وسوسه تماشاي فيلم مفت
حسن لطفي
فيلم جنگ جهاني سوم ساخته هومن سيدي اولين و آخرين فيلمي نيست كه پخش غيرمجازش عدهاي از علاقهمندان سينما در ايران را براي ناديده گرفتن حق و حقوق ديگران وسوسه ميكند. وسوسهاي كه شرايط خاص توزيع فيلم در ايران قدرتمندترش ميكند. شرايطي كه با عدم امكان تماشاي مجاز فيلمهاي خارجي در ايران (به صورت قانوني و از طريق پرداخت بها و...) آغاز شده و در نبود قانون سفت و سخت براي پيگيري حقوق مولفان داخلي تبديل به عملي فراگير شده است. عملي كه به دليل تكرار نه تنها قبحش از بين رفته است، بلكه باعث شده تا كمتر كسي از تماشاگران ايراني، هنگام تماشاي يك فيلم در اين چرخه به حقوق مادي و معنوي ديگران فكر كند. براي چنين تماشاگراني مساله فراتر از باوري است كه يكي از شخصيتهاي فيلم عروسي خوبان ساخته محسن مخملباف در صحنهاي به زبان ميآورد (حرامخوري خوشمزه است) صحنهاي كه قرار است از حرامخوري كساني بگويد كه با ظاهري مذهبي، دنياي خود را با دسترنج ديگران از نظر خارجي (به صورت مادي پر رونقتر كردهاند. افرادي كه درصد چندان بالايي ندارند و برخلاف تماشاگران فيلمهايي مثل جنگ جهاني سوم، برادران ليلا، آدم برفي و.... در اقليت هستند. البته گذشته از درصد، اين دو گروه يك تفاوت عمده ديگر هم دارند. تماشاگران گسترده فيلمهاي غيرمجاز به دليل محدوديتهاي موجود و تمايل برنامهريزان و مسوولان كشوري به گرفتن حق انتخاب از ايشان، گاه متوجه ضربه اقتصادي به ديگران نميشوند (برخلاف كساني كه آگاهانه با تدبير، اختلاس، در نظر گرفتن حق ويژه براي خود و... آگاهانه دست در دسترنج و سفره ديگران دارند) اين افراد پس از تماشاي فيلمهاي كامل و بدون سانسور) و با تكيه بر نياز خود و نظر برخي فيلمسازان و صاحبنظران كه اين عمل را نه تنها ناديده گرفتن حقوق مولفين نميدانند، بلكه آن را اقدامي در راستاي كمك به عرضه آزادانه آثار هنري در جامعه بسته به حساب ميآورند، در زمره افرادي قرار گرفتهاند كه تماشاي فيلمهاي رايگان را حق طبيعي خود ميدانند. حقي كه اگر با توجه به شرايط موجود اكران فيلمها و چاپ آثار ادبي، سياسي و... در ايران بررسي شود، چندان هم غلط به حساب نميآيد. اما وقتي پاي فيلمهاي ايراني، خصوصا فيلمهايي كه امكان اكرانش فراهم است به ميان بيايد موضوع فرق ميكند. حالا ديگر مساله راهحلها و جوابهاي ديگري ميخواهد. گمانم بد نيست برايش پيشنهاداتي اجرايي داشته باشيم. پيشنهاداتي كه بتواند در نبود يك دستگاه نظارتي كارا به صورت مردمي از حرامخوري و ضايع كردن حق مادي ديگران جلوگيري كند. بيشك پيشنهادات ارايه شده توسط فيلمسازان و منتقدين و كارشناسان ميتواند بخشي از اين ضرر را جبران كند. پيشنهاداتي نظير افتتاح حسابي توسط مالك فيلم در زمان پخش فيلمهايي كه مجوز اكران ندارد و خريد فيلم بدون حضور در سينما براي فيلمهايي مثل جنگ جهاني سوم كه قبلا توسط افراد تماشا شده است. البته شك ندارم پيشنهادات بهتري هم ميتوان ارايه كرد، پيشنهاداتي كه لذت تماشاي فيلم مفت را تبديل به لذت حركت به سمت جامعه سالم خواهد كرد.