در باره تلاشهاي محمدمهدي عسگرپور براي حفظ استقلال و آزادي فعاليت فرهنگي
مدير فرهنگي جامعه مدني
تينا جلالي
محمدمهدي عسگرپور جداي از فعاليتهايي كه در وهله اول به عنوان كارگردان و تهيهكننده در سينما داشته به سبب فعاليتهاي صنفياش با عنوان «مرد روزهاي سخت» هم شناخته ميشود. روزهاي سختي كه در اواخر دولت دهم فضاي سينما را چنان تنگ كرد كه منجر به تعطيلي خانه سينما شد. تاريخ به خاطر خواهد داشت كه ايستادگي و سماجت محمدمهدي عسگرپور در مقام مديرعامل اين نهاد صنفي با همراهي و همدلي اكثريت قريب به اتفاق اهالي سينما چطور نتيجه داد و منجر به لغو دستور انحلال خانه سينما شد .
اگر خاطرتان باشد، در ابتداي دهه 90 عملكرد خانه سينما و تغيير اساسنامه آن با انتقاد شديد جواد شمقدري در معاونت سينمايي همراه شد و به نوعي موجبات تعطيلي خانه سينما را فراهم كرد. اما اين تلاشهاي بيوقفه عسگرپور مديرعامل و هياتمديره وقت خانه سينما به همراه بيانيههاي تند و تيز اكثر اهالي سينما بود كه مانعي شد بر انحلال دايمي آن. جدالهاي كلامي عسگرپور با شمقدري و سيدمحمد حسيني وزير وقت فرهنگ و ارشاد اسلامي راكه بعضي از آنها در رسانهها منتشر ميشد، يادتان هست؟ «خداوند را بسيار شاكرم كه بعد از گذشت يكسال از مسووليتتان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي غير از مباحث كلي كه گفتنشان چندان پيشزمينه و تجربه خاصي لازم ندارد، بالاخره سخني در خصوص مسائل صنفي سينما گفتيد و به قاعده «تا مرد سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد» عيب و هنرتان را نمايانديد.» (نامه عسگرپور به وزير ارشاد ۹ مهر ۱۳۸۹)
«در اين نامه ادبياتي از تودهمسلكهاي سابق و ليبرال منشهاي امروز ديده ميشود كه سعي ميكنند خشم و عصبانيت ناشي از عدم موفقيتهاي سياسيشان را جبران كنند. همصدايي و استقبال رسانههاي بيگانه از اين اقدام نيز خود قابل تامل بود! خدا را شكر در جمهوري اسلامي آنقدر آزادي بيان هست كه حتي هتاكان و بيادبان هم به نامهپراكني بپردازند. از آنجا كه پاسخ هتاكان در نزد عاقلان خاموشي است، در مقام پاسخگويي برنميآييم. فقط جهت روشنگري چند مطلب ذكر ميشود...» (پاسخ شمقدري به نامه عسگرپور10 مهر89) و... تمام اين منازعات و مناقشات نشان از اين داشت كه عسگرپور هيچ رقمه در برابر دستور انحلال خانه سينما از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي كوتاه نميآيد؛ چرا كه دلايل آنها را براي تعطيلي دايم اين نهاد صنفي، منطقي و قانوني نميدانست. نكتهاي كه درنهايت منجر شد به اينكه ديوان عدالت اداري حكم «انحلال» خانه سينما از سوي وزارت ارشاد را لغو كند.
از آن روزها كه بگذريم حالا در دولت سيزدهم انگار تمام آن وقايع و اتفاقات دوباره تكرار ميشود؛ با اين تفاوت كه اينبار كار براي عسگرپور به مراتب سختتر از ابتداي دهه 90 است. اگر آن زمان تمركز او بر ممارست از كيان خانه سينما بود و صرفا با تيم جواد شمقدري در سازمان سينمايي طرف بود، حالا در سه جبهه از مواضع سينما و هنرمندان دفاع ميكند.
مدافع غولهاي تكنولوژي
اين روزها عسگرپور از يك جهت دبير انجمن صنفي شركتهاي نمايش ويديوي آنلاين از غولهاي تكنولوژي است كه هر روز بر دامنه گستردگي آن افزود ميشود و هر روز مخاطبان جديدي را به خود جذب ميكندو نقطه كانوني و حساسي كه در چند سال اخير محل بحثها و مناقشههاي زيادي بوده است؛ از بحث بر سر واگذاري صدور مجوز ساخت سريال در شبكه نمايش خانگي و مسووليت ساماندهي شبكه نمايش خانگي به صداوسيما گرفته تا اكران آنلاين فيلمها و حواشياي كه براي اين سامانهها به وجود ميآيد. به هر حال او بايد حافظ منافع پلتفرمهاي ويديويي باشد. مسووليت بسيار خطيري كه به نظر ميرسد در چند وقت اخير عسگرپور به درستي توانسته از پس آن بر بيايد. شما را ارجاع ميدهيم به نامهنگاريهايي كه طي دو سه روز گذشته بين اين انجمن با رياست محمدمهدي عسگرپور و رييس سازمان صدا و سيما صورت گرفته است. اين انجمن صنفي در پاسخ به نامه پيمان جبلي كه گفته بود به بازيگراني كه ما را تحريم كردهاند نقش و پيشپرداخت دادهاند، نوشت: «متشكريم كه به ما و همه مردم يادآوري كرديد دغدغه رييس رسانه ملي در اين اوضاع فرهنگي آشفته و پرخطر، نه همراهي و كمك به حفظ و حفاظت از منظومه فرهنگي ايران كه تحريم و تهديد به تعطيلي است. كيست كه نداند ركود سينما و نمايش خانگي چه ضربه مهلكي به پيكره فرهنگي كشور و هنرمندان زده، كيست كه معضلات اقتصادي ناشي از بيثباتي ارز و افسارگسيختگي تورم را بر شاغلان همه حوزهها منكر شود. حالا در ميانه اين بلواي اقتصادي بايد اين تنگراه موجود در حوزه فرهنگ را هم بست و براي تعطيلي يكيشان نقشه كشيد و نامه نوشت؟ آيا با بستن و فيلتر كردن، به دستاوردهاي آن رسانه محترم افزوده ميشود؟ برگه افتخار ديگري به انبوه دستاوردهاي فرهنگي شبكههاي مختلف تلويزيوني افزوده ميشود؟ مخاطبان صداوسيما افزايش مييابد؟ پاسخ اين سوالات را همه ميدانيم، شما هم خوب ميدانيد آقاي رييس.
حالا اين سوال اساسي مطرح است كه چگونه ميشود به سازوكاري اعتماد كرد كه مديرانش دلسوز اوضاع فرهنگي- اقتصادي نيستند؟ رويه تاسفانگيزي كه در جلسات عمومي و در محضر مسوولان، از تعامل و همراهي براي توسعه ميگويند و در خفا پيگير محدوديت و تعطيلياند.»
خانه اهالي سينما
حالا بياييد از منظري ديگر به مسووليت محمدمهدي عسگرپور نگاه كنيم. او از طرف ديگر، رييس هياتمديره خانه سينماست. خانه سينمايي كه اين روزها دفاع از اهالي سينما در شرايط بحراني اقتصادي كشور بايد در دستور كارش قرار بگيرد. به اين اضافه كنيد اعتراضهاي اخير در سطح كشور را كه مشكلات متعددي براي هنرمندان خاصه اهالي سينما در پي داشته است. از آنجايي كه هنوز مديرعامل خانه سينما مشخص نشده، مسووليت محمدمهدي عسگرپور در اين راه سنگينتر هم ميشود. حمايتهاي قضايي و حقوقي كه خانه سينما در اين مدت از همه هنرمندان داشته، اگرچه توسط تيمي مجزا راهبري ميشود اما اين كميته ماهيت و استقلالش بي نظر و راي محمدمهدي عسگرپور نيست. البته كه هنوزمدت زيادي از دوران مديريت عسگرپور بر خانه سينما نگذشته اما نامهاي كه چند وقت پيش خانه سينما به شوراي هنر و شوراي عالي انقلاب فرهنگي در مورد صدور پروانه فيلمسازي و صدور پروانه نمايش نوشته هم قابل تامل است. در بخشي از اين نامه آمده: «از آنجا كه در مسير تدوين آييننامههاي مذكور هيچگونه مشاركتي از سوي خانه سينما صورت نگرفته است و منطقاً بهتر و بلكه لازم است تصويب آييننامه و مقرراتي كه مستقيماً به هر حوزه حرفهاي برميگردد، در تعامل با نهادهاي صنفي مرتبط صورت پذيرد؛ لذا موكداً درخواست ميشود مقرر فرماييد تا از مطرح شدن اين آييننامهها در شورا جلوگيري شود.»
خانه اهالي هنر
محمدمهدي عسگرپور همچنين مديرعامل خانه هنرمندان هم هست. يك لحظه فكر كنيد به اينكه او در هنگامه بحرانهاي شديد مالي اين خانه و تماشاخانه ايرانشهر بر مسند رياست نشست. آن هم درست زماني كه گزينههاي زيادي قرار بود عهدهدار اين مسووليت شوند اما هرچه بود او توانست مديرعامل خانه هنرمندان شود؛ مسووليتي كه قبول آن از همان آغاز تا همين امروز كشمكشها و حواشي زيادي را براي عسگرپور به همراه داشته است. خانه هنرمندان اين روزها سعي ميكند باب گفتوگو را ميان اهالي هنر و سينماگران از هر طبقهاي باز كند. در جريان ناآراميهاي اخير هم كميتهاي در جهت حمايت از هنرمندان در اين خانه تشكيل شد. اينها همه، گواهي است بر آنچه در ابتداي اين نوشته عنوان شد. اينكه بيشك رواست كه محمدمهدي عسگرپور را «مرد روزهاي سخت» بخوانيم.