مديرعامل خانه موسيقي:
هنر در ماههاي اخير مساله مردم نبود
مديرعامل خانه موسيقي ايران ضمن ارايه گزارشي از روند فعاليتهاي اين نهاد صنفي در ماههاي پاياني سال گذشته درباره برخي حاشيههاي مرتبط با فعاليت اهالي موسيقي، نكاتي را مطرح كرد.
حميدرضا نوربخش در گفتوگو با مهر با بيان اينكه در دوران كرونا سعي كرديم بيشتر در حوزههاي امدادرساني و حل مشكل معيشتي هنرمندان فعاليت كنيم، افزود: ما در خانه موسيقي هم در شرف برنامهريزي و تدارك برگزاري جشن خانه موسيقي و معرفي همزمان برگزيدگان بخش كتاب و آلبوم بوديم كه حتي داوريهاي آن نيز انجام شد؛ اما متاسفانه در نيمه دوم سال ۱۴۰۱ اتفاقات و التهابات جامعه منجر به توقف اين فرآيند شد، چراكه ما هم نميتوانستيم همانند ديگر صنوف فرهنگي و هنري نسبت به اين شرايط بيتفاوت باشيم. چارچوبي كه براي تعدادي از اعضاي خانه موسيقي هم تبعاتي داشت كه خانه موسيقي موظف به رسيدگي آنها بود. در اين راستا رسيدگي اداري و حقوقي به ماجراي هنرمندان بازداشت شده، محدود شدهها و ممنوعالخروجيها بخش اعظمي از فعاليتهاي ما را در اين موقعيت زماني به خود اختصاص داد. فضايي كه منجر به تعطيلي دوباره كنسرتها و فعاليتهاي موسيقايي شد و شرايطي را ايجاد كرد كه ما از اواخر تابستان تا اسفند سال گذشته غير از آموزش عملا شاهد فعاليت اجرايي در موسيقي نباشيم. طبيعتا وقتي اجرايي نيست، به تبع آن توليد هم نداريم. بايد بپذيريم در آن برهه زماني جامعه خيلي پذيراي فعاليت موسيقايي در آن جنب و جوشي كه ما توقع داريم، نبود. اگر هم توليدي بوده معطوف به اتفاقات اخير بوده است.
او با بيان اينكه خانه موسيقي مجري موسيقي نيست، گفت: بالاخره هنرمند در جامعه زندگي ميكند. پس بايد ببيند كه انديشه و تفكر جامعه هدفش در كدام سمت و سو قرار گرفته است. تا به امروز دو رويكرد در اين زمينه وجود داشته است: رويكرد اول اين است كه بالاخره انتظار از هنرمندان اين است كه صداي جامعه باشند و ببينند جامعه چه ميخواهد و چون هنرمندان صداي بلندتري دارند، بنابراين همان تعداد مخاطبي كه از هنرمند مورد نظرشان حمايت ميكنند، انتظار دارند در چنين مواقعي صداي آنها باشند. رويكرد ديگر هم معتقد است بالاخره اعتراض و انتقاد سر جاي خود هست، ولي همه مردم به كارشان مشغولند. پس چرا بخش فرهنگ و هنر كارش را انجام ندهد و در تعطيلي به سر ببرد؟ به هر حال بايد بپذيريم كه طي مدت زماني كه درباره آن صحبت ميكنيم، جامعه واقعا پذيراي فعاليتهاي فرهنگي و هنري نبود. بله سينماها و تئاترها باز بود ولي آمارها نشان ميدهد كه مخاطبان اين فعاليتها هم بسيار كم بوده است. در واقع ميتوان گفت مردم خيلي در اولويتشان نبود كه بخواهند به تماشاي سينما، تئاتر يا كنسرت بروند. طبيعتا در اين روند هم هنرمندان تابعي از خواست مردم هستند.