امان از دست تماميتخواهان ناپايدار
به همين جهت هم براي ادامه حيات سياسي و در اوج بودن، مايوسانه و نااميدانه دليلتراشي ميكنند. كاش تماميتخواهان فقط رقبا را ناديده ميگرفتند، بلكه به اسم شرع يا تمسك به دين براي حفظ دستمال سياست، قيصريه حق و قانون، ملك و ملت، آبروي مسلمانان و حتي انقلاب و اسلام را به آتش ميكشند. ايمان و آبروي مردم را به چوب حراج ميزنند، حق انتقاد و اعتراض ملت را پاس نميدارند و براي يافتن بهانه محروميت از حقوق شهروندي و يا برخورد نامهربانانه، در پي بند و ماده و عمله ظلم ميگردند. عليرغم اينكه مسوول ترقي ايران و تعالي ايراني و ارتقاي كيفيت زندگي اين دنياي هموطنان هستند، ليكن آنان دچار اين ابهام و اوهام هستند كه عين دين و برابر دين هستند، لذا در قضاوت و تصميمگيري در مورد ديگران در خصوص اخراج از كار و غيره، بر عرش آفريدگار مهربان تكيه زده و براي آنها سرنوشت بهشت و جهنم تقدير ميكنند. چه مصيبتي بالاتر از اين است كه مسلماني را به نامسلماني متهم و او را از حقوق اجتماعي و شهروندي محروم كنند؟ دين وادي محبت و افق رهايي است، بدون ترديد، دفعكنندگان و حذفكنندگان مسلمانان، در حريم شريعت و فرآيند طريقت و ميدان حقيقت جايي ندارند. آنان كه ياران امام، فرزندان انقلاب، چكيدگان تعهد و عاشقان ايران و ايرانيان، اساتيد و دانشجويان را به جرم تلاش، توسعه، نقد، آزادانديشي، معترض بودن، محبوبيت مردمي، دفاع از قانون اساسي، دفاع از برجام، مخالفت با حمايت ايران از روسيه در جنگ با اوكراين، دفاع منطقي از رهبري، دغدغه منافع ملي، اقتدار نظام و امنيت كشور و آزادي سبك زندگي شهروندان و...، به خاطر مقام و قدرت از ميدان سياست و خدمت خارج ميكنند، البته طبيعي است آنان كه از دين به آساني به عنوان ابزاري تعيينكننده براي تصاحب قدرت بهرهگرفتهاند، امروز نيز براي استمرار قدرتطلبي و حب رياست با برچسب و انگ سست شدن پايههاي ايمان رقبا، حركتشان را تسهيل كنند. چرا اعضاي جريان خاص پايداري، براي پنهان كردن اهداف دنيوي خود، از اسلام و ولي فقيه مايه ميگذارند؟ مردم، خاصه جوانان و بانوان، ديگر فريب شعارهاي پر زرق و برق يا مظلومنمايي اينان را نميخورند. تماميتخواهان با مخالفت از جمهوريت نظام و به سرانجام رساندن تعامل سازنده با دنيا و برخورد نامهربانانه با معترضين و به ويژه با كارنامه رفوزه در مهار تورم و افزايش قيمت ارز و دارو و... ديگر به هيچ صورت، نميتوانند از بحران عدم اعتماد و بيمهري مردم نجات يابند. جبهه پايداري تابع جرياني خطرناك هستند كه حضور ملت و حاميان ملت و فرزندان راستين انقلاب را برنميتابند و موقع بيداري آنان و متحول نمودن اذهان خويش، روز به روز دارد به انتها ميرسد.