ادامه از صفحه اول
دو توافق مكمل
علاوه بر اين، رياض بر آن است كه با پايان دادن به جنگ يمن و دستيابي به يك راهحل سياسي براي بازگرداندن آرامش به يمن، زمينه را براي برقراري كامل آرامش و امنيت در شبه جزيره عربستان فراهم كند و در فضايي بهتر براي رسيدن به اهداف مدنظر خود تلاش كند.
توافق عربستان با جمهوري اسلامي ايران و توافق عربستان با انصارالله يمن مكمل يكديگر هستند. بدون حصول توافق با تهران و پيگيري تنشزدايي ميان عربستان و ايران، امكان حصول توافق با انصارالله بسيار اندك بود و در صورتي كه عربستان بدون توافق با ايران براي پايان دادن به جنگ يمن و صلح با انصارالله تلاش ميكرد، نميتوانست به هدف خود يعني برقراري آرامش كامل در منطقه دست پيدا كند.
هدف اصلي رياض رسيدن به توسعه است. عربستان سعودي ميخواهد با استفاده از امكانات و فرصتهايي كه دراختيار اين كشور قرار دارد، ظرفيتهاي اقتصادي و سياسي خود را در منطقه و جهان افزايش دهد. آنها آگاه هستند كه بدون طراحي دقيق و بدون توافقهاي سياسي و امنيتي دستيابي به اين هدف ممكن نبود و از همين رو است كه آنها درصدد تنشزدايي برآمدهاند و ميخواهند اهدافي را كه براي سال 2030 درنظر گرفتهاند محقق ساختهاند.
عربستان دورنماي توسعه خود را براساس تنوع روابط اقتصادي و همچنين ارتباط خوب و موثر با همه قدرتهاي بزرگ دنيا بنا كرده است. چين به عنوان يك قدرت اقتصادي بالنده كه يكي از بزرگترين مصرفكنندگان انرژي در جهان است يك گزينه بسيار خوب براي همكاري با عربستان است. درحال حاضر امريكا نياز چنداني به منابع انرژي منطقه ندارد اما در مقابل، چين به شكل روزافزون احساس نياز به اين منابع ميكند. بنابراين برقراري ثبات و امنيت در منطقه خليجفارس براي چين ضروري بوده و حاضر است در موضوعات امنيتي منطقه حضور داشته باشد و البته اينكه به چه نحوي ميخواهد اين كار را انجام دهد، ما اطلاعات و جزيياتي درباره آن در دسترس نداريم.
در حال حاضر گمانهزنيهاي زيادي درخصوص ازسرگيري روابط تهران و رياض وجود دارد. برخي معتقدند اين توافق پايدار نخواهد بود و برخي ديگر آن را يك توافق مهم و استراتژيك توصيف ميكنند. واقعيت اين است كه چگونگي پايهگذاري توافقهاست. اگر پايهگذاريها صحيح باشد و توافق بتواند در مسير تامين آرامش و ثبات در منطقه موفق عمل كند، آنگاه ميتوان گفت كه اين توافق پايدار خواهد بود و منطقا دو كشور ترجيح خواهند داد آن را حفظ كنند. اما اگر توافق نتواند در تامين اين هدف مهم و حياتي براي دو طرف كارآمد باشد، بهطور طبيعي به حاشيه ميرود و ديگر طرفين براي حفظ آن تلاش نخواهد كرد. به عنوان مثال امكانپذير نيست كه عربستان سعودي از تمام مواهب امنيت و شكوفايي اقتصادي در سايه اين امنيت بهرهمند باشد اما يمن در فقر و فلاكت روزگار بگذراند. در توافقها اين مساله بسيار مهم است كه همه از اجراي آن سود ببرند و از همين رو بايد ديد در ميدان عمل چه اتفاقاتي خواهد افتاد.
تبيين و تبليغ
يا استناد به حمايت كشورها و رسانههاي خارجي، گرچه واقعيت دارد، ولي قادر به تقليل ماجرا به توطئه نيست كه اگر هم باشد مشكلي را حل نميكند و اين براي ايران مناسب نيست كه اعتراضات را تا اين اندازه به دخالت خارجي تقليل دهد كه نوعي ضعف داخلي محسوب ميشود. صدها برابر خشنتر از اين جريان را در دهه ۶۰ و با سازمان مجاهدين خلق شاهد بوديم ولي به خارج ربط نميداديم. داخلي بودن آن جريان نيز موجب مشروعيت و حقانيت آن نشد. بنابراين كفه ترازو در هر دو زمينه تبليغ و تبيين ميان دو طرف قابل مقايسه نيست و تصور نميشود كه در آينده نيز اين مشكل حل شود.