جنايتهايي كه با عنوان «ناموس» ادامه دارند
قتل دختر 12 ساله به دست برادرش
گروه حادثه
خبر يكي، دو روزي است كه در فضاي مجازي و رسانهها منتشر شده است اما وقوع اين حادثه تلخ به نيمه دوم بهمن ماه 1401 برميگردد. خبر هم اين بود كه پسر 19 سالهاي در روستاي «سرخون» بندرعباس سر خواهر 12 ساله خود را بريد. خبر را يكي از فعالان دانشجويي در حساب كاربري خود در توييتر منتشر كرد. براساس آنچه درباره اين حادثه قيد شده، مشخص است كه پليس در نيمه دوم بهمن پيكر دختر نوجواني را درحالي كه داخل پتو پيچيده شده بود، كشف ميكند. سر جسد نيز با جسمي برنده از بدن جدا شده بود. ماموران ويژه قتل پليس آگاهي هرمزگان بعد از شناسايي جسد متوجه ميشوند برادر مقتول در بيمارستان «خليجفارس» بندرعباس بستري شده است. ابتدا برادر راحيل ادعا ميكند شب حادثه چهار نفر سرنشين يك دستگاه پرايد به او و خواهرش حمله كرده و راحيل را به قتل رساندند و قصد داشتند او را هم بكشند كه موفق نشدند. با اين حال اظهارات برادر مقتول ماموران را قانع نميكند تا اينكه با بازجوييهاي بيشتر در 16 بهمن ماه برادر راحيل به قتل خواهرش اعتراف ميكند. طبق اطلاعاتي كه اين فعال دانشجو عنوان كرده نشان ميدهد؛ حرف و حديث اهالي روستا پشت سر راحيل 12 ساله، علت وقوع اين جنايت بوده است. برادر راحيل در اعترافات خود عنوان كرده بود: «پس از وقوع قتل اقدام به خودزني كرده و قصد داشته خود را بكشد.» او اظهار كرده است كه خواهرش را براي بيرون رفتن از خانه محدود كرده و تلفن او را گرفته بود اما با اين حال نتوانسته جلوي حرف و حديثهايي كه اهالي روستا پشت سر خواهرش ميزدند را بگيرد.»
به گفته برخي منابع محلي، بازيهاي كودكانه در خيابان باعث آبروريزي خانواده شده و برادر راحيل نيز به همين دليل او را كشته است. ركنا، در گزارشي درباره اين خبر نوشت: «او با نقشهاي حساب شده دست به قتل خواهرش زده و طي دو ماهه اخير
چهار بار گوسفند قرباني كرده بود و بار آخر به قصاب گفته بود به من ياد بده كه خودم گوسفند را قرباني كنم! همان شب كه چهارمين گوسفند را قرباني كرد، خواهرش را نيز به قتل رساند. صبح روز بعد متولي مسجد و حسينيه روستا با نزديكان او تماس ميگيرد و ميگويد كه تصوير برادر راحيل را در دوربينهاي مدار بسته اطراف حسينيه ديده است. برادر مقتول حدود 20 دقيقه بعد از خارج شدن از خانهشان راحيل را به قتل رسانده بود. سپس به روستا نزديك ميشود و رگ دست خودش را ميزند. بعد نزديك حسينيه ميشود و سراغ آبخوري ميرود. صبح روز بعد وقتي مسوول مسجد وارد آنجا ميشود، ميبيند كه مقداري خون در محوطه ريخته شده كه ابتدا تصور ميكند كه كسي در آن محدوده گوسفند قرباني كرده است اما وقتي دوربينها را چك ميكنند تا كسي كه اين كار را كرده به او تذكر بدهند، مشاهده ميكنند كه برادر راحيل چند بار از جلوي دوربين مدار بسته عبور ميكند و سپس دور ميشود. ساعتي بعد از اينكه تصوير متهم در دوربينهاي روستا ديده ميشود، اهالي او را پيدا ميكنند. اهالي ميگويند كه متهم را در نزديكي روستا كنار موتورش پيدا كردهاند. رگ دستش را بريده بود و به خاطر خونريزي بيحال بود. كنار موتورش موادمخدر و مشروب و سيگار هم بود. از قبل هم به گوشمان رسيده بود كه او به موادمخدر اعتياد دارد. او را سريع به بيمارستان منتقل ميكنند و وقتي از او در مورد راحيل ميپرسند، ميگويد؛ راحيل را خدا رحمت كند.»