آموزش و پرورش پروسه محوري يا پروژه محوري
نظام سياسي و نوع حكمراني بيش و پيش از همه بر اين دو نكته بايد تمركز و توجه نمايد كه در كشوري پرمتغيره بايد به اولويتبندي براي حل مشكلات اهتمام ورزيد و هيچ اولويتي مهمتر از تعليم و تربيت وجود ندارد. اين نگاه مستلزم درك نگاه فرآيند محور، پروسهنگر و درازمدت با تاكيد بر فرآيند كامروايي معوق ميباشد. اين دو مساله يعني نگاه اولويتدار و فرآيند محور به آموزش و پرورش و نيز رويكرد كامروايي معوق موضوع اصلي به كيفيت بخشي آموزش و پرورش ايران است تا زماني كه در يك تصميمگيري راهبردي و كلان ملي به آن توجه نشود ما به طور مستمر شاهد بركناري، استعفا يا استيضاح وزيران خواهيم بود كه به نسبت ساير وزارتخانهها از همه بيشتر در آموزش و پرورش محقق ميشود درحالي كه به نسبت ساير وزارتخانهها به دليل پروسهاي و فرآيندي بودن از همه بيشتر به ثبات مديريتي نيازمند است و در طول دوران پس از انقلاب اگر در برهههايي هم توفيق بيشتري داشته است جداي از توانمنديهاي مديريتي به طول دوران مديريت مربوط بوده است. به عنوان مثال در ۳۲ سال گذشته بين ثبات مديريت در وزارت آموزش و پرورش و ميزان موفقيت نسبي نظام تعليم و تربيت ميتوان تناسب برقرار كرد و ادعا نمود موفقيت نسبي در دوران رياستجمهوري مرحوم هاشميرفسنجاني كه اتفاقا با يك وزير در طول دوران رياستجمهوري ايشان مديريت شده است بيشتر بوده است. در دولت مرحوم هاشميرفسنجاني: يك وزير دولت خاتمي: دو وزير دولت احمدينژاد: يك سرپرست و سه وزير دولت روحاني: دو سرپرست و چهار وزير دولت رييسي دو سرپرست و يك وزير كه به زودي تبديل به دو وزير ميشود. اما در آن سوي ماجرا بدون اينكه نقش وزرايي كه از دانايي و كارآمدي بيشتري برخوردار بودهاند را ناديده انگاريم در مجموع تغييرات وزرا به تحولات كيفي و مطلوب در تعليم و تربيت نينجاميده است و ارتقاي كيفيت، بسط مشاركت، توسعه عدالت و تعميق هويت به عنوان مربع طلايي اهداف بلند نظام تعليم و تربيت را ارتفاع و ارتقا نبخشيده است.
در نتيجه و كمكم در معلمان اين انگاره را تقويت نمود كه آمد و شد پي در پي وزرا و حتي دولتها در تحول احوال آموزش و پرورش چندان موثر نيست تا درِ حكمراني در نوع نگاهش به آموزش و پرورش بر اين پاشنه بچرخد، نگاهش به آموزش و پرورش چرخشي اولويتدار نيابد، انديشه پروسهاي را جايگزين نگاه پروژهاي نكند و توجه بر كامروايي معوق براي تحقق آرمانهاي آموزش و پرورش را پيشه خود نسازد، صرفا با تغيير وزرا حال ناخوش آموزش و پرورش به خوشي مبدل نخواهد شد و همچنان چهار عارضه سياستزدگي، كميگرايي، سطحينگري و تعجيلگرايي حال آموزش و پرورش را ناخوب و ناخوش نگه خواهد داشت و حتي تثبيت و تشديد خواهد كرد و تا حال آموزش و پرورش اينچنين باشد حال جامعه نيز ناخوب و ناخوش باقي خواهد ماند.
٭ معلم و سرپرست پيشين وزارت آموزش و پرورش