• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5448 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۲۴ اسفند

موزه‌ها در لاك بسته 1401

رضا دبيري‌نژاد

وقتي به حضور موزه‌ها در سال 1401 نگاه مي‌اندازيد و اينكه موزه‌ها در تلاطم‌هاي اين سال چه حضور و چه رفتاري داشته‌اند؟ اگر بخواهيم به اين پرسش يك پاسخ كوتاه بدهيم، اين است كه وضعيت موزه‌هاي ايران در سالي كه گذشت بيشتر نشان داد كه موزه‌هاي ايران هنوز اجتماعي نشده و در نتيجه عمل اجتماعي ندارند. پديده‌هاي اجتماعي داراي زيست اجتماعي هستند و در نتيجه درون جامعه زيست مي‌كنند و اوضاع جامعه بر زيست آنها اثر دارد اما موزه‌هاي ايران در نسبت به جامعه پيراموني در يك موقعيت جزيره‌اي هستند و گويي جداي از زمان و مكان حضور دارند و احوال جامعه بر رفتار موزه‌هاي ما اثري ندارد و شرايط بحراني جامعه فقط مي‌تواند از كاركردهاي اوليه و بديهي آنها بكاهد و در واقع آنها را از زيست جاري و روزمره‌شان بازدارد. در‌حالي كه اگر موزه‌ها را منبع دانشي بدانيم كه روايت‌هايي تاريخي، اجتماعي، علمي و فرهنگي را از تجربه زيسته بشري را در خود جاي داده‌اند بايد اين تجربه‌ها را در نسبت به مسائل امروزه بيان كنند تا جامعه بتواند پاسخ‌ها يا نيازهاي امروز خودش را در آينه آثار موزه‌اي ببيند و طبيعتا موزه‌ها از طريق روش‌هاي ويژه خود به بازنمايي مي‌پردازند كه شامل نمايشگاه‌هاي موقت، انتشار آثار، رويدادسازي، معرفي و تفسير آثار و حتي توليد محتواي مجازي است. از اين رو موزه‌ها بايد هم بر آثار و مجموعه‌هاي خود مسلط باشند و هم بتوانند ميان آنها و شرايط اجتماعي پيوند برقرار كنند. اما در وجه نخست تسلط بر شناخت آثار هم نبايد صرفا شناخت يك‌جانبه باشد، بلكه براي اجتماعي شدن موزه‌ها مهم‌ترين نياز آن است كه ساحت‌هاي اجتماعي اين آثار شناخته شود و در وجه دوم موزه‌ها بايد امكان و تبحر اين را داشته باشند كه آثار خود را روايت‌پردازي اجتماعي كنند و در اين روايت‌پردازي ميان ساحت‌هاي آثار موزه‌اي و موضوعات روز نسبت برقرار كنند. براي چنين تبحري موزه‌ها بايد نظام فكري و كارشناسي لازم را داشته باشند و امكان اجتماعي شدن نيز نيازمند يك استقلال، آزادي عمل و ابزار لازم براي رويداد‌سازي است. اما اگر يك نگاه اجمالي به چند صد موزه كشور در سال 1401 كه پر از فراز و نشيب‌هاي اجتماعي بود، بيندازيم هيچ كنش اجتماعي را از آنها مشاهده نمي‌كنيم و حتي مي‌توانيم بگوييم آنها به سكوت اجتماعي پناه برده‌اند. اگر همين رفتار امسال را تحليل كنيم، مي‌توانيم بفهميم كه موانع اجتماعي شدن موزه‌هاي ايران چيست. بخشي از آن را مي‌توان عدم امكان رفتار اجتماعي دانست كه هم در استقلال عمل موزه‌ها قابل مشاهده است و هم در امكانات موزه‌ها. ترس از هر عمل اجتماعي موزه‌هاي ايران را به يك انفعال اجتماعي كشانده و از سوي ديگر نگاه به موزه محدود و سطحي و كليشه‌اي شده است و در نتيجه نه توقع كنش اجتماعي وجود دارد و نه رويكرد و برنامه‌ريزي اينچنيني وجود دارد. بر اين موزه ناتواني عملكردي موزه‌ها را نيز بيفزاييد وقتي موزه‌ها در رتق و فتق امور جاري خود مانده و به روزمرّگي دروني تقليل يافته‌اند چگونه مي‌توان رفتاري كنشگرانه اجتماعي را مشاهده كرد. سالي كه بر موزه‌ها گذشت، نشان داد كه موزه‌هاي ايران از شعارهاي اجتماعي اين سال‌ها نه تنها فاصله جدي دارند، بلكه شايد بتوان گفت حتي در آرزو نيز عقب‌تر رفته‌اند و سر در لاك مشكلات خود فرو برده‌اند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون