ميراث جالب و ماندگار مارك تواين براي بستن شلوار
وقتي خالق هاكلبري فين دست به اختراع زد
روناك حسيني
حقيقتي جالب توجه درباره مارك تواين، خالق هاكلبري فين و تام ساير وجود دارد: او جدا از داشتن ذهني خلاق در ادبيات، دستي هم در اختراع و ابداع ابزارهاي كاربردي داشت.
مارك تواين با نام اصلي ساموئل ال كلمنس، در كارنامه اختراعاتش هم نمونههاي موفق دارد و هم ناموفق. او سه اختراع ثبت شده دارد: اولين مورد در سال ۱۸۷۱ مربوط به «بهبود بندهاي جداشدني و قابل تبديل براي لباسها» بود؛ جايگزيني براي ساسپند يا بند شلوار كه از نظر مارك تواين ناراحتكننده و نامناسب بود.
او در چكيده حق ثبت اختراعش نوشت: «ماهيت اختراع من شامل يك بند الاستيك قابل تنظيم و جداشدني براي جليقهها، جورابشلواري يا ساير لباسهايي است كه به بند نياز دارند، همانطور كه در ادامه به طور كامل توضيح داده خواهد شد. بديهي است كه تسمههاي قابل تنظيم ممكن است بدون تغيير جدي در اختراع منغير الاستيك يا كشسان باشند، گرچه من ترجيح ميدهم كشسان باشد. جورابشلواري، جليقه يا لباس ديگري كه قرار است بند منروي آن استفاده شود، بايد داراي دكمهها يا ساير بستهايي باشد كه بندِ روي آن قابل جدا شدن و تنظيم باشد. هنگام تعويض لباس، بند بايد به راحتي از ديگري جدا شود يا روي ديگري قرار گيرد. مزاياي چنين بند الاستيك جداشدني و قابل تنظيمي، آنقدر آشكار است كه نيازي به توضيح ندارد.»
اختراع قزنقفلي شايد در زمان مارك تواين، نتيجهاي را كه او ميخواست، دربر نداشت، اما بعدها در لباس كاربرد پيدا كرد. چه كسي باورش ميشود كه چنين چيز كوچك و سادهاي را مرهون ذهن خلاق مارك تواين باشيم؟
خالق ماجراهاي تام ساير و ماجراهاي هاكلبري فين، علاقه زيادي به اسكرپبوك هم داشت و اهل جمعآوري چيزها در آلبومها بود. از همين رو، سعي كرد يك نقص بزرگ در زمينه اين نوع مجموعهداري را برطرف كند.
دومين اختراع تواين، كه در سال ۱۸۷۳ ثبت شد، كه آن زمان از اولي موفقيتآميزتر بود، مقداري پول هم براي او به ارمغان آورد كه در آن برهه زماني بسيار هم لازمش داشت: در آن سال او يك دفترچه مخصوص جمعآوري تصاوير و مجموعههاي مختلف اختراع كرد كه صفحاتش قابليت چسبندگي داشتند. صفحات اين دفترچه مثل تمبر با اندكي رطوبت قابليت چسبندگي پيدا ميكردند. اين دفترچهها توليد شدند، فروش خوبي داشتند و محبوب بودند. در سال ۱۸۸۵ او ۵۰ هزار دلار از طريق فروش اين دفترچهها به دست آورد كه پول خوبي هم به حساب ميآيد. با اين حال بعد از مدتي مصرفكنندگان متوجه شدند كه در هواي مرطوب اين دفترچهها دچار اشكال ميشوند. اين اشكال هم باعث شد كه كمكم اين اختراع مارك تواين از رده كالاهاي مصرفي خارج شود.
اگرچه صفحات «خودچسبان» تواين، كار چسباندن چيزها در آلبومها را براي علاقهمندان به مجموعهداري و جمعآوري تصاوير و چيزهاي كوچك را آسانتر كرد، اما ثابت شد كه اين دفترچهها در طولانيمدت دچار مشكل ميشوند. با گذر زمان
هر گونه رطوبت روي صفحات، چه ناشي از هواي مرطوب و چه تر شدن با استفاده از آب يا مايع ديگري، باعث ميشد كه صفحات بههم بچسبند. درواقع اين مشكل سبب شد چند نفر ديگر، بهروزرسانيهايي روي اين اختراع مارك تواين ثبت كنند. از جمله كساني كه اين اختراع را بهبود دادند، فرانك بومن در سال ۱۸۹۲ بود. او نوشت: «يك اشكال جدي در برگههايي كه چسبانشان ميكردند اين بود كه اين آلبومها در آب و هواي گرم و مرطوب، در تماس با يكديگر به اندازهاي نرم ميشوند كه بههم ميچسبند... براي مثال يكي از مشكلات استفاده از اين دفترچهها در شهرهاي ايالتهاي جنوبي اين است كه فروشندگان نميتوانند آنها را به مدت طولاني در انبار نگه دارند.» [به نقل از يادداشت ثبت اختراع بومن]
با اين حال، كاربرد اين مورد هم به اندازه اختراع قبلي آشكار بود. همانطور كه تواين در تبليغي براي دفترچه يادداشت نوشت: «ميداني، وقتي يك آدم معمولي ميخواهد چيزي را در آلبوم مجموعههايش بچسباند، چسبش را پيدا نميكند، بعد فحش ميدهد، يا اگر چسب را پيدا كند، آنقدر خشك شده است كه فقط به درد خوردن ميخورد، پس باز هم فحش ميدهد. اگر از موسيلاژ استفاده كند، با جوهر قاتي ميشود و سال بعد نميتواند خطوط را بخواند، نتيجه اين امر كيلو كيلو فحش خواهد بود.» بنابراين مارك تواين با اين اختراع، باز هم دنيا را از شر بددهني نجات داد.