تغيير اقليم چالش بزرگ خاورميانه
مهدي زارع
خاورميانه و شمال آفريقا با افزايش دما، تنش و كمبود آب، خشكسالي به عنوان رويدادهاي شديد اقليمي مواجه هستند. سرماي سخت ديماه 1401 با بازندگي برف در مناطق كويري مركزي در ايران و سيلابهاي همين ماه در عربستان، عراق و بيشتر كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس اخبار مهم چند هفته اخير بودهاند. اين منطقه دوبرابر ميانگين جهاني گرم ميشود. تا سال 2050، اين منطقه ميتواند تا چهار درجه سانتيگراد گرمتر شود. اين بسيار فراتر از هدف 1.5 درجه سانتيگراد تعيين شده در توافقنامه پاريس 2015 است. منطقهاي كه در حال حاضر حدود 547 ميليون نفر را در خود جاي داده است و پيشبيني ميشود تا سال 2050 به 724 ميليون نفر برسد، غيرقابل سكونت خواهد شد. تابستان 2022 در بسياري از مناطق خاورميانه و شمال آفريقا، دماي بيش از 50 درجه سانتيگراد (به صورت ركورد گرماي ثبت شده) افزايش يافت كه منجر به خشكسالي شديد و سوزاندن جنگلها شد، فشار زيادي بر شبكه برق وارد كرد و باعث خاموشي طولاني مدت شد. شمال عمان تابستان 2021 با توفان شاهين، اولين توفان استوايي كه تاكنون به سمت غرب به خليج فارس رسيده بود، مورد حمله قرار گرفت. در سالهاي اخير، جده و شهر مقدس مكه از سيلهاي ناگهاني غيرمعمول رنج بردند. در تهران تخمين زده ميشود كه سالانه 4000 نفر بر اثر آلودگي هوا جان خود را از دست ميدهند و ساير نقاط كشور از گرماي شديد و خشكسالي، به ويژه در سالهايي رنج بردهاند.
تغييرات اقليمي به معناي گرماي شديد در اين منطقه خواهد بود كه مناطق بيشتري از خاورميانه و شمال آفريقا را تحت اثر قرار ميدهد و براي دورههاي طولانيتر، زمينهاي در دسترس براي كشاورزي را كاهش ميدهد، زيرا افزايش دما فشار شديدي را بر محصولات كشاورزي و در دسترس بودن آب وارد ميكند. چنين شرايط غيرقابل دوام، علاوه بر خطرات بهداشتي مرتبط با آلودگي هوا و افزايش روزافزون دما، مسلما منجر به افزايش مهاجرتها در مقياس بزرگ و خطر درگيري، حتي جنگ ميشود و ما هماكنون شاهد برخي از اين پديدهها هستيم.
حدود 60 درصد از جمعيت اين منطقه را افراد زير 25 سال تشكيل ميدهند كه اين منطقه را با ميانگين 22 سال در مقايسه با ميانگين جهاني 28 سال، به يكي از جوانترين مناطق جهان تبديل ميكند. در عين حال، اين منطقه ميزبان بيشترين تعداد جوانان بيكار در جهان است. بر اساس يك نظرسنجي اخير، از هر پنج جوان در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا، يك نفر به مهاجرت فكر ميكند. در برخي كشورها اين ميزان به 50 درصد ميرسد. كودكان كمتر قادر به زنده ماندن در حوادث آب و هوايي شديدند و بيشتر در معرض مواد شيميايي سمي، تغييرات دما و بيماريها هستند. خشكسالي و تغيير الگوي بارندگي منجر به شكست محصول و افزايش قيمت مواد غذايي ميشود كه براي فقرا به معناي كاهش غذا و در نتيجه اثر مادامالعمر بر كودكان است. تغييرات اقليمي ميتواند معيشت را از بين ببرد، مهاجرت و درگيري را تحريك و فرصتها را براي كودكان و جوانان فلج كند. در اين منطقه بيش از نيمي از كشورها در بحران زندگي ميكنند يا در درگيريها و جنگها تحت اثر قرار ميگيرند.
اين منطقه شامل 11 كشور از 17 كشور كمآب در جهان است. از هر 10 كودك در اين منطقه، نزديك به 9 نفر در مناطقي زندگي ميكنند كه تنش آبي زياد يا بسيار زياد است. با افزايش دما به دليل تغييرات اقليمي ميزان تبخير افزايش مييابد و آب بيشتري از ذخاير آب زيرزميني در حال تخليه برداشته ميشود. كمبود آب ناشي از اقليم يكي از بزرگترين تهديدها براي بقا و توسعه در منطقه است كه بالقوه ميتواند جابهجايي و مهاجرت بيشتر را به همراه داشته باشد.
اسكندريه، يك شهر بندري تاريخي و مهم مصر كه 5 ميليون نفر جمعيت دارد و يكي از ميراث جهاني يونسكو است، به تدريج در نتيجه افزايش 11.3 سانتيمتري سطح دريا در تنها 100 سال در حال غرق شدن است. اين افزايش بهطور چشمگيري بر منطقه دلتاي نيل شمالي اثر ميگذارد، منطقهاي با درياچههاي بزرگ، استراحتگاههاي گردشگري، مكانهاي تاريخي، زمينهاي كشاورزي حاصلخيز و سه شهر بزرگ ديگر علاوه بر اسكندريه: روزتا، بورولوس و پورت سعيد. در سالهاي اخير اسكندريه در معرض بارندگيهاي شديد سيلآسا قرار گرفته كه بر ترس از سيل و فرسايش افزوده است.
تغييرات اقليمي به ناآراميهاي اوليه در سوريه و سپس شروع جنگ داخلي منجر شده است. اين يك بعد امنيتي به اثرهاي منفي گرمايش جهاني اضافه ميكند. كشاورزي سوريه قبلا از شرايط اقليمي نسبتا مساعدي برخوردار بوده است كه با حمايت دولت مقادير زيادي از محصولات غذايي اصلي را توليد ميكرد. با اين حال، خشكساليهاي طولاني، در سالهاي 2006 تا 2010 كه شديدترين خشكسالي سال به سال طي 900 سال بود و همراه با امواج گرما و بارندگي اندك، منجر به بيابانزايي شد. اين موضوع باعث شد 75 درصد از كشاورزان سوريه از نابودي كامل محصول رنج ببرند و 85 درصد از دامها در پنج سال منتهي به شيوع جنگ داخلي جاري در سوريه در سال 2011 تلف شوند. در نتيجه ضربه شديد طبيعت و سوءمديريت دولت كه به محصولات پر آب مانند گندم و پنبه يارانه ميپرداخت و در عين حال از تكنيكهاي آبياري ناكافي حمايت ميكرد و تخريب زمين قابل توجه بود، حتي قبل از شروع جنگ داخلي باعث آواره شدن 1.5 ميليون نفر در سوريه شد. مهاجرت وسيع كشاورزان بيكار شده و خشكسالي و بيآبي موجب شد تا مردم به دنبال حداقلهاي زندگي به شهرهايي بروند كه پيشاپيش گرفتار حاشيهنشيني بودند. اينها همه افزايشدهنده و تقويتكننده بحران سياسي در حال شكلگيري بود.
تغييرات مداوم جهاني و اثرات مستقيم زيستمحيطي آن، علاوه بر تضمين انتقال اقتصادي به دوران پس از نفت، ميتواند باعث ايجاد بحرانهاي پيچيده اجتماعي-اقتصادي و سياسي در اقتصادهاي وابسته به نفت منطقه خليج فارس شود. تغيير اقليم و سياستهاي مرتبط در تخريب محيطزيست و اثرات اجتماعي-اقتصادي آن در اين منطقه موجب شده تا كشورهاي اين منطقه انواع اصلاحات اجتماعي-اقتصادي را براي كاهش اثرات تغييرات اقليمي دنبال كنند. اما به نظر ميرسد اين تلاشها با ظرفيتهاي محيطي سازگار نيست. مشكل اصلي از آنجا ناشي ميشود كه اختلافات سياسي بين كشورهاي منطقه مانع از آن ميشود كه محيط زيست خليج فارس را به عنوان يك سامانه طبيعي يكپارچه مديريت كنند و در نتيجه تلاش خود را در مرزهاي خود محدود ميكنند. اين فعاليتها صرفنظر از اينكه در ساير بخشهاي سيستم چه اتفاقي ميافتد چالشزا يا حداكثر در بيشتر موارد بياثر است. مگر اينكه يك رويكرد مشاركتي براي كاهش وجود داشته باشد. براي مقابله با چالشهاي تغييرات اقليمي همكاريهاي منطقهاي يكپارچه الزامي است. امارات متحده عربي دومين، ايران هفتمين و عربستان سعودي سيزدهمين توليدكننده كربن هستند. شواهد قطعي از افزايش ناپايدار دماي هوا در خاورميانه و شمال آفريقا و عواقب وخيم آن براي طبيعت، معيشت، اقتصاد و بهطور فزايندهاي براي ثبات سياسي، كشورهاي منطقه را نه تنها به اين موضوع واداشته است كه اقدامات لازم را نيز انجام دهند. دو اجلاس COP در منطقه در سالهاي 2022 در مصر و 2023 در امارات فرصتي براي منطقهاي است كه كشورهاي آن شامل توليدكنندگان عمده نفت و گاز طبيعي در جهان هستند.
اينها به اين معناست كه توسعه پايدار نيازمند تنوع بخشيدن به اقتصاد است. تغيير اقليم هم يك موضوع جهاني و هم منطقهاي است و تنها با حركت به سمت همكاري در هر دو سطح ميتوان با موفقيت مقابله كرد.