكند، بلكه بدتر ميشود، تبعيض و فقر نيز افزايش عميقتر خواهد شد. نتيجه اين وضعيت يعني تقويت زمينه اصلي آنچه به عنوان اعتراض يا اغتشاش شناخته ميشود. با اين وضعيت آيا كسي حق دارد كه باز هم تقصير را به گردن ديگران بيندازد؟
نام خليجفارس و مساله توسعه نامتوازن
متاسفانه طي چند دهه اخير سواحل ايراني اهميت و موقعيت تاريخي خود را بهطور نسبي از دست دادهاند و بنادر و فرودگاهها در سواحل عربي به شكل عجيبي توسعه يافتهاند و به مقصد اصلي بار و مسافر و نمايندگان رسانهها و... در خليج فارس تبديل شدهاند. در سال 2021 تنها 27.7 ميليون توريست بينالمللي از سواحل جنوبي خليج فارس ديدن كردند. مطابق شاخص عملكرد بنادر جهاني كه توسط بانك جهاني و GMICPP منتشر ميشود، 4 بندر در جنوب خليج فارس در بين 5 بندر با بهترين عملكرد در سال 2021 در سطح جهاني بودهاند. فرودگاه دوبي نيز با جابهجايي حدود 90 ميليون مسافر در سال سومين فرودگاه بزرگ جهان از نظر تردد مسافر بينالمللي است. سواحل عربي همچنين از نظر تراكم حضور رسانهها و خبرنگاران بينالمللي و نيز برگزاري مسابقات ورزشي و... موقعيت ممتازي براي خود فراهم كرده است. همزمان جمعيت شش كشور جنوبي خليج فارس طي 50 سال گذشته بين 7 تا 33 برابر افزايش يافته و حدود 33 ميليون نفر رسيده است. اين در حالي است كرانههاي ايراني بسيار عقب ماندهاند و جمعيت شهرهاي ساحلي ما از حدود 3.5 ميليون نفر تجاوز نميكند. با توجه به چنين توسعه نامتوازني در كرانههاي خليج فارس، اكنون نهتنها بايد نگران نام خليج فارس باشيم، بلكه نگران تهديد سيادت چند هزار ساله ايران بر دريايي باشيم كه بيش از 80 درصد صادرات و واردات ما از طريق آن انجام ميشود. كساني كه براي مليگرايي و ميراث فرهنگي اهميتي قائل نيستند، حداقل بايد بدانند كه عقبماندگي در حوزه توسعه به سرعت در حوزه امنيت به معناي وسيع كلمه بازتاب مييابد و به شكل تهديدات ژئوپليتيك بروز ميكند. همكاريهاي امنيتي بين كرانه عربي و قدرتهاي فرامنطقهاي اين تهديدات را وسعت بيشتري داده است. ادامه روند جاري و افزايش شكاف در درجه توسعهيافتگي دو كرانه عربي و ايراني ميتواند هويت ايراني خليج فارس را كه بخشي از امنيت ملي ايران است، تحتتاثير قرار دهد كه يكي از عوارض فرعي آن در معرض خطر بيشتر قرار گرفتن نام تاريخي خليجفارس است. اتخاذ نوعي الگوي توسعه دريامحور به نحوي كه مشوق جمعيت كرانه ايراني براي ماندن در منطقه و جمعيت غيرمحلي براي مهاجرت به مناطق ساحلي باشد، اكنون به يك ضرورت غيرقابل اجتناب تبديل شده است.
استفاده ابزاري غرب از آزادي بيان
در ميان خود به دليل دوقطبيسازيهاي غيرضروري، مشكلات داخلي و نگاههاي سياسي رويكردهاي مناسبي را براي حفاظت از داشتههاي ديني، ملي و هويتيمان اتخاذ نميكنيم. اين خلأ بزرگي است كه كشورهاي غربي از آن بهره ميگيرند تا به ايدهآلها، آرمانها، علايق و داشتههاي ما خدشه وارد سازند و ما به جاي اتخاذ يك رويكرد واحد، سرگرم دو قطبيسازي و اتهامزني و سياسيكاري هستيم. به نظرم لازم است براي مقابله با اين پديده و پديدههايي از اين دست، اولا دامنه اختلافات را از موضوعات ملي، مذهبي، هويتي و... دور ساخته و در مرحله بعد در مواجهه با يك چنين رفتارهاي مخربي از سوي افراد، جريانات و كشورهاي غربي، رويكرد واحدي در محكوم ساختن اين رفتارها در پيش بگيريم تا طرف مقابل متوجه شود ارتكاب يك چنين رفتارهايي برايش بدون هزينه نخواهد بود.