ما اپوزيسيون نميخواهيم، خودمان داريم!
3- ديدار چند عضو اپوزيسيون با مقامات برخي كشورها به چه معناست؟ واقعا رييسجمهور فرانسه يا مقامات كشورهاي ديگر آنقدر ناپختهاند كه براي مبارزه با جمهوري اسلامي به اينها دل ببندند؟ اين مقامات هم ظرفيت اپوزيسيون را ميدانند و هم توان جمهوري اسلامي را. پس منظورشان اين نيست كه آنها را داراي قابليت براندازي ميدانند. اگر خوب دقت كنيم سران آن كشورها با هدف تحقير ما، مخالفان را تحويل ميگيرند. هر چه اپوزيسيوني كه بادش ميكنند كم مايهتر باشد، چنين القا ميشود كه طرف مقابلش (كه ايران باشد) كم مايه است.
بنابراين لازم نيست در زميني بازي كنيم كه ديگران طراحي ميكنند. نيازي به توهين و تحقير و ناسزاگويي به اپوزيسيون نيست. بگذاريد زندگيشان را بكنند. چند مدتي جيغ و داد ميكنند، بعدش كه خسته شدند، ميروند دنبال استراحت.
4- اما آيا بايد خيالمان براي ابد از اپوزيسيون راحت باشد؟ قطعا نه...اپوزيسيون (در اينجا به معني برانداز) لازم نيست در خارج از كشور باشد يا به صورت گروهكها بروز پيدا كند. اپوزيسيون، ناكارآمدي نظام سياسي و اقتصادي كشور است. اين ناكارآمدي هزاران برابر بزرگتر از ضدانقلاب خارجي است و كنار گوشمان هم هست. به جاي حرف و تبليغ، عمل ميكند. جلوي برجام ميايستد؛ در مقابل گفتوگوي مقتدرانه با دنيا مقاومت ميكند و از ملت ايران، ملتي ترسو و فراري از گفتوگو معرفي ميكند؛ تحريمها را ميستايد؛ با آزادي بيان و انديشه ميجنگد؛ از عزتمندي مردم ناخرسند ميشود و...
اين اپوزيسيون داراي قدرت فوقالعاده سياسي و اقتصادي هم هست و توان براندازي نظام را هم دارد، اما مردم تاكنون اجازهاش را ندادهاند!
دوربينهايي را كه براي رصد ضدانقلاب خارجي در دست گرفتهايم، زمين بگذاريم . ضدنظام و ضدانقلاب را در ميان كساني جستوجو كنيم كه لباس دوست پوشيدهاند.
چون دوست دشمن است شكايت كجا بريم؟