مرگ شش كارگر
در چهار روز به دليل ناامني محيط و شرايط كار
جمعه 30 دي ماه، يك كارگر ساختماني حين كار در ارتفاع يك ساختمانِ در حال ساخت در شهرك فرديس كرج سقوط كرد و جان باخت. روز 29 دي يك كارگر چاهكن ۲۷ساله بر اثر ريزش ديواره چاه در چهار باغ كرج فوت كرد. روز 30 دي، يك كولبر ۱۶ ساله در ارتفاعات مرز بانه به دليل سرماي ناشي از برف و كولاك جان خود را از دست داد؛ اين نوجوان-كولبر از فرط بيپولي، حتي در سرماي سختِ امسال هم كولبري را رها نكرده بود. 27 دي، سه كارگر مرغداري در ناحيه صنعتي نوجهده در استان اردبيل دچار گازگرفتگي شده و جان خود را از دست دادند. در همان روز، دو كارگر بر اثر انفجار سيلندرهاي گاز ازت در خيابان طهماسبي گرگان دچار سوختگي و راهي بيمارستان شدند. به گزارش خبرگزاري ايلنا، جمعبندي اخبارِ چهار روزِ پايان دي، مرگ شش كارگر را نشان ميدهد. دو هفته قبل، رعيتيفرد در مقام معاون روابط كار وزير تعاون گفت: اگر كارفرمايي در جهت ارتقاي ضريب ايمني محيط كار، بهبود شرايط كار و به ويژه در حفظ جان و سلامت كارگران، سهلانگاري كند بايد با او برخورد جديتري صورت گيرد، زيرا حفاظت از جان نيروي كار، مهمترين اولويت اين حوزه است.
احسان سهرابي (فعال كارگري) اين گفتهها را بدون ضمانت اجرايي ميداند و ميگويد: «در حالي به برخورد جدي استناد ميكنند كه نرخ حوادث كار، بالاتر از هر زمان ديگر است؛ بايد پرسيد آيا علت افزايش حوادث ناشي از كار در كارگاههاي كشور، همين برخورد جدي معاونت روابط كار وزارت كار است؟ اصلا برخورد جدي آقايان چه مدلي است؟ حوادثي كه اخيرا از استانها رسانهاي ميشود، دل هر انساني را به درد ميآورد؛ كارگر در شرايط سخت اقتصادي براي تامين معيشتش ميجنگد، به معيشت كه نميرسد هيچ، امنيت جاني هم ندارد. مرگ كارگران زحمتكش، گويا براي مسوولان امر، يك اتفاق عادي است اما براي خانوادهها، يك اتفاق جانكاه. كارگري را تصور كنيد كه براي يك لقمه نان قبل از طلوع آفتاب منزل استيجاري خود را ترك ميكند و سوار بر سرويس فرسوده به كارخانه ميرود؛ اما شبانگاه، خانواده بايد پيكر بيجان او را استقبال كند و آن را از سردخانه تحويل بگيرد؛ من صداي جيغ زدن كودك ۴ ساله يك كارگر جانباخته را در آرامستان شنيدهام؛ اين صدا فضاي اطراف را از رنجي بيپايان پر ميكند، رنجي كه تا ابد در همان فضا ميماند و پاك نميشود....»
كارفرماياني كه موارد ايمني را رعايت نكردهاند و باعث مرگ كارگر شدهاند، در بهترين حالت در دادگاه، با اتهام قتل شبه عمد مواجه ميشوند يا از بيمه مسووليت مدني خود استفاده ميكنند و به گفته سهرابي، اين يعني عدم جديت در برخورد؛ نگاه غرامتي و پرداخت خونبها توسط شركتهاي بيمهگر يعني عدم جديت در برخورد، يعني بيتوجهي به جان كارگر، يعني نگاه كالايي به جان كارگر.