• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5448 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۲۴ اسفند

ساختن سد خرسان باعث زير آب رفتن ۲۴ روستا و هزاران هكتار جنگل بلوط و منابع طبيعي مي‌شود

ماجراي سد خرسان و روستاهايي‌كه زيرآب مي‌روند

سارا سبزي 

حدود ۱۱ سال است كه مردم استان‌هاي كهگيلويه و بويراحمد نگران احداث سدي هستند كه روستاهاي‌شان را زير آب مي‌برد و آنها را مجبور به كوچ مي‌كند. سد خرسان ۳ يكي از ۲۵ سدي است كه قرار است آب خود را از سرشاخه‌هاي رودخانه كارون بگيرد و به عنوان يك پروژه انتقال آب هم استفاده شود و به كرمان و يزد آب برساند. دو سد قبلي يعني خرسان يك و ۲ در پايين‌دست استان كهگيلويه و بويراحمد و در جنوب غربي لردگان قرار دارند. 

مطالعات سد «خرسان ۳» از سال ۱۳۸۶ شروع و از سال ۹۰ هم عمليات اجرايي آن آغاز شده است، با اين حال پس از گذشت اين مدت حدود ۱۰ تا ۱۵درصد پيشرفت فيزيكي داشته است، حالا گفته مي‌شود كه اعتباراتي براي آن درنظر گرفته شده و طرح در حال ادامه پيدا كردن است. 
 ساختگاه سد «خرسان ۳» در شهرستان لردگان استان چهارمحال و بختياري قرار دارد و بخشي از مخزن آن هم در دهستان سادات محمودي شهرستان دنا در استان كهگيلويه و بويراحمد جانمايي شده است. براساس طراحي اوليه اين سد، حجم مخزن بيش از يك ميليارد متر مكعب درنظر گرفته شده كه در صورت احداث شدن آن، ۲۴ روستا در دو استان كهگيلويه و بويراحمد و چهارمحال و بختياري زير آب مي‌روند. اين سد به عنوان يكي از ۱۰ سد بزرگ كشور معرفي مي‌شود و ساخت آن مي‌تواند اقليم هر دو استان كهگيلويه و بويراحمد و چهارمحال و بختياري را تحت تاثير قرار دهد.
دهستان سادات محمودي شهرستان دنا حدود ۱۷ روستاي بزرگ و كوچك دارد كه بعد از آبگيري سد يا به صورت كامل يا بخشي از آنها در مخزن سد قرار مي‌گيرند و زيرآب مي‌روند.
 شركت آب منطقه‌اي استان كهگيلويه و بويراحمد مي‌گويد كه «حتما براي سكونت اين روستاها با همكاري بنياد مسكن اقداماتي انجام مي‌شود»، اما مسكن تنها مشكل مردم اين منطقه نيست؛ آنها بعد از احداث سد تمام درآمدهاي خود از جمله زمين‌هاي كشاورزي و دامداري را ازدست مي‌دهند. درآمد بخشي از اين روستاييان از محل فروش بلوط است و اين جابه‌جايي، معيشت‌شان را به ‌شدت تحت تاثير قرار مي‌دهد. فقط در منطقه سادات محمودي ۱۰۰ هكتار از زمين‌هاي زراعي و باغي و بيش از ۴۰۰ هكتار اراضي ديم زير آب مي‌رود. در اين ۱۰ سال ۱۷ روستا در استان كهگيلويه و بويراحمد به دليل واقع شدن در مخزن سد از برخي خدمات زيرساختي از جمله گازرساني محروم شده‌اند. طول درياچه سد ۴۰ كيلومتر و عرض آن هم سه كيلومتر است و به اين ترتيب ۱۲ هزار هكتار جنگل زير آب مي‌رود. «روشنفكر» نماينده اين استان گفته است كه هشت حلقه چاه نفت به‌طور كامل زير درياچه پشت سد خرسان مدفون خواهد شد. 

سد براي چه ساخته مي‌شود؟
ادعاي شركت آب منطقه‌اي استان اين است كه «توليد انرژي برق، كنترل سيلاب، استفاده از ظرفيت‌هاي گردشگري و پرورش آبزيان از اهداف اين سد است و تامين آب در پيوست و اهداف اوليه سد وجود ندارد، اما ممكن است كه از ظرفيت سد استفاده‌هايي شود.» يكي از شركت‌هاي مهندس مشاور اين پروژه هم در توضيح طرح نوشته است كه هدف از اجراي آن، اﻧﺘﻘﺎل آب از رود خرسان براي ﺟﺒﺮان بخشي از ﻛﻤﺒﻮد آب شرب اﺳﺘﺎن‌هاي ﻳﺰد، ﻛﺮﻣﺎن، ﺷﻬﺮﻫﺎي ﺟﻨﻮﺑﻲ اﺳﺘﺎن اﺻﻔﻬﺎن يعني ﺳﻤﻴﺮم، ﺷﻬﺮﺿﺎ، دﻫﺎﻗﺎن و ﻣﺒﺎرﻛﻪ و شهرهاي شمالي استان فارس يعني اقليد و آباده است. 
خرداد سال ۹۹ شركت مهندسي مشاور طوس آب اعلام كرد كه ﻃﻮل مسير اﻧﺘﻘﺎل از ﻣﺤﻞ ﺳﺪ ﺧﺮﺳﺎن ۳ و ﺑﻨﺪ اﻧﺤﺮافي «ﻣﺎﻧﺪﮔﺎن» ﺗﺎ ﺷﻬﺮ ﻳﺰد ﺣﺪود ۴۲۷ ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮ است و از اين مسير ﺣﺪود ۱۰۰ ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮ ﺧﻂ اﻧﺘﻘﺎل از ﺷﻬﺮ ﻳﺰد ﺗﺎ ﺷﻬﺮ ﺧﻠﻴﻞ‌آﺑﺎد ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ و در دﺳﺖ اﺟﺮاست. سال قبل هم سرپرست معاونت عمراني استانداري چهارمحال و بختياري گفته بود كه «سد خرسان ۳  در مرز دو استان با ظرفيت بيش از يك ميليارد مكعب حجم ذخيره‌سازي در حال حاضر عمليات اجرايي آن شروع شده است. آقاي محرابيان براي سال آينده وعده ۶۰۰ ميليارد تومان اعتبار براي تسريع روند اجرايي پروژه را داده بود، اما در بودجه ۱۴۰۱ مبلغ ۱۴۶ ميليارد تومان براي اين پروژه ديده شده است. اولين درخواست ما از نمايندگان دو استان اين است كه تلاش كنند براي سال آينده اعتبار اين پروژه افزايش يابد.»

خرسان كجاست؟
رودخانه خرسان، رودخانه‌اي مرزي بين استان‌هاي اصفهان، چهارمحال و بختياري و كهگيلويه و بويراحمد است و بزرگ‌ترين شاخه رود كارون محسوب مي‌شود. اين رود دو شاخه اصلي دارد: يك شاخه از كوه‌هاي تنگ سرخ در ۱۵ كيلومتري شمال غربي اردكان سرچشمه مي‌گيرد و به نام رودخانه «بشار» به سمت شمال غربي ادامه پيدا مي‌كند. اين رود از بالاي شهر ياسوج عبور مي‌كند و علاوه بر اينكه شعبه‌هاي متعددي به آن مي‌ريزد، درنهايت به شاخه دوم رودخانه خرسان مي‌پيوندد. 
شاخه دوم رودخانه خرسان هم از دامنه شمالي كوه دنا و از كنار روستاي «خفر» پادنا در سميرم اصفهان سرچشمه مي‌گيرد و بعد از دور زدن پوزه شمال غربي دنا، از كنار روستاي خرسان به شاخه بشار مي‌پيوندد و درنهايت اين رودخانه كه به نام خرسان بزرگ هم شناخته مي‌شود، به استان چهارمحال و بختياري وارد مي‌شود. خرسان از سرشاخه‌هاي رود كارون است و در منطقه بارز، قبل از سد كارون ۳ به اين رودخانه مي‌پيوندد.

ذخيره‌گاه دنا در معرض خطر است
چرا ساخت خرسان ۳ اقليم دو استان را تحت تاثير قرار مي‌دهد؟ يكي از مهم‌ترين دلايل آن، حضور اين سد در كنار يكي از مهم‌ترين ذخيره‌گاه‌هاي زيست‌كره ايران يعني ذخيره‌گاه دناست. زندگي گونه‌هاي مختلف اين منطقه به ادامه حيات اين رود بستگي دارد، اما با احداث سد چند هزار هكتار از جنگل‌هاي اين منطقه زير آب مي‌رود. از طرف ديگر وجود يك مخزن سد چند كيلومتري در منطقه‌اي با شرايط اقليمي كه سال‌ها با آن سازگار شده، ميزان رطوبت، دماي منطقه و شرايط محيطي كوهستاني دنا را تغيير خواهد داد كه در شرايط فعلي هم به دليل دخالت‌هاي انساني دستخوش تغييرات زيادي شده است. كوچك‌ترين تغييري در دما و رطوبت، باعث تغيير در اقليم منطقه مي‌شود و در آينده زندگي چند استان را تحت تاثير قرار مي‌دهد. فعالان محيط‌زيست منطقه مي‌گويند با احداث اين سد نزديك به ۱۲ هزار هكتار از جنگل‌هاي بلوط و مرتع‌زار زاگرس به زير آب مي‌رود. اصرار به ساخت اين سد در شرايطي صورت مي‌گيرد كه طرح فاقد ارزيابي محيط‌زيستي است و طبق گفته مديركل محيط‌زيست استان كهگيلويه و بويراحمد و نماينده استان تاكنون مجوز زيست‌محيطي براي سد خرسان ۳ صادر نشده و حتي با انتقال آب به ديگر مناطق به صورت كتبي مخالفت شده است.
«اميد سجاديان» فعال محيط‌زيست و تسهيلگر جوامع ملي به «اعتماد» مي‌گويد كه «آب رودخانه خرسان كيفيت بالاتري نسبت به كوهرنگ دارد و به همين دليل در برنامه‌ريزي‌هاي آنها قرار گرفت. مخزن سد هم در مرز چهارمحال و بختياري و استان كهگيلويه و بويراحمد قرار دارد. طي سال‌هاي اخير، آورد رودخانه‌هاي ايران كاهش محسوسي داشته‌اند كه يكي از دلايل آن احداث سدهاي بزرگي است كه مانع از جريان طبيعي آب در مسيرهاي طبيعي مي‌شود. تجربه نشان داده است كه انتقال آب ميان حوضه‌اي نمي‌تواند ثمربخش باشد و نتيجه اين سد نابودي درختان بلوط منطقه و خالي از سكنه شدن ۱۶ روستا است.»
او به تبعات احداث سدهاي كارون و گتوند اشاره مي‌كند و ادامه مي‌دهد: «آوارگي و حاشيه‌نشيني و بيكاري يكي از ده‌ها معضلي است كه اين كوچ اجباري به مردم تحميل مي‌كند. با وجود هزينه‌هاي بالاي سكونت در شهرها، مردمي كه در مناطق خود توليد‌كننده بودند، در آنجا زندگي كرده و سازگار شدند و شغل و درآمد مشخص داشتند، تبديل به مصرف‌كننده مي‌شوند. مصرف‌كننده‌هايي كه ديگر نمي‌توانند مثل قبل به چرخه توليد برگردند. علاوه بر آن، با وجود اينكه مخزن سد در استان ما قرار دارد ولي اجازه برداشت آن را ندارد و وزارت نيرو اجازه هيچ برداشتي را به مناطق حاشيه سد نمي‌دهد. در واقع از حجم يك ميليارد و ۱۸۰ ميليون متر مكعبي آن، سهمي براي استان درنظر گرفته نشده و فقط براي انتقال آب بين حوضه‌اي براي فلات مركزي و صنايع آب بر است.»
سجاديان به سد كوثر در استان كهگيلويه و بويراحمد اشاره مي‌كند كه سهم استان نسبت به حجم ۵۸۰ ميليون متر مكعبي آن ناچيز است. علاوه بر آن مخزن سد مارون يك هم در اين استان قرار دارد ولي سهمي از آن ندارد.

24 روستا زير آب مي‌رود
يكي از نگراني‌هاي فعالان محيط‌زيست استان اين است كه مهاجرت طايفه‌هاي قديمي اين منطقه پيوندهاي قومي آنها را كمرنگ مي‌كند و به دنبالش معضلات اجتماعي و تغييرات نامأنوس فرهنگي رخ مي‌دهد. علاوه بر مهاجرت هزاران نفر از روستاهاي كهگيلويه و بويراحمد، گورستان ۴۵۰۰ ساله سادات محمودي شهرستان دنا هم زير آب خواهد رفت؛ اين محوطه اولين گورستان كشف شده در زاگرس جنوبي مربوط به دوره عيلاميان است و تاكنون چهار فصل كاوش در آن صورت گرفته و يك كيلومتر وسعت دارد. باستان‌شناسان تخمين مي‌زنند يكي از بزرگ‌ترين گورستان‌هاي تاريخي ايران همين محوطه است. در چهارمين فصل كاوش اين قبرستان، پنج گورستان تاريخي ديگر در آن كشف شده كه ساختار گورها به صورت سنگ‌چين و با سقف خرپشته‌اي‌اند. اشياي كشف شده در اين كاوش شامل ظروف سفالي لوله‌دار، پياله‌هاي پايه‌دار، ظروف مفرغي و دستبند با نقش شير است كه از اهميت تاريخي آن خبر مي‌دهند. طبق گفته سيامك سرلك رييس پژوهشكده باستاني كشور، با توجه به گستردگي و غناي بالاي اين سايت تاريخي، حداقل به ۴۰ تا ۵۰ فصل كاوش نياز است. 
سجاديان ادامه مي‌دهد: «وقتي صنايع آب بر در دل كوير احداث و روز به روز توسعه مي‌يابند و خطوط توليد جديدي راه‌اندازي مي‎شود، درنهايت اشتهاي بي‎انتهاي صنايع براي آب، روز به روز بيشتر خواهد شد. گسترش زمين‌هاي كشاورزي و شهرها و ايجاد صنايع به واسطه انتقال آب بين حوضه‌اي، براي منطقه‌اي كه آب به آن منتقل شده، حق ايجاد مي‎كند و در نتيجه تحت هر شرايطي بايد آب مورد نياز براي توسعه صنايع در آن منطقه تامين شود؛ حتي به قيمت آوارگي مردم، خشك شدن تالاب‌ها، رودخانه‌ها و مدفون شدن تاريخ يك سرزمين. اين دور باطلي است كه پايان ندارد و انتهايش به قيمت نابودي يك سرزمين است. انتقال آب در حالي صورت مي‌گيرد كه استان‌هاي مبدا خودشان با چالش‌هاي آبي روبه‌رو شده‌اند و تامين آب شرب بسياري از روستاهاي اين مناطق با تانكر صورت مي‌گيرد.»

نامه‌اي براي تعيين تكليف زمين‌هاي منطقه
سجاديان به نامه‌اي براي تعيين تكليف زمين‌ها براي احداث سد اشاره مي‌كند و مي‌گويد: اخيرا در اين منطقه نامه‌اي براي تعيين تكليف زمين‌ها و املاك توزيع شده كه حساسيت مردم را بيشتر كرده است. وزارت نيرو ماموريت پيدا كرده كه احداث سد را به صورت جدي دنبال و اين سد را با اهداف مصارف كشاورزي و صنايع احداث كند. روستاهاي سفلي، دزدك بالا و پايين، مازه گز، لماي عليا، دره شوره، مُنج، دشت بز، ده پايين، دو راه غماشكه، سر سور، ده شيخ، سرتنگ، كله گه، گل چهرآباد، رودشتي، سرتل چينگو، بيژگن و كلات محمودي روستاهايي‌اند كه با آب‌گيري سد خرسان۳ زير آب مي‌روند.

ابهام در وضعيت مجوزهاي محيط‌زيستي
پروژه سد و نيروگاه برق‌آبي خرسان ۳، ازجمله پروژه‌هاي مشمول ارزيابي محيط‌زيستي بوده است. طرح از سال ۱۳۸۷ تا سال ۱۳۹۶ چند بار در «كميته ماده ۲ ارزيابي اثرات محيط‌زيستي» مطرح و به دليل پيشرفت فيزيكي، در سال ۱۳۹۶ به كارگروه تصميم‌گيري در مورد «پروژه‌هاي داراي پيشرفت فيزيكي مشمول ارزيابي فاقد مجوز» ارجاع شد. با پيشنهاد آن كارگروه در جلسه ۲۵ تير ماه ۱۳۹۶ هيات وزيران، تداوم اجراي آن تصويب شد. از سوي ديگر با توجه به مصوبه چهلمين جلسه شوراي عالي آب، مقرر شد كه آب مورد نياز بخش‌هايي از استان يزد و اصفهان و فارس و كرمان از اين محل تامين شود.
شهرام احمدي، مدير كل حفاظت محيط‌زيست چهارمحال و بختياري تير امسال در نامه‌اي خطاب به معاون وقت محيط‌زيست انساني سازمان محيط‌زيست نوشته بود كه اضافه شدن طرح انتقال آب به ماجراي سد خرسان، نيازمند مجوزهاي محيط‌زيستي جديد است؛ چون اين موضوع به شبكه‌هاي انتقال آب بسيار بزرگ نياز دارد و مصوبه هيات وزيران در سال ۹۶ هم فقط براي پروژه سد و نيروگاه برقابي در سال ۹۶ صادر شده است. به گفته او تغيير سيماي طرح و اضافه شدن طرح‌ها و شبكه‌هاي انتقال آب و ساير ساختارهاي جنبي و همچنين تغيير ماهيت آن از كاركرد ذخيره مخزني براي نيروگاه برق‌آبي به ذخيره مخزني براي انتقال آب، نيازمند تهيه دوباره گزارش ارزيابي اثرات محيط‌زيستي است. موافقان اجراي طرح مي‌گويند كه احداث اين سد با چهار رويكرد تامين انرژي برق‌آبي، تامين آب شرب، كشاورزي و صنعت، آبزي‌پروري و توسعه صنعت گردشگري پيگيري مي‌شود كه در كنار آن ايجاد اشتغال در كوتاه‌مدت، ميان‌مدت و بلندمدت در منطقه محاسن اجراي اين طرح را قابل قبول كرده است.

خسارت‌ها جبران نمي‌شود
تير سال ۹۶ در مصوبه هيات وزيران كه درباره ادامه اجراي پروژه سد و نيروگاه آبي خرسان بود، تاكيد شد كه براي جبران خسارت‌هاي سد ۵۰۰ هكتار نهال جنگلي كاشته شود و ۷۰۰ هكتار بذركاري صورت گيرد. علاوه بر آن به موضوع اجراي پروژه اسكان مجدد روستاهاي خسارت‌ديده طرح، حفظ مجموعه آبشارهاي آتشگاه با احداث سد حفاظتي و حفظ ۱۹۲ متر از اراضي بلافصل پايين‌دست اولين آبشار و همچنين برقراري دسترسي پياده بين ساختگاه سد و آبشارهاي آتشگاه اشاره شد.
 سجاديان با اشاره به اين مصوبه مي‌گويد: هيچ كدام از اين شروط، خسارت‌هاي وارد شده به اين منطقه را جبران نمي‌كند. زندگي بيش از ۱۰ هزار نفر تحت تاثير قرار مي‌گيرد و زمين‌هاي كشاورزي و باغي زير آب مي‌رود. يك سايت غني تاريخي عيلامي از بين مي‌رود. چند آبشار در كهگيلويه و بويراحمد ديگر وجود نخواهند داشت و بيش از ۱۲ هزار هكتار جنگل بلوط، گونه‌هاي جنگلي و مراتع زاگرس هم نابود مي‌شود. بلوط دير رشد مي‌كند و هر بلوط بيش از هزار سال سن دارد، چگونه قرار است اين خسارت‌ها جبران شود؟ اثرات اجتماعي و حاشيه‌نشيني به چه شكلي قرار است جبران شود؟ طبق مصوبه سال ۹۶ كه تغيير كاربري سد در آن مطرح شد، پروژه باطل است. 

سود و هزينه بررسي مي‌شود
تا امروز سخنگوي صنعت آب در پاسخ به انتقادات رسانه‌ها به تبعات احداث اين سد گفته است كه  «سد خرسان به منظور تامين آب شرب يزد احداث مي‌شود، اما در هر حال براي احداث سازه‌هاي مهندسي ارزش داريم و سود و هزينه بررسي مي‌شود و  ضرورت اجرا مورد ارزيابي قرار مي‌گيرد. در اين خصوص به ازاي روستاهايي كه زير آب مي‌رود منطقه مسكوني و زمين دراختيار كشاورزان قرار مي‌گيرد  همچنين سعي  بر  اين است كه بناهاي تاريخي زير آب نروند، اما  در عين حال طبيعي است و همواره اين موضوعات وجود دارد و  ممكن است بناهاي تاريخي يا مناطق مسكوني زير آب بروند كه تمهيدات لازم در اين خصوص انديشيده مي‌شود.»

مسير خط لوله انتقال آب تغيير داده شد
«جمشيد عبدي‌پور» معاون محيط‌زيست انساني سازمان محيط‌زيست كهگيلويه و بويراحمد به اعتماد مي‌گويد كه «از طرف استان ما مجوزي به اين سد داده نشده و ما يك مرحله هم با آن مخالفت كرديم؛ به همين دليل مسير خط لوله آن را تغيير دادند و حالا به سمت حوزه استحفاظي استان چهارمحال و بختياري برده شده است. مسير خط لوله انتقال آب قرار بود از منطقه حفاظت شده رد شود كه استان مخالفت كرد. تاج سد هم در مرز اين دو استان اجرا مي‌شود. با اين حال اين استان هم درگير تبعات سد خرسان ۳ مي‌شود. يكي از مهم‌ترين دلايلي كه محيط‌زيست استان كهگيلويه و بويراحمد با اين سد مخالف است، تبعات اجتماعي آن است. چون تعداد زيادي از جوامع محلي كه شغل‌شان كشاورزي و دامداري است بايد كوچ كنند. اينها بايد كجا بروند؟ هنوز هم گفته نشده كه قرار است كجا بروند؟
او ادامه مي‌دهد: «ممكن است بخشي از پوشش جنگلي اين استان كه عمدتا بلوط است زير آب برود. اگر آب بيش از اندازه هم به آنها برسد از بين مي‌روند. از طرفي احداث هر سدي مشكلي اساسي براي آبزيان ايجاد مي‌كند، فرقي ندارد كه كجا قرار دارد. گونه‌هاي مختلف آبزيان مثل ماهي در فصل تخم‌ريزي بايد به سرشاخه‌هاي رودخانه‌ها بروند كه در اين منطقه به سرشاخه‌هاي ماربور و بشار مي‌روند كه هر دو هم از طرف دنا مي‌آيند. وقتي كه اين سد احداث شود، بعيد است كه بتوانند براي زادآوري به آن سمت بروند؛ چون سد راه آنها را در دو رودخانه مي‌بندد.»
معاون محيط‌زيست انساني سازمان محيط‌زيست كهگيلويه و بويراحمد مي‌گويد: «مهم‌ترين چيزي كه ما با آن مخالفت كرديم عبور خط لوله‌هاي انتقال آب از ميان مناطق حفاظت‌شده بود كه منجر به تخريب زيستگاه و جنگل‌ها مي‌شد. آبگير سد وسعت زيادي را مي‌گيرد و ممكن است باعث مهاجرت گونه‌هاي حيات‌وحش شود. شايد تنها نفعي كه براي منطقه دنا داشته باشد، تبديل به نقطه‌اي امن براي برخي گونه‌هاي حيات‌وحش شود. مخزن سد هم در جايي بنا شده كه استان سهمي از آن ندارد. ساخت سد در پايين‌دست هم روستا را زير آب مي‌برد و هم صنعت دامداري، پرورش ماهي و زمين‌هاي كشاورزي را 
از بين مي‌برد. اين جمعيت وقتي همه‌چيز را از دست مي‌دهد، به حاشيه شهرها مي‌روند.»

سد خرسان فاجعه‌اي بزرگ است
عوارض اجتماعي ساخت اين سد همان موضوعي است كه محمد درويش، كنشگر محيط‌زيست هم روي آن تاكيد مي‌كند و از مهم‌ترين تبعات احداث سد مي‌داند. 
او مي‌گويد كه براي احداث اين سد گشايش‌هاي اعتباري رخ داده و دوباره بحث آن مطرح شده است: «مجوز محيط‌زيستي اين سد در دولت اول حسن روحاني و زمان رياست معصومه ابتكار رد شد و قرار بود از دستور كار خارج شود. اما دوباره در زمان عيسي كلانتري دستور داده شد كه همه مجوزهاي باطل شده به جريان بيفتد و به دليل كمبود اعتبار، سد احداث نمي‌شد. حالا ظاهرا گشايش‌هاي اعتباري رخ داده و سرمايه‌گذاراني در استان‌هاي كرمان و يزد پيدا شده است كه هزينه آن را تقبل كرده‌اند.
او احداث اين سد را فاجعه‌اي بزرگ براي اين منطقه مي‌داند و مي‌گويد: اين سد هم ده‌ها روستا را زير آب مي‌برد و هم باعث مهاجرت گسترده چند هزار نفر مي‌شود. اين مهاجرت تبعات امنيتي و اجتماعي ايجاد مي‌كند. هميشه حاشيه‌نشيني و تغيير سكونتگاه‌هاي انساني به دليل سد‌سازي، از مشكلات بزرگ ما در خوزستان بوده است و هنوز هم در اطراف شهرهاي شوشتر، اهواز، كرج و... اين معضل و حاشيه‌نشيني را داشته‌ايم. علاوه بر اين دست‌كم حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار درخت از بين مي‌ر‌ود، آن‌هم درختان ارزشمند زاگرس كه حداقل ۱۰۰ سال عمر دارند. دولت مي‌خواهد طرح يك ميليارد درخت را اجرا كند، ولي سدهايي كه مي‌سازد كه تعداد زيادي درخت را 
از بين مي‌برد.»

طولاني‌ترين آبشار ايران از بين مي‌رود
درويش به از بين رفتن جاذبه‌هاي طبيعي و گردشگري استان چهارمحال و بختياري هم اشاره مي‌كند. يكي از اين مناطق طبيعي آبشار آتشگاه است كه به نام طولاني‌ترين آبشار ايران شناخته مي‌شود كه مي‌توان به عنوان يكي از صندوق‌هاي ارزي پايدار آن را درنظر گرفت. او معتقد است كه اگر در ايران از نظر اقتصادي شاهد گشايش‌هايي باشيم و زيرساخت‌هاي گردشگري هم ايجاد شود، مي‌توان از اين مناطق پول درآورد، ولي ما داريم آن را از بين مي‌بريم.
يكي از دلايل اصلي انتقال آب اين سدها به استان‌هاي كويري يزد و كرمان، توسعه صنعت است كه محمد درويش آن را نابخردانه توصيف مي‌كند و مي‌گويد: «اصولا انتقال آب به يزد و كرمان براي توسعه صنعت و كشاورزي كاملا نابخردانه است. ما همين الان در اين استان‌ها با بحران جدي آلودگي هوا روبه‌رو هستيم. بايد سراغ كسب‌وكارهايي در اين استان‌ها برويم كه آب‌محور نباشند و از مزيت‌هاي تاريخي و فرهنگي‌شان براي توليد پول استفاده كنيم. بردن آب به اين استان‌ها دوستي خاله خرسه است، مثل كاري كه در حق اصفهان انجام شد. يعني آب را برديم، ذوب آهن و فولاد را هم برديم و بعد هم اصفهان و زاينده‌رود را نابود كرديم و حالا اين استان به يكي از آلوده‌ترين شهرهاي ايران تبديل شده است.»
او به حجم آبي كه از سرشاخه‌هاي كارون انتقال داده مي‌شود هم اشاره مي‌كند: «اين سد يكي از ۲۵ سد سرشاخه كارون است و الان دولت طرح‌هايي را در بالادست خوزستان و در سرشاخه‌هاي كارون اجرا مي‌كند كه معادل انتقال آب حدود 7.9 ميليارد مترمكعب است؛ يعني در طول ۱۰ سال آينده قرار است جلوي انتقال اين ميزان آب به اين استان گرفته شود. طرح‌هاي كشاورزي ايجاد شده و سدهاي برق‌آبي مي‌تواند بحراني بسيار جدي در خوزستان ايجاد كند. استان‌هاي همجوار سد خرسان ۳ هم با مشكل آب روبه‌رو شده‌اند. سال گذشته شهركرد و همدان بدون آب ماندند. ما كشور خشكي هستيم و ممكن است يك سال به صورت استثنايي بارندگي زياد شود.»
او به لابي‌هاي مختلف استان‌هاي كويري در طرح‌هاي انتقال آب اشاره کرده و ادامه مي‌دهد: «اين سدها اكوسيستم سه استان را درگير مي‌كنند. همزمان چند طرح به سمت استان‌ يزد مي‌رود: مثل يكي از اين طرح‌ها كه از سرشاخه‌هاي زاينده‌رود به آن استان مي‌رود يا خرسان سه و طرح انتقال آب از خليج‌فارس. طرح‌هاي ديگري هم در دست تهيه است كه از درياي عمان هم آب به سمت يزد ببرند. اين آب هم براي صنايع كاشي، سفال و توسعه كشاورزي است. يزد از نظر تعداد واحدهاي دامداري صنعتي يكي از پنج استان اول ايران است؛ در حالي كه يكي از آب‌برترين صنايع جهان است و يزدي كه آب ندارد، چرا اين‌قدر بايد در توليد گوشت قرمز ركورددار باشد؟ اين نشانه اين است كه متوجه واقعيتي به نام آمايش سرزمين در چيدمان توسعه نيستيم.»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون