درس يك غيرفوتبالي به مديراني كه مدعي فوتبالي بودن هستند
اول جواب پس بده بعد برو!
به گزارش «اعتماد»، قابل پيشبيني بود كه حذف استقلال از ليگ قهرمانان آسيا بدون تركش نيست و اول از همه، دامن مديريت اين باشگاه را
در برميگيرد. در همين راستا هم علي فتحاللهزاده از سمت مديرعاملي اين باشگاه استعفا داد؛ استعفايي كه البته در فضاي مجازي از جانب فتحاللهزاده نشر داده شد و دست به دست چرخيد ولي وزير ورزش به عنوان متولي اين باشگاه از آن بياطلاع بود! و درنهايت مورد پذيرش اعضاي هياتمديره قرار نگرفت.
مديرعامل استقلال با كمك بعضي از پيشكسوتان اين باشگاه كه در مصاحبههايشان مديران سابق باشگاه را مقصر عدم پرداخت بهموقع بدهي استراماچوني معرفي و فتحاللهزاده را از اتهامات تبرئه ميكردند، دوشنبه شب در يك برنامه تلويزيوني حاضر شد اما شايد فكرش را هم نميكرد در يك مناظره تلويزيوني پروژه مظلومنمايياش با شكست مواجه شود!
پروژهاي كه ميتوان از آن با عنوان «من بيتقصيرم اما ميروم يك نمايش تكراري به راه مياندازم» در فوتبال ما باب شده. پروژهاي كه از جانب چندين مدير به خوبي به اجرا درآمده و شايد از اقبال بلندشان بود كه با يكي مثل قربانزاده روبهرو نشدند. مرد باسوادي كه مو را از ماست ميكشد!
استعفاي نمايشي مدير استقلال با حمايت اعضاي هياتمديره و بعضي از پيشكسوتان ميرفت به اجرا دربيايد و تمام كاسه و كوزهها را برگردن مديران ناكارآمد سابق اين باشگاه خراب كند اما در يك مناظره تمام رشتههاي آقايان پنبه شد.
نقطه اوج مناظره آنجا بود كه قربانزاده براي مدير و يكي از اعضاي هياتمديره ضربالاجل تعيين كرد و اين دو را به حضور در دادگاه و جوابگو بودن آنها در نهاد قضايي تهديد كرد. وقتي لبخند روي لبان مظلومي خشك شد و فتحاللهزاده به لكنت افتاد عمق فاجعه مديريتي ناكارآمد در فوتبال ما بالاخره آشكار شد.
البته كه ما هم پيشداوري نميكنيم و قضاوتي هم درباره پولهايي كه به گفته رييس سازمان خصوصي در «باشگاه بي در و پيكر از لحاظ مالي» خرج شد نداريم اما پاسخگو كردن مديران يك تابو است كه ميبايد از مدتها قبل شكسته ميشد.
در واقع همانطور كه فتحاللهزاده بايد جواب پس بدهد، درويش و حتي مديران سابق سرخابيها هم بايد پاسخگو باشند تا مقابل كارنامه شفافسازي دوران مديريتشان تيك سبز قرار بگيرد! اصلا مگر ميشود خط قرمزهاي مديريتي را رد كرد و بعد بدون جواب پست را تحويل مدير بعدي داد؟ اين سنت بد توسط فردي كه فوتبالي نبود شكسته شد و اين اميد را به هواداران داد كه ادامهدار باشد.
اميد به اينكه بالاخره مديريت سنتي دست از سر فوتبال ايران بردارد تا مديرعامل و عضو هياترييسه باشگاه استقلال رو به ميليونها بيننده به راحتي نگويند كه ما تا امروز اين شكلي اداره ميكرديم و مشكلي هم نداشتيم! تا ديگر مديري كه هنوز الفباي مسائل اقتصادي را نميداند سكان باشگاهي با دهها ميليون هوادار را در دست نگيرد.