درباره رصد شدن و رصد كردن
محمود فاضلي
امروزه، شما هم رصد ميشويد و هم رصد ميكنيد. نظارت والدين، نظارت بر دوستان، نظارت بر خود و استقبال از رصد شدن شيوههاي جديد نظارت هستند. رصد كردن به روشي از زندگي تبديل شده است. چرا مردم در دنياي تحت نظارت، اطلاعات شخصي خود را به راحتي رها ميكنند؟ خواسته ديده شدن، به عاديسازي و مشروع كردن همه انواع نظارت كمك ميكند. نظارت، ديگر حيطه صلاحيت دولتها و شركتها نيست، يك عنصر تشكيلدهنده زندگي است. نظارت، اجتماعي شده است؛ همه يكديگر را ميپايند. دامنه اعمال نظارت گسترده شده است، از نگاه ناخواسته ناظر بيروني گرفته تا استقبال از رصد شدن كه تمايلي دروني است. اين كتاب، تحليلي جامعهشناختي و سياسي درباره نظارت در دوران مدرنيته ديجيتال است. فرهنگ نظارت، شناخت ما را از مشخصهها و مناسبات فضاي مجازي ارتقا ميدهد. رصد كردن ديگران به قصد نظارت يك رفتار بسيار قديمي است كه در بيشتر تاريخ بشر، توسط افراد يا سازمانهاي خاص براي گروه اقليت حاكم انجام ميشده است. در اواخر قرن بيستم با رشد فناوري، نظارت تغيير وضعيت داد و شركتهاي بزرگ نيز براي جهتدهي به الگوي مصرف و رفتار مصرفكنندگان به رصد كردن روي آوردند و در زمره نهادهاي نظارتكننده درآمدند. اما در قرن بيست و يكم كه سبك زندگي در سايه پيشرفتهاي فناورانه و فضاي ديجيتال تغيير كرده، نظارت بر فرهنگ آن تابع رفتارهاي فرهنگي و مناسبات اجتماعي جديد شده است. نظارت، اجتماعي شده است و همه يكديگر را رصد ميكنند. ديويد ليون، نويسنده كتاب «فرهنگ نظارت» كه توسط بهروز گرانپايه ترجمه شده، معتقد است: «نظارت امروز با كليك كردنهاي خود ما در وبسايتها، ارسال پيامهاي كوتاه و تبادل عكس امكانپذير شده است. مردم عادي چنان در نظارت شركت ميكنند كه بيسابقه است. محتواي توليد شده توسط كاربر، دادههايي را به وجود ميآورند كه توسط آنها كارهاي روزانه پايش ميشوند و به اين ترتيب فرهنگ نظارت شكل ميگيرد. پارادوكس فرهنگ نظارت در حال ظهور امروز در مشاركت فعال افراد و تلاش آنها براي نظم بخشيدن به نظارت بر «خودشان» و بر «ديگران» است. به عنوان مثال بسياري با استفاده از شبكههاي اجتماعي، زندگي ديگران را چك ميكنند، اما در همان حال، با قرار دادن متنها و توييتها، پستها و عكسهاي خودشان در معرض ديد عموم، چك كردن پروفايل را امكانپذير ميسازند. بنابراين يك ويژگي جديد و بيسابقه از فرهنگ نظارت با نظارت ايجاد شده توسط كاربران اينترنت مشخص ميشود.»
نويسنده در كتابش در يك نگاه انتقادي به واكنشها، مقاومتها و مخالفتهايي ميپردازد كه فرهنگ نظارت جديد درپي داشته است. او فصل مستقلي را به سياستها و فرهنگ نظارت، حريم خصوصي، موضوع حقوق، انصاف و عدالت دادهها و روشهايي اختصاص ميدهد كه كاربران فضاي مجازي و شهروندان بايد با احساس مسووليت مدني و با اميد براي مقابله با آنچه وي سرمايهداري نظارتي مينامد، مورد توجه قرار دهند. از نگاه او تلاش براي دستيابي به «خير عمومي» و «شكوفايي انسان» ارزشمند است. نويسنده كتاب سابقهاي طولاني در توجه و پرداختن به مقوله نظارت دارد و به دليل فعاليت در زمينه مطالعات نظارت در سطح بينالمللي در محافل علمي و آكادميك شناخته شده است. او دكتراي خود را در رشته فلسفه، علوم اجتماعي و تاريخ دريافت كرده است و در سال 1988 كتاب «جامعه اطلاعاتي: موضوعات و توهمات» را نوشت و در سال 1994، چشمانداز الكترونيكي: ظهور جامعه نظارت را به چاپ رساند. دو سال بعد كتاب «كامپيوتر، نظارت و حريم خصوصي» را با همكاري فرد ديگري منتشر كرد.نخستين كتاب او در قرن بيست و يكم در سال 2001 با عنوان جامعه نظارت: پايش زندگي روزمره منتشر شد. پس از آن تا سال 2013، نويسنده 8 عنوان كتاب ديگر درباره جنبههاي جديد و مختلف نظارت از جمله نظارت سيال را منتشر كرد. كتابهاي او به 16 زبان ترجمه شده است. بنابراين ميتوان گفت كتاب «فرهنگ نظارت»، حاصل 30 سال تلاش، مطالعات، نظريهپردازيها و ارايه ديدگاههاي تازه از نظارت در دوران مدرنيته سيال و ديجيتال است. موضوعاتي همچون «فرهنگ در متن»، «جريانهاي فرهنگي» و «همآفريني: فرهنگ، اخلاق، سياست»، فصلهاي اين كتاب است.