مسعود دياني و نگاهش به زندگي در آستانه مرگ
روياي دوچرخه برقي در آخرين روزهاي زندگي
مسعود دياني پس از يك دوره تحمل بيماري سرطان، پنجشنبه گذشته در 41 سالگي از دنيا رفت.
او كه به عنوان كارشناس برنامه «سوره» شبكه چهار سيما شناخته ميشد، وجهي از كارش شاعري بود. دياني كه سردبيري برنامههاي ««شب روايت»، «شبهاي هنر» و «سوره» شبكه چهار سيما را برعهده داشت، در برهوت برنامههاي فرهنگي و ادبي تلويزيون، تا حدي منادي گفتوگوهاي فرهنگي در باب ادبيات و هنر - در معناي مستقل و غيردولتي و غيرحكومتي آن- بود. او دانشجوي دكتراي دينپژوهي بود و همچنين معاونت شعر و ادبيات داستاني خانه كتاب و ادبيات ايران نيز در سوابق او ديده ميشود. دياني مهر ماه امسال در حكمي به عنوان قائممقام شبكه چهار سيما منصوب شد.
به گزارش ايرنا، او روزنوشتهاي خود از ابتلا به بيماري سرطان و چگونگي درمان اين بيماري را در صفحه شخصي خود در فضاي مجازي مينوشت كه آخرين نوشته او مربوط به دو هفته گذشته است كه پس از آن قدرت نوشتن را از دست داد و ديگر نتوانست بنويسد. همچنين يكي از روايتهاي او چنين است: «چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱؛ دوست داشتم بنويسم و نميتوانستم. حتي چند كلمه. هر روز ضعيفتر از روز قبل ميشدم و گرفتارتر. از بيمارستان كه بيرون ميآمدم، تصورم از روزهاي پيش رو اين نبود. حال خوشي داشتم. سبك بودم.
پر از اميد و شوق. نااميدي از درمان در وجودم چراغ اميدي روشن كرده بود كه زندگي را در سايه مرگ از نو برايم تازه و شيرين ميكرد. دوست داشتم روزهاي پرعاطفهاي را با فاطمه و ارغوان و آيه بگذرانم.
پرخاطره. پر از گفتوگو و آغوش. پر از لبخند. دوست داشتم كار كنم. براي سوره ماه رمضان كلي شوق و انگيزه داشتم. اتاقم را از نو چيدم. صندليام را آوردم بالاي تختم. كتابهايي كه دوست داشتم را بالاي سرم چيدم. براي خودم تبلت گرفتم كه هيچوقت نداشتم. چراغ مطالعه ايستادهاي كه سالها بود دوستش داشتم را سفارش دادم.
حتي به روياي خريدن دوچرخه برقي فكر ميكردم. دوست داشتم واپسين روزهايم بهترين و شادترين باشد. درونم اينگونه بود. بيرون اما سر سازگاري نداشت...»