خشونت در مرحله بحران
مجيد ابهري، آسيبشناس: ديري نخواهد گذشت كه بسياري از آسيبهاي اجتماعي از كنترل خارج شوند
آسيبهاي اجتماعي به گسـتره وسيعي از اعمال و پديدهها كه زندگي اجتماعي انسانها را تهديد و درمعرض خطر قرار ميدهد اطلاق ميشود. خشونت يكي از عوامل افزايش آسيبهاي اجتماعي است كه در بيشتر مواقع منجر به بروز قتل و نزاع در ميان افراد جامعه ميشود. بروز رفتارهاي خشونتآميز به عوامل مختلفي بستگي دارد. «اعتماد» در گفتوگو با يك آسيبشناس به اين عوامل ميپردازد.
«مجيد ابهري» رفتارشناس و آسيبشناس اجتماعي درباره افزايش انواع خشونتها در جامعه ميگويد: «از نگاه رفتارشناسي دو گروه از عوامل بر شخصيت، رفتار و كنشها و واكنشهاي انسانها اثر ميگذارد. يكي از اين گروه عوامل محيطي است. مانند سر و صدا، گرما و همچنين مشكلات اقتصادي، گراني، بيكاري و اعتياد و... كه اثر مستقيمي بر رفتارهاي انساني دارد. گروه دوم دلايل فردي و شخصي است. به عنوان مثال تربيت فردي و خانوادگي، تربيت اجتماعي، دوستان و همكاران و همچنين شرايط زندگي زناشويي و فردي هم آثار مستقيمي بر رفتارهاي انسان دارد. گاهي فشار عوامل ياد شده باعث بروز خشونت از سوي افراد ميشود. خشونت همراه با پرخاشگري منجر به جنايت، نزاعها، درگيريهاي زباني، فيزيكي و ضرب و شتم ميشود. شكل رانندگي افراد در يك جامعه بيانگر شرايط روحي آنها است. انسان وقتي كه در بعضي از خيابانها و اتوبانها حركت ميكند رانندگيهاي وحشتناك بعضي رانندگان كه بدون رعايت هنجارهاي اجتماعي و قانوني با سرعت زياد و سبقتهاي بيمورد باعث زخمي و كشتهشدگان هموطنان ديگر ميشود. اينها نشاندهنده اين واقعيت هستند كه وضعيت روحي در شرايط رانندگي افراد نيز موثر است. بالا رفتن آمار خشونت در جامعه كه منجر به نزاعها، زخمي شدن افراد و قتلها ميشود بايد در اين مجموعه مورد تحليل و توجه قرار گيرد. با استناد به آمار فيزيكي از نظر ارقام زخميشدگان و قتلها مخصوصا قتلهاي خانوادگي و مراجعه آنها به كلانتريها و پزشكي قانوني معلوم ميشود شرايط خشونت در جامعه به مراتب به مراحل بحران و خطرناكي رسيده است. خودكشي افراد و رشد در جامعه نيز يكي از زنگهاي خطر ديگر است كه دولت و سازمانهاي مربوطه بايد به آن توجه مستقيمي داشته باشند. رشد آمار خودكشي مخصوصا در بين افراد كمدرآمد، بيكار و كارگران كه چندي پيش اعلام شده بود، باعث نگراني شد. در كنار مجموعههاي گفته شده قتلهاي خانوادگي كه هر يك به بهانهاي آغاز شده؛ پدري فرزندانش را ميكشد. مادري كودكانش را ميكشد. فرزندي پدر، مادر يا خواهر و برادر خود را به قتل ميرساند. اينگونه درگيريها و تقابلهاي رفتاري همه و همه به آمار خشونت و رشد آن برميگردد. در دسترس بودن سلاحهاي سرد و سهولت خريد آنان و همچنين سلاحهاي گرم نيز باعث افزايش خشونت ميشود. متاسفانه از روز ورود كودكان ما به جامعه آنها با خشونت همراه هستند. فيلمها و بازيهاي رايانهاي سراسر داراي صحنههاي خشن، اسباببازيهايي كه باعث افزايش خشونت در اطفال ميشود به اين معنا كه حدود 75درصد از اسباببازيهاي موجود در بازار و در دسترس كودكان كه عبارتند از: شمشير، تفنگ، خنجر و اينگونه اقلام خشونتآميز و از يكطرف بازيهاي رايانهاي سراسر خشن و همچنين درگيريهاي فيزيكي در جامعه الگوهاي بسيار منفي رفتاري براي رشد خشونت است.»
او در ادامه توضيح ميدهد: «خودكشيها هم جايگاه قابلتوجهي در افزايش خشونت دارد اما آنچه بيشتر بايد به آن توجه داشت رشد خشونتهاي خانوادگي است كه به درگيريهاي فيزيكي و طلاق منجر ميشود. قهر از خانه، رها كردن خانواده، همسر يا شوهر و فرزندان همه و همه به خشونتهاي رفتاري برميگردد. متاسفانه گراني افسارگسيخته و تورم ساعتي اقلام باعث شده كه حدود 70درصد از حقوقبگيران و آحاد جامعه در زير خط فقر قرار بگيرند. محروميتهاي اقتصادي نيز باعث رشد خشونت در خانوادهها شده است، بنابراين بايد به نكته بسيار مهمي توجه كرد. اخبار مملو از خشونت باعث شده كه فضاي مجازي به شكل وحشتناكي پر از خبرهاي تلخ و درگيريها، جنگ و نزاعها، گران شدن كالاهاي مختلف باشند. اگر خشونت، روان نژنديها (نگرانيها و اضطرابها) و ناراحتيها با همين كيفيت ادامه پيدا كند مسوولان و دولتمردان حتما بايد برنامهريزيهاي ويژهاي را در دست كار قرار دهند. نمايندگان مجلس شوراي اسلامي با تصويب قوانين بازدارنده بايد در مقابل گرانيهاي بيترمز ايستادگي كنند. همچنين كمكهاي اقتصادي به خانوادههاي بيكار، زن سرپرست، بازنشسته و كمدرآمد ميتواند شرايط را تغيير دهد. در بيشتر مواقع زنان قربانيان خشونتها ميشوند اما مردان هم از اين ماجرا مستثني نيستند و با توجه به شرايط اقتصادي مورد زورگيري با اسلحه سرد قرار ميگيرند، بنابراين نميتوان اظهار كرد كه خشونتها قربانيان خود را فقط از ميان زنان انتخاب ميكنند. بلكه آمار خشونت در جامعه در بين زنان بيشتر از مردان است اما مردان هم از اين خشونتهاي اجتماعي بركنار نشدهاند. ايجاد برنامههاي نشاط اجتماعي همچنين كنترل قيمتها، عرضه برنامههاي سرگرمي براي نوجوانان و جوانان باعث بالا رفتن سطح نشاط و كاهش سطح خشونت در اجتماع ميشود. بسياري از زنان به خاطر فشارهاي زندگي و اقتصادي اجبارا زندگي خانوادگي را ترك كرده و نزد والدين رفته يا از خانه ميگريزند. همين عوامل باعث به وجود آمدن كودكان خياباني و سر راهي ميشود. در نتيجه عوارض خشونت در جامعه داراي چهرههاي گوناگون است كه نهادهاي متولي همراه با نخبگان اجتماعي بايد بسيار سريع دست به كاهش و كنترل سطوح گفته شده شوند در غير اين صورت مشكلات ياد شده به مشكلات ديگر سياسي، اقتصادي و فرهنگي افزوده خواهد شد و ديري نخواهد گذشت كه بسياري از آسيبهاي اجتماعي از كنترل خارج شوند.»