واكاوي روابط ايران و عربستان
ثريا عباسيقيداري
ايران و عربستان به لحاظ استراتژيكي از كشورهاي مهم و تاثيرگذار در حوزه خليج فارس و خاورميانه به حساب ميآيند و در سطح بينالمللي روابطي همراه با فراز و نشيب فراوان را تجربه كردند، روابط اين دو كشور مبتني بر ويژگيهاي ژئوپليتيك، استراتژيك و ايدئولوژيك است. نقش هر كدام از اين مولفهها در روابط آنها تاثير بسزايي دارد.
تحولات منطقهاي و بينالمللي و در سالهاي اخير از جمله نقش تاثيرگذار ايران در بحران عراق، سوريه حضور اين كشور در يمن و از طرف ديگر توافق هستهاي ميان ايران و كشورهاي غربي به افزايش قدرت ايران در منطقه انجاميد و باعث نگراني رقيب منطقهاي ايران، عربستان سعودي شد.
منطقه خاورميانه وخليج فارس به عنوان بخشي از سيستم بينالمللي به دلايل ژئوپليتيكي و ژئواستراتژيكي خاص، همواره در طول تاريخ به عنوان بخش مهم و داراي اهميت مطرح بوده و در دوران حاضر مساله اقتصادي و انرژي نيز به نقش آن افزوده شده است. در نتيجه اين تحولات، سوالاتي كه مطرح ميشود عبارتند از:
1- در ايجاد رابطه دوستي همهجانبه ميان ايران و عربستان چه عواملي موثر است؟ 2-پايايي اين روابط چگونه محقق ميشود؟
ژئوپليتيك خليج فارس تحت تسلط منازعه و رقابت ميان سه كشور قدرتمند منطقه ايران، عربستان و عراق بوده است. 6حوزه تنشزا در اين منطقه با محوريت اين 3كشور عبارتند از: قلمرويي، اقليتهاي مذهبي و نژادي، نفت، مسابقه تسليحاتي، منازعه در حوزه سياست خارجي و مداخله در امور داخلي يكديگر. (بوزان، 1390) رقابت بين ايران و عربستان براي توسعه نفوذ در منطقه خليج فارس با خروج عراق از اين رقابت افزايش يافت . رقابت اين دو كشور روابط كشورهاي منطقه را نيز تحت تاثير قرار داد.
يكي از مباحث مهم و اساسي در حوزه روابط بينالملل مساله نظم منطقهاي است .در اين وضعيت يك يا چند قدرت منطقهاي با قدرتي برتر در حالتي از ائتلاف يا تضاد قرار ميگيرند و اين يك نوع الگوي جديدي از نظم منطقهاي است كه در ارتباط با نظم جهاني است.
الگوي كنوني روابط ايران و عربستان، الگوي رقابت همراه با عناصري از بازدارندگي متقابل و غيرمستقيم رقابت ژئوپليتيك، ژئواكونوميك، رقابتهاي هويتي و ايدئولوژيك، رقابت بر سر رهبري خاورميانه و نگاه متفاوت به نقش امريكا در منطقه است. (رسوليثانيآبادي، آيندهپژوهي روابط سياسي ايران و عربستان)
روشهاي برقراري نظم منطقهاي
نظم هژمونيك، نظم موازنه، نظم جامعه امنيتي تكثرگرا، نظم امنيتي دسته جمعي، نظم كنسرتي با بررسي اين روشها ميتوان اذعان داشت كه منطقه خاورميانه داراي خصوصيات مجموعه امنيتي بوده و روشهاي توزيع قدرت به صورت چندقطبي و نحوه برقراري نظم نيز به صورت موازنه قدرت است. ايران، عربستان، تركيه و رژيم صهيونيستي نقش اساسي را به عنوان قدرتهاي مطرح در منطقه ايفا ميكنند و روابط ميان هر كدام از اين بازيگران در ماهيت نظم منطقهاي تاثير بسزايي دارد.
بنابراين ايران و عربستان با توجه به پتانسيلهاي خود دو كشور تاثيرگذار و مهم درخاورميانه و خليج فارس محسوب ميشوند و عوامل مختلفي باعث ايجاد تنش مداوم در روابط اين دو كشور شده است. زمينههاي رقابت ايران و عربستان مجموعهاي از عوامل ايدئولوژيكي و ژئوپليتيكي است كه رقابت در عراق، لبنان، منطقه خليج فارس و در مورد تحولات بحرين، يمن و مواجهه غيرمستقيم اين دو كشور در سوريه حاكي از سياست تعارضي است. از طرفي پيگيري سياست نفي نقش ثباتبخش ايران در منطقه و تشديد پروژه ايرانهراسي در مساله برنامه هستهاي ايران و برجسته شدن نقش عناصر شيعي در سياستهاي منطقهاي در سايه تحولات عراق و سپس لبنان به حساسيت در قبال ايران انجاميد. (ساعي 1392)
آيندهپژوهي در روابط ايران و عربستان در قالب سناريوي موجود اعم از:
1-سناريوي روابط مبتني بر تعارض و شكلگيري نظم دوقطبي انعطافناپذير؛ در اين روش نظم مبتني بر موازنه قوا در منطقه ادامه مييابد. دو كشور درصددند كه نظم منطقهاي را به سوي دوقطبي انعطافپذير سوق دهند و قدرتهايي همچون تركيه، مصر و كشورهاي عربي را وارد بازيهاي اتحاد و ائتلاف خويش كنند. در پرتو اين سناريو ديدگاه دوقطبي گسترش مييابد كه در كنار ايجاد امنيت، ياعث ايجاد پروسههاي ناامني در منطقه ميشود.
در اين نوع نظم منطقهاي اين دو كشور درصدد كمك از قدرتهاي بزرگ براي افزايش ميزان قدرت خود در منطقه هستند .در اين راستا انگلستان با حضور در خاورميانه به دنبال محدود كردن قدرت نفوذ ايران است. ايران نيز براي ايجاد موازنه برخلاف استراتژي نه شرقي و نه غربي، پاي روسيه را به منطقه نفوذ خود باز ميكند.
جناح ايدئولوژيك در ايران در راستاي ضديت با سياستهاي عربستان، مخالفت با مذاكرات سازش اعراب با رژيم صهيونيستي و تاكيد آنها بر مشي انقلابي در سياست خارجي سبب ميشود دولتهاي عربي خاورميانه با ديده ترديد به سياست خارجي ايران نگاه كنند. دولتهاي عربي خليج فارس نيز به خاطر حضور امريكا و انگلستان در منطقه تمايل چنداني به بهبودي روابط با ايران نخواهند داشت.
2-رويكرد دشمني مديريت شده و ايجاد نظام دوقطبي انعطافپذير؛ اگر اين رويكرد در روابط دو كشور ايجاد شود، نظم مبتني بر مدل دوقطبي انعطافپذير شكل ميگيرد. ايران و عربستان براي خود گستره ژئواستراتژيك و ژئوپليتيك را مشخص ميكنند. در اين راستا حوزه ژئواستراتژيك ايران با رهبري ايران و روسيه و همراهي چين صورت ميگيرد و بخش ژئواستراتژيك عربستان با رهبري امريكا و همراهي انگلستان است.
3-نظام موازنه قوا در خاورميانه بر اساس رقابت محض ميان ايران و عربستان؛ در صورتي كه روابط دو كشور بر پايه رويكرد رقابت محض ايجاد شود، احتمال ايجاد نوعي نظم منطقهاي در سطح كلان منطقه خاورميانه و زيرمجموعههاي آن شكل ميگيرد.
بعد از جنگ جهاني دوم، زيرمجموعه امنيتي خاورميانه ايران، عربستان، رژيم صهيونيستي، تركيه و مصر به عنوان پايههاي اصلي نظام موازنه قوا در سيستم جهاني به ايفاي نقش ميپردازند. اين پنج كشور تلاش ميكنند با حفظ توازن قدرت، سود حداكثري را به سود خود رقم بزنند.
4-رقابت مبتني بر همكاري؛ اگر رقابتي مبتني بر همكاري بر روابط ايران و عربستان حاكم شود، شاهد همكاري ميان عربستان، ايران و تركيه براي حل مسائل منطقهاي در سوريه، يمن و... خواهيم بود. بنابراين ايران برتري عربستان را در حوزه حياتياش، يمن را به رسميت خواهد شناخت و در سوريه اين حق براي ايران در تنظيم قانون اساسي به همراه روسيه و تركيه به رسميت شناخته خواهد شد.
5- همكاري بر اساس رقابت و ايجاد نظم امنيتي كثرتگرا
6- دوستي همهجانبه بر پايه نظم امنيتي از نوع ادغام شده؛ شكلگيري روابط ايران و عربستان مبتني دوستي همهجانبه باعث ايجاد نظم امنيتي دستهجمعي ادغام شده در منطقه خاورميانه شده و وابستگي امنيتي شكل ميگيرد. اين مساله منجر به همكاري و وحدت ميان كشورهاي منطقه برضد تهديدات امنيتي ميشود و در سايه همكاري زمينههاي رقابت و دشمني به حداقل ميرسد.
بر اساس موارد مطرح شده، روابط ميان ايران و عربستان بر اساس تعارض و در قالب نظام دوقطبي انعطافناپذير بوده و اين امر حاصل بيش از 40 سال كنش و واكنش در رابطه دو كشور است. ايجاد روابط دوستي همهجانبه نيازمند ساماندهي و زمانبر است تا اعتماد متقابل ايجاد شود. با اقدامات آني نميتوان رابطه دو كشور را به سوي همكاريهاي راهبردي هدايت كرد. ارتباط مستقيم بين ايران و عربستان براي حلوفصل مناقشات منطقهاي بهترين راهكار در اين زمينه است.
* (دكتراي تاريخ معاصر، مدرس دانشگاه)