• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5425 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۲۴ بهمن

روايت ميداني خبرنگار حاضر در محل از شرايط زلزله‌زدگان و امدادرساني تيم هلال‌احمر ايران در تركيه

اميد كمرنگ زنده‌يافتن انسان‌ها زير حجم سنگين بتن‌ها

اينجا آديامان است، جنوب تركيه و چند ده كيلومتري سوريه

گزارش و عكس| بابك جوادزاده

اينجا آديامان است. جنوب تركيه؛ چند ده كيلومتري سوريه. اگر چه هيچگاه جنگي نديده بودند، اما حالا مفهوم خاورميانه را بهتر درك مي‌كنند. آنها حالا شبيه آوارگان سوري شده‌اند. بياييم ديگر از حلب و زلزله آنها چيزي نگوييم كه چطور همان چند خشت سست خمپاره خورده با چنين زلزله‌اي كمر خم كرده و ديگر بعيد است كه برخيزد. هواپيماي باري‌سي۱۳۰ يادگار گذشته در فرودگاه «غازيان تپه» نشست. اولين تصوير صف هواپيماهايي بود كه از زمين بلند مي‌شدند و بر زمين مي‌نشستند. پالت‌هاي بزرگ كالا‌هاي اهدايي كشور‌هاي مختلف در پهنه فرودگاه پراكنده بود، هواپيماي مشكي رنگ بزرگي كه گويا در نوع خود مجهز‌ترين هواپيما بود خودنمايي مي‌كرد. مي‌گفتند براي امريكاست. هواپيماي قزاقستان هم بار خود را تخليه كرد. تركيه آماده آمدن نيروهاي امدادي ايران بود، اتوبوس‌ها براي اعزام تيم‌هايي كه از هر نقطه دنيا خودشان را به تركيه رسانده بودند منتظر انتقال به شهر آديامان.

آديامان شهر زيبايي در جنوب تركيه، شهري تاريخي با جمعيتي نزديك به ۹۰۰ هزار نفر.
از دور دود غليظي به چشم مي‌خورد كه هرچه نزديك‌تر مي‌شويم صداي شهر بيشتر و بيشتر مي‌شود. مردم گروه گروه در خيابان دور آتشي جمع شده‌اند كه سرماي شب را تاب بياورند. گروهي در چادرهاي سرد و گروهي كنار خيابان ايستاده‌اند. 
هر كسي در نقطه‌اي مشغول كاري است. عده‌اي در جلوي فرمانداري كه ساختمان بزرگي است، ايستاده‌اند. اينجا قلب تپنده مديريت شهر شده است. گروه‌هاي امدادي نيز براي هماهنگي ابتدا داخل فرمانداري مي‌روند. فرمانداري ۲۴ ساعت در حال كار است. عده‌اي گوشه‌اي دراز كشيده‌اند و به خواب رفته‌اند، عده‌اي مشغول هماهنگي هستند؛ بعضي‌ها غذا مي‌خورند و بعضي‌ها هم براي فرار از سرما داخل هستند. 
سرما قسمت تلخ اين زلزله است. شب كه مي‌شود اگر كنار آتش نباشي چند ساعتي بيشتر دوام ‌نمي‌آوري با اين حال تا صبح مردمي را مي‌بيني كه مشغول كاري هستند. آب و برق تازه وصل شده است و كم كم شهر سر و شكل مي‌گيرد براي ماندن و كمك كردن.
چادرهاي كشورهاي مختلف در چمن‌هاي وسط خيابان برپا شده است. مي‌شود تفاوت كشور‌ها در نظم و بي‌نظمي را مشاهده كرد چيزي شبيه جام‌جهاني است و هر تيم مي‌خواهد خودش را بهتر نشان دهد. بچه‌هاي ايران از ابتدا اما پاي كار بودند هرچند تجهيزات زيادي نداشتند تا تيم‌هاي بعدي مفصل‌تر بفرستند‌. بچه‌هاي امداد ايران با سگ‌هاي زنده‌ياب و دستگاه‌هاي زنده‌ياب از صبح روز اول ورود به روي آوارها رفتند اما حجم بتوني ساخت و ساز ساختمان‌ها تقريبا زنده يافتن افراد را غيرممكن كرده است. 
در هر كوچه‌اي كه مي‌روي خانواده‌اي كنار خانه‌شان ايستاده كه هركدام عضوي از خانواده‌اش را از دست داده است. تلنبار حجم سنگين بتن‌ها تقريبا اميد را از هر خانواده‌اي گرفته است. صداي آژير آمبولانس هر لحظه مي‌آيد و هركدام حامل جنازه‌اي است كه مي‌رود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون