سوالاتي اخلاقي در باب اشتغال متخصصان
و جامعهاي را اخلاقي دانست كه تلاش و كوششهاي افراد را ارج مينهد، چندانكه فردي را اخلاقي دانست كه از دستاوردها و منافع خود در راه برابري اجتماعي بخشش و انفاق ميكند؟ آيا چنين نيست كه ممكن است مسالهاي در بُعد فردي اخلاقي باشد ولي در بُعد اجتماعي اخلاقي قلمداد نشود و بالعكس؟ چنين نيست كه در بُعد اجتماعي زمينهسازي براي بروز و ظهور استعدادها و بالطبع برخورداري از رفاه اخلاقي است و در بُعد فردي بخشش و انفاق و برابري طلبي اخلاقي؟ بدينترتيب در بُعد فردي و در موقعيت برخورداري و رفاه، عملي اخلاقي تلقي ميشود كه با بخشش همراه باشد تا آن فرد ديگر كه از آن نعمت برخوردار نيست، به سبب نيكي همنوع، از رفاه برخوردار شود. نقش دولتها در اين ميان چيست؟ قواي قانونگذاري و اجرايي كشور چگونه در تاسيس و تنظيم و تثبيت نظام اجتماعي اخلاقي ايفاي نقش ميكنند؟ در كشور ما تاكنون قواي حاكميتي چگونه در اين موارد عمل كردهاند؟ نظام اداري ما استعدادها، تلاشها و تعهدات حرفهاي را چگونه ارج مينهد؟ چگونه بين اخلاق فردي و آنچه مورد انتظار از فرد است نسبت به ديگري با اخلاق اجتماعي و آنچه مورد انتظار از جامعه و حكومت است نسبت به افراد اجتماع، تمايز و تفكيك قائل ميشود؟ چگونه اخلاق اجتماعي را تثبيت و اخلاق فردي را ترويج ميكند؟ در صورتي كه يك نظام اداري، ارزشي براي استعدادهاي درخشان جامعه قائل نشود، چگونه خود را در معرض و مسير تعالي و پيشرفت قرار ميدهد؟ هر يك از ما در حوزه تخصصي خود ميتوانيم نظر كنيم به شرايطي كه متخصصان و متعهدان به اصول حرفهاي در كشورمان دارند كه آيا آنها را در جايگاهي متناسب با ويژگيهايشان در مراتب اداري و اجتماعي ميبينيم يا سرخورده و عاصي و ناراضي از شرايط؟ آنچه به نام نظام شايستهسالاري شناخته ميشود در كشور ما تاكنون چگونه پياده و اجرا شده است؟ وقتي به نظام اداري و حوزههاي حرفهاي كشور نگاه ميكنيم، متخصصان و متعهدان به اصول حرفهاي را در چه مرتبه و جايگاهي ميبينيم و مديران و كارشناسان منصوب و شاغل در اين عرصهها را داراي چه خصوصيات و ويژگيهايي؟