• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5417 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۲ بهمن

برجام منطقه‌اي ضرورت و نياز روز

مصطفي اعلايي

دستيابي به برجام منطقه‌اي يك اولويت راهبردي براي صيانت از منافع ملي است

تحولات سياسي بين‌المللي به‌شدت سيال و پويا است. سياليت در رقابت‌هاي ژئوپليتيك از زمان ديجيتالي شدن ارتباطات و اقتصاد توام با ظهور سريع فناوري‌هاي جديد سرعت بيشتري به خود گرفته است. مولفه‌ها و عناصر جديدي در رقابت‌ها و تخاصم قدرت‌هاي بزرگ و تحولات منطقه‌اي وارد شده كه موجب تغيير صحنه‌ها و ظهور آرايش‌هاي جديد سياسي، امنيتي، اقتصادي‌ و توسعه‌اي شده و طبعا شكل و جهت‌گيري منافع را نيز تغيير داده است. بر همين اساس، به نظر مي‌رسد احياي برجام فرامنطقه‌اي با حضور امريكا كه توافقي بر مبناي شرايط يك دهه پيش و مقتضاي آرايش گذشته است، اگرچه بسيار مهم و تاثيرگذار است، ولي در وضعيت فعلي يك اولويت براي حفظ منافع نيست. برجام فرا منطقه‌اي در شرايط فعلي همانند حلقه بزرگ‌تري است كه با عوض شدن صحنه‌هاي رقابت و تخاصم فرسوده شده و براي احياي آن بايد اجبارا حلقه‌هاي كوچك‌تر به هم متصل شوند تا برجام فرامنطقه‌اي احيا و منافع آن محقق شود. يكي از اين حلقه‌هاي كوچك‌تر در منطقه خاورميانه دستيابي به توافق جامعي با كشورهاي عربي جنوب خليج فارس شامل مسائل امنيتي، اقتصادي و اجتماعي با تعبير «برجام منطقه‌اي» است. البته مدت زماني است كه ج.ا.ا مذاكراتي را با عربستان در جهت عادي‌سازي آغاز كرده كه تاكنون چندان موفق نبوده است. بديهي است پيش‌شرط دستيابي به برجام منطقه‌اي پذيرش اين توافق جامع به عنوان يك اولويت راهبردي در سياست خارجي ج.ا.ا است. پذيرش اولويت راهبردي برجام منطقه‌اي به‌ طريق اولي مستلزم پذيرش سياست خارجي منفعت محور و توسعه‌گرا و قبول موضوعيت بازدارندگي‌هاي غيرنظامي در كنار بازدارندگي تسليحاتي و امنيتي براي تحقق اهداف امنيتي و توسعه‌اي است. به بيان ديگر، دستيابي به توافق جمعي با بازيگران منطقه‌اي در درجه اول مستلزم تعيين‌تكليف حوزه‌هاي نفوذ، نيروهاي نيابتي، ترتيبات امنيتي به صورتي اعتمادساز است. ادامه در صفحه 4

مزيت‌ها و بازدارندگي‌هاي نظامي و تسليحاتي ‌بايد ضرورتا در جهت تقويت اقتصادي و توسعه كشور هزينه شود. لذا اولين شرط موفقيت در هر گونه مذاكره و توافق، نگاه راهبردي در جهت اعتماد‌سازي پايدار بين بازيگران و تحقق اهداف توسعه‌اي به عنوان منفعت اساسي است. اين نكته از اين جهت اهميت دارد كه نمي‌توان به مذاكرات جاري با عربستان و توافق منطقه‌اي صرفا به عنوان تاكتيك و راه‌حلي براي برون‌رفت از معضلات سياست خارجي نگريست. براي روشن شدن و تنوير بيشتر موضوع لازم است به شرايط منطقه‌اي و بين‌المللي كه موجب ايجاد ضرورت و نياز براي اولويت برجام منطقه‌اي شده‌اند اشاره شود. 
۱- نظم بين‌الملل كنوني از حالت سلسله مراتبي به حالت شبكه‌اي و ظهور اتحادهاي كوچك‌تر تغيير يافته كه در آن منافع كشورها عمدتا در درون آنها شكل گرفته و در درون حلقه‌هاي بزرگ‌تر به نتيجه مي‌رسند. لذا در شرايط فعلي لزوما و منحصرا توافق با هژمون نمي‌تواند مدافع بي‌رقيب در حفظ منافع ملي تلقي شود. در اين شرايط، طرح‌ها و كنش‌هاي جايگزين شبكه‌اي و منطقه‌اي نيز به خودي خود مي‌توانند موجب توافقاتي شوند كه در نهايت قادر به حفظ منافع ملي شوند. در واقع نظم سلسله‌مراتبي در ساختار هرم قدرت در نظام بين‌الملل به ساختار شبكه‌اي و منطقه‌اي و اتحادهاي توسعه‌محور تغيير شكل داده است.
۲- ديجيتالي شدن ارتباطات و اقتصاد مسير جديدي در توسعه ايجاد كرده كه مسابقه كشورها در حوزه اقتصاد و توسعه را شدت بخشيده است. اين تحول فناورانه موجب شده است توسعه نقش مهمي در مقوله توازن منطقه‌اي و جهاني و ايجاد بازدارندگي ايفا كند‌. لذا كشورها به مقوله توسعه و پيشرفت در تعامل خود با ساير كشورها بيش از محاسبات نظامي يا دست‌كم در كنار آن توجه مي‌كنند.
۳- تهاجم روسيه به اوكراين و تغيير صحنه امنيتي ميان روسيه و غرب مي‌توانست شرايط مساعدي را براي گرفتن امتيازات بيشتر توسط ج.ا.ا در مذاكرات برجامي ايجاد كند. اما بالعكس ادعاي كمك‌هاي پهپادي ايران به روسيه در تهاجم به يك كشور عضو سازمان ملل كه به لحاظ حقوقي ذيل بند ۴ ماده ۲ منشور ملل متحد تجاوز محسوب مي‌شود زمينه مناسب در شرايط قبلي را به‌شدت تحت‌الشعاع قرار داده و امكان توافق پيرامون برجام فرا منطقه‌اي را بسيار كمرنگ كرده است. به ويژه آنكه برخي تحولات ضد امنيتي از جمله حمله پهپادي به تاسيسات نظامي ايران فضاي روابط بين ج.ا.ا و غرب را از ديپلماسي دور و به گونه‌اي به درگيري نزديك كرده است.
۴- اعتراضات و اغتشاشات داخلي در سه ماهه گذشته موجب تقويت جناح‌هاي ضد ايران در غرب شده و موج جديدي را در حوزه حقوق بشر و لاجرم در افكار عمومي كه از قدرت مشروعيت‌زايي و مشروعيت‌زدايي در تحولات سياسي برخوردار است ايجاد كرده است.
۵- مصوبه اخير پارلمان اروپا در قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست تروريسم نيز يك عقب‌نشيني آشكار در روابط ايران و اروپا به عنوان بخش تفكيك‌ناپذير توافق برجام محسوب مي‌شود.
۶-  سه عامل فوق‌الذكر آشكارا موجب تضعيف امكان احياي برجام شده و دورنماي توافق را با اختلال شديد مواجه كرده است. اين وضعيت به حدي است كه حتي بازدارنده‌هاي ايران نظير غني‌سازي بالاي اورانيوم و ساير ابعاد بازدارندگي نيز نتوانسته است غرب را به سوي احياي توافق سوق دهد.
۷- تغيير راهبرد و روش‌هاي سلطه‌گري امريكا در مناطق از حضور و دخالت ظاهري از جمله عقب‌نشيني‌هاي نظامي و اثرگذاري با سر شبكه‌هاي جهاني تحت اختيار از قبيل سلطه دلار و تحريم‌ها موجب شده است كه بازيگران منطقه‌اي نياز و ضرورت بيشتري به استفاده از توانايي‌ها و ظرفيت‌هاي ملي، منطقه‌اي و بين‌المللي خود از جمله تسلط بر حوزه انرژي و توانايي در ايجاد ائتلاف‌هاي منطقه‌اي و شبكه‌اي براي حفظ و حراست از منافع ملي از جمله رشد و توسعه احساس كنند. اين وضعيت به‌ نوبه خود استقلال بيشتري به رفتارهاي ملي، منطقه‌اي و بين‌المللي بخشيده و سياست‌هاي بازيگران منطقه‌اي را از موضوعيت و اثرگذاري بيشتري در منطقه و جهان برخوردار كرده است. لذا توافق‌هاي منطقه‌اي از ظرفيت ايجاد تحول و مانايي بيشتري براي حفظ منافع برخوردار شده‌اند .
۸-  در چنين وضعيتي، كشورهاي كرانه جنوبي خليج فارس به حدي از پيشرفت و توسعه رسيده‌اند كه در صحنه تعامل جهاني و در شبكه‌ها و اتحادها و كالاهاي موجود جهاني اثرگذار و تعيين‌كننده هستند. ظهور اين وضعيت به معناي آن است كه هر گونه توافق از حيث امنيتي، دفاعي، اقتصادي و توسعه‌اي مي‌تواند علاوه بر تامين تعريف شده منافع و كاهش آسيب‌پذيري در محيط مناسب منطقه‌اي، به علت ايجاد زمينه‌هاي مناسب ناشي از ثبات و پايداري نسبي، به رفع موانع براي احياي برجام فرا منطقه‌اي نيز كمك كند.
۹-  ظهور مجدد نتانياهو و افزايش تهديدات ناشي از بالا گرفتن جنايت‌هاي صهيونيستي موجب بي‌ثبات‌سازي بيشتر خاورميانه و لاجرم نارضايتي اعراب به ويژه عربستان شده است. چرا كه كشورهاي منطقه با ظهور چين و قدرت‌هاي جديد اقتصادي و عقب‌نشيني‌هاي نظامي امريكا از منطقه، توسعه و پيشرفت اقتصادي را به عنوان راهبرد اصلي در افزايش منافع ملي قرار داده و در اين مسير برنامه‌هاي بلندمدتي را براي رفاه و ترقي در كشورهاي خود تدوين كرده‌اند. در چنين وضعيتي طبعا هرگونه تحرك ضد امنيتي موانع متعدد و تهديدات بزرگي را بر سر راه تحقق پيشرفت‌هاي اقتصادي قرار خواهد داد. يكي از همين تهديدات، افزايش درگيري رژيم نتانياهو با ايران خواهد بود كه فضا را بيش از پيش در منطقه امنيتي خواهد كرد. اعراب خليج فارس به ويژه كشورهاي كوچك‌تر نظير امارات مي‌دانند كه در صورت درگيري و تخاصم مسلحانه بين ج.ا.ا و اسراييل تهديد وجودي (existential threat) متوجه آنان خواهد شد. لذا به ‌نظر مي‌رسد كشورهاي منطقه در چارچوب راهبردهاي توسعه‌محور جديد خود و در جهت امنيت‌زايي تمايل بيشتري به توافقات اصولي با ج.ا.ا خواهند داشت .
۱۰- رفتارهاي سياسي امنيتي عربستان عليه ج.ا.ا ناشي از احساس تهديد اين كشور از به هم خوردن توازن با ج.ا.ا است. در مقابل، عربستان مايل به تضعيف وجودي ج.ا.ا نبوده و داراي توهم فروپاشي نيست. چرا كه در اين‌صورت تبعات منفي آن به‌شدت متوجه امنيت داخلي عربستان و از بين رفتن توجيه افزايش قدرت و بزرگ‌تري اين كشور در منطقه خواهد شد.
۱۱- چين و كشورهاي اقتصاد محور بزرگ در شرايط فعلي طبعا از هر گونه پيشنهاد و نظم امنيتي كه ثبات و پايداري ايجاد نموده و راه را براي اجراي طرح‌هاي اقتصادي و توسعه‌اي و سرمايه‌گذاري به ويژه در بخش مگا پروژه‌ها هموار مي‌كند استقبال خواهند كرد. به‌ نظر مي‌رسد حتي امريكا در اين مورد خاص موافق جهت‌گيري‌هاي چين بوده و به ايجاد محيط با ثبات اقتصادي براي خاورميانه متمايل است. از سوي ديگر چنانچه امريكا به احياي برجام علاقه‌مند باشد، در شرايط فعلي كنگره، افكار عمومي و روابط فزاينده خصومت‌آميز بين دو كشور قادر به تحرك رسمي براي احياي برجام نخواهد بود. لذا طبعا در اين حالت از برجام منطقه‌اي حمايت خواهد كرد.
اينها و دلايل ديگر از قبيل تمايل سياسي قطر، عمان و كويت به برقراري ثبات بيشتر از طريق بسط روابط دوستانه با ج.ا.ا نشان مي‌دهد كه در شرايط فعلي دستيابي به برجام منطقه‌اي شامل طيف وسيعي از ابعاد امنيتي، اقتصادي و فرهنگي بين ج.ا.ا با كشورهاي عرب جنوبي يك اولويت راهبردي و ضرورت تام براي صيانت از منافع ملي در وضعيت بحراني و پيچيده منطقه‌اي و بين‌المللي خواهد بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون