• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5447 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۳ اسفند

صلح ميان دو طايفه پس از 11 سال

رييس انجمن صلح و سازش رامهرمز: حواشي نمي‌گذاشت صلح و سازش صورت بگيرد

گروه حادثه| دو هفته پيش، پس از ۱۱ سال صلح كردند، اما اختلافات آنها فقط به ۱۱ سال پيش برنمي‌گردد و از سال‌هاي قبل از آن هم اختلافاتي داشتند تا روز حادثه اختلافات بيشتر شد، چون يك پسر ۱۸ ساله در يك كارگاه برق جانش را از دست داد. اين پسر 18 ساله در كارگاه دايي‌اش كار مي‌كرد كه دچار برق‌گرفتگي شد و پس از انتقال به بيمارستان جانش را از دست داد. طي قراردادهاي طوايفي آنها در رامهرمز از توابع استان خوزستان آمده است: «اگر يك اتفاقي در طايفه و منطقه رخ داد، يك‌سوم مبلغ را به طايفه مقابل مي‌بخشند و در ماه‌هاي حرام مراسمي اجرا نمي‌كنند.»  با اين حال پس از ۱۱ سال آنها به سختي صلح كردند. چنين موضوعاتي در ميان طوايف خوزستان عادي است تا حدي كه در شهريور ماه امسال هادي صادقي رييس مركز توسعه حل اختلاف قوه قضاييه درخصوص افزايش اختلافات طايفه‌اي در برخي استان‌هاي جنوبي اعلام كرد: «گاهي صلح و سازش رخ مي‌دهد اما موقتي است و بايد كاري كنيم زنجيره صلح را تكميل كنيم. براي تكميل زنجيره صلح و سازش در حال انجام مطالعاتي هستيم تا كار صلح و حل اختلافات به صورت عمقي انجام شود. وقتي صلحي حاصل مي‌شود بايد ريشه‌هاي آن اختلافات حل و فصل شود و اگر موانع اختلاف به درستي تشخيص و سپس حل و فصل نشود ممكن است دوباره سر بزند و گاهي از دست همه خارج مي‌شود و عامل جديد پديد مي‌آيد كه بايد آن را بررسي كرد.» 
 خانواده متوفي و شاكي 
برادر متوفي در مورد اتفاقي كه براي برادرش رخ داد به «اعتماد» مي‌گويد: «برادر من 11 سال پيش در كارگاه دايي‌مان كار مي‌كرد. روز حادثه برادرم دچار برق گرفتگي شد و جانش را از دست داد و ما چون علت برق گرفتگي و يك‌سري مسائل ديگر از جمله […] را نمي‌دانستيم شاكي شديم. [اعتماد، به دليل مشكلات طايفه‌اي از عنوان كردن مسائل مربوطه صرف‌نظر مي‌كند.]
نزديك ۱۱ سال اين دلخوري ادامه پيدا كرد. بعد از 11 سال هم رييس انجمن صلح و سازش و چند نفر ديگر از انجمن مربوط به صلح و سازش رامهرمز وساطت كردند و ما رضايت داديم.» 
 خانواده مورد اتهام واقع شده
پسر مردي كه مورد اتهام واقع شد به «اعتماد» مي‌گويد: «واقعيتش، پدرم همان 11 سال پيش يك كارگاه داشت كه خواهرزاده پدرم هم همان‌جا كار مي‌كرد. روز حادثه چون پدرم جانباز است و مشكل ريه دارد خانه بود و نتوانسته بود به كارگاه برود. من داخل كارگاه بودم اما متوفي يعني پسرعمه من با چند نفر ديگر براي انجام كار به محلي ديگر رفته بودند. حتي يك بار هم ما زنگ زديم و گفتيم؛ كار را تعطيل كنند و برگردند، چون هوا خيلي گرم بود و به سختي مي‌شد كار كرد، اما به حرف ما گوش ندادند و وسيله برده بودند تا كار كنند. همان روز حدود ساعت ۲ بعدازظهر افرادي كه با پسرعمه من براي كار به آن محل رفته بودند با ما تماس گرفتند و گفتند؛ پسرعمه‌تان را برق گرفت و بيمارستان است… ما همين دو هفته پيش از كل مبلغ ۸۲۰ ميليون توماني كه شاكي درخواست كرده بود، ۷۲۰ميليون تومان آن را پرداخت كرديم تا بتوانيم رضايت آنها را جلب كنيم ولي آنها اصلا راضي نمي‌شدند، حتي پدرم خواست يك ملك به آنها بدهد، اما قبول نكردند. ببينيد ما يك قرارداد طايفه‌اي بين طوايف خودمان داريم كه اگر يك اتفاقي در طايفه و منطقه رخ داد، يك‌سوم مبلغ را به طايفه مقابل مي‌بخشند و در ماه‌هاي حرام مراسمي اجرا نمي‌كنند. اينكه مي‌گويم هر اتفاقي يعني شما از تصادف بگير تا قتل يا هر مورد ديگري… در نتيجه اگر هر اتفاقي طبق اين قرارداد بين طوايف رخ دهد، طرف مقابل يك‌سوم مبلغ را بايد ببخشد و نگيرد. اين مبلغي را هم كه به شما مي‌گويم در ماه حرام از ما گرفتند تا رضايت بدهند.» 
    در مورد پدرتان بگوييد. 
پدر من حدود ۶۰ سال دارد و جانباز است. صحبت‌هاي ايشان در مورد برخي مسائل را كلا قبول نداريم. حتي راننده‌اي كه اينها را روز حادثه براي كار برده بود، مي‌داند كه ما بي‌گناه هستيم و خطا از سوي خودشان بوده است.
   شاكي با چه عنواني از پدر شما شكايت كرده است؟ 
حقيقتش پدر من بايد از پسر خواهرش شاكي مي‌شد كه رفته بود محلي ديگر تا كار كند، ولي برخي جمع شدند و گفتند؛ خواهرت پسرش را از دست داده حالا تو هم بخواهي شكايت كني، خيلي بد مي‌شود. همين شد كه پدرم شكايت نكرد و اين گرفتاري افتاد گردن ما. شكايت متوفي اول از صاحب ملكي بود كه آن روز آنها آنجا حضور داشتند و حادثه همان‌جا رخ داده بود اما بعد شكايت‌شان را پس گرفتند و از پدر من شاكي شدند. 
   وكيل هم گرفتيد؟ 
بهترين وكيلي كه در خوزستان بود را گرفتيم. وكيل‌مان وقتي پرونده را ديد گفت؛ كارشناس برق گفته چون متوفي هنگام كار دستكش نداشته ۲۰درصد صاحب‌كار مقصر است و ۸۰درصد ديگر خودشان مقصر هستند. وكيل‌مان گفت؛ احتمالا به خاطر اينكه كارگرتان دستكش نداشته، شما مقصر هستيد. حتي كارشناس برق دستگاهي كه آنها با خود برده بودند را تست كرده بود و سالم بود. 
  در پرونده با چه عنواني از پدر شما شكايت شده است؟ 
به گزارش مامور كلانتري در پرونده قيد شده كه پسري ۱۸ ساله به دليل برق گرفتگي به بيمارستان منتقل مي‌شود و در بيمارستان هم فوت مي‌كند. من تمام مدارك را دارم. 
  پدر شما چه مدت زندان بود؟ 
نزديك يكي، دو هفته زندان بود. همين چند وقت پيش بود كه پدرم را به زندان انداختند و همان موقع ما مجبور شديم مبلغ ۷۲۰ ميليون تومان به آنها بدهيم تا رضايت دهند. قبل از اينكه ما مبلغ ۷۲۰ ميليون تومان را بدهيم، ماهيانه به دستور دادگاه يك مبلغي از حقوق بازنشستگي پدرم كم مي‌شد و براي آنها واريز مي‌شد. حدود ۴۷۰ ميليون تومان از حقوق پدرم به آنها پرداخت شده بود تا اينكه حدود دو هفته پيش از اجراي احكام نامه برديم كه فقط ۳۵۰ ميليون تومان ديگر از ديه باقي مانده، براي همين مبلغ ۲۵۰ ميليون تومان هم داديم و شد ۷۲۰ ميليون تومان. روزي هم كه رفتيم محضر خانواده شاكي گفتند؛ تا پول را واريز نكنيد ما قدمي برنمي‌داريم. رييس انجمن صلح و سازش رامهرمز به آنها گفت كه پول به حساب خودشان است و مشكلي نيست وگرنه آنها حاضر نمي‌شدند، رضايت بدهند. ما اين مبلغ را به حساب رييس انجمن صلح و سازش رامهرمز واريز كرده بوديم. ببينيد در واقع پدر من را خيرين آزاد نكردند خودمان پول داديم و توانستيم او را از زندان بيرون آوريم. 
  آيا پيش از حادثه هم با يكديگر اختلاف داشتيد؟ 
بله. پيش از حادثه ما اختلافات ملكي داشتيم و اختلاف هم بر سر زمين‌هاي ملكي پدرم بود. الان هم فكر نكنيد همه‌چيز تمام شده هنوز هم با هم اختلاف داريم. 
 براي حل و فصل اختلافات طايفه‌اي بايد فرهنگ‌شان را شناخت
رييس انجمن صلح و سازش شهرستان رامهرمز هم به «اعتماد» مي‌گويد: «اين دو خانواده اصلا با هم سازش نمي‌كردند و چون اينجا يك محيط عشايري است و حرف و حديث در مورد اين پرونده زياد بود. طي اين چندين سال معتمدان، ريش‌سفيدان و بزرگان پادرمياني كردند اما فايده‌اي نداشت تا اينكه حدود دو هفته پيش با پيگيري‌هاي لازم توانستيم شاكي را راضي كنيم. قضيه از اين قرار بود كه چندين سال پيش به خاطر اينكه يك پسر ۱۸ ساله در محيط كارش دچار برق گرفتگي مي‌شود و فوت مي‌كند بين اين دو خانواده اختلافاتي صورت مي‌گيرد. حواشي كه بين اين دو خانواده رخ داد باعث طولاني شدن روند صلح شد، اما ببينيد در منطقه ما با شناختي كه من دارم امكان ندارد يك فرد به متوفي بي‌حرمتي كند. تمام حرف خانواده شاكي اين بود كه چرا بعد از حادثه يك‌سري مراسمات از طرف خانواده مقابل‌شان انجام نشد. مثلا اينجا رسم است اگر شخصي فوت مي‌كند، كل طايفه مبلغي را براي مراسم‌هاي خاكسپاري جمع‌آوري مي‌كنند و به آنها مي‌دهند. ناراحتي خانواده شاكي هم بيشتر همين موضوعات بود. براي همين خانواده‌اي كه متهم به اين قضيه بودند پدرشان هر از گاهي به زندان مي‌افتاد تا اينكه وقتي پدر آنها آخرين بار به زندان افتاد، توانستيم مشكل آنها را حل كنيم. اينجا بايد براي حل و فصل درگيري‌ها با روحيه طوايف آشنايي داشت و در واقع فرهنگ آنها را شناخت.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون