تلاش براي متهم كردن «دانشآموزان شيطان» به عنوان مظنونان احتمالي در پروژه مسمومسازي سريالي
واكنش يكي از مقامات ارشد حوزه سلامت به اظهارات وزير بهداشت
گروه اجتماعي
به دنبال اظهارات وزير بهداشت درباره ماجرای مسمومیت دانشآموزان و انتخاب عنوان «بدحالي» براي علايم مشهود مسموميت بيش از 2000 دانشآموز دختر و پسر ظرف 5 ماه اخير، يكي از مقامات ارشد حوزه سلامت كه طي سالهاي گذشته مديريت نظام سلامت را بر عهده داشته، با ارسال متني به دفتر روزنامه اعتماد اين اظهارات متولي سلامت را زير سوال برد.
بهرام عيناللهي؛ وزير بهداشت دولت سيزدهم، روز 25 فروردين امسال درباره پيگيري مسموميت دانشآموزان در بيش از 100 مدرسه كشور گفته بود: «كميته علمي متشكل از بهترين اساتيد در كشور تشكيل و وضعيت دانشآموزان بررسي شد. تصميم گرفتيم كه نام آن را بدحالي دانشآموزان بگذاريم، زيرا شواهد محكمي براي مسموميت دانشآموزان وجود نداشت. در هر بيماري يك مساله مربوط به وضعيت بيماري فرد و بخش ديگر مربوط به آثار رواني ناشي از بيماري است كه در دانشآموزان شاهد اين وضعيت بوديم. جمعبندي ما نشان ميدهد كه در بيش از ۹۰ درصد بدحالي دانشآموزان، هيچ نوع مسموميتي ديده نميشود و هيچ نوع سمي وجود ندارد و بيشتر شاهد استرس بوديم و درصد كمي نيز مربوط به شيطنتهايي بوده كه صورت گرفته و باعث بدحالي دانشآموزان شده است. بدحالي دانشآموزان عوارض پايدار نداشته و ما هيچ نوع عارضه پايداري در دانشآموزان نديديم.»
به دنبال انتشار اظهارات بهرام عيناللهي، اين مقام ارشد در نظام سلامت، در متن ارسالي خود براي روزنامه اعتماد، با امضاي محفوظ نوشت: «اين داستان كميته علمي وزارت بهداشت هم پديده جالبي است. علاوه بر فرمايشات كميته علمي كرونا كه نقش مشاور براي وزير محترم بهداشت را بازي ميكنند، جناب وزير فرمودند كه كميته علمي تاييد كرده چيزي به نام مسموميت مدارس و دانشآموزان وجود ندارد!! و بيش از ۹۰ درصد موارد، استرس و شيطنت دانشآموزان است و اين حاصل جمعبندي كميته علمي وزارت بهداشت است!! نميدانم بايد وزير بهداشت را خطاب قرار داد يا اعضاي كميته علمي را!! وزير بهداشت كه با ذكر نام كميته علمي ميخواهد خطاهاي خود را توجيه يا به جامعه قالب كند، طي اين ماههاي روي كار آمدن بارها از اين شيوه استفاده كرده است (جشن پايان اپيدمي، واكسيناسيون كوويد براي كودكان، تزريق دوز چهارم و پنجم و...) اين رويكرد براي عوام و مديران بيسواد بالادستي احتمالا اثربخش بوده كه همچنان ادامه داشته و دامنه آن به مسموميت دانشآموزان هم گسترش يافته است.پس بايد طرف سخن خود را به اعضاي كميته علمي متوجه كرد. اگر از دوستان كسي عضو كميته علمي است يا ايشان را ميشناسد، لطفا توجه شود كه دانسته يا ندانسته آلت دست فضايي شدهاند كه به هيچوجه علمي و شرافتمندانه نيست.تجربه بيش از ۴ دهه كار در اين وزارتخانه نشان ميدهد كه دوستان معمولا افراد منتقد به سياستهاي خود را برنميتابند و اگر غفلتا ايشان را به جلسهاي دعوت كنند، اين حضور ادامه نخواهد يافت و ديگر دعوتش نميكنند!! حتي اگر فرض كنيم همه اعضاي اين كميتههاي علمي افرادي دلسوز، شريف و باسواد باشند، همانگونه كه بارها عرض كردهام، اسم اين كميته را نميتوان كميته علمي گذاشت، بلكه نهايتا يك كميته مشورتي يا كميته متخصصان منتخب است (شبيه كميته منتخب دانشمندان يك درصد در حضور رييسجمهور محترم!!) كميته علمي آنچنان كه در جهان رايج است مجموعهاي از افراد متخصص، محقق در آن موضوع، داراي كارنامه علمي مرتبط و كاملا بيطرف بدون هرگونه تعارض منافع هستند كه توصيههاي علمي برگرفته از يافتههاي پژوهشي بومي و معتبر را در اختيار ميگيرند (حاصل كار خودشان يا ديگران و گاه خود كميته با طرح سوالات علمي آتشين و TOR، ... سفارش تحقيقاتي ميدهند و يافتهها را بررسي و تحليل ميكنند) سپس پيشنهادهاي عملياتي را در جلسات خود به بحث ميگذارند و ضمن توجه به اثربخشي، انجامپذيري و هزينه اثربخشي مداخلات يا نظرات پيشنهادي، از آنها سياستهايي استخراج ميكنند و به مدير، وزير يا سازمان بالادستي ارايه ميدهند و آن وقت وزير يا هر فرد ديگر حق دارد با استناد به بروندادهاي اين كميته اعلام كند نظر كميته علمي اين است... و اگر نظر شخصي خود را عنوان ميكند كميته علمي ميتواند شفافسازي كرده حتي از ايشان شكايت كند..... نتيجهگيري را به شما عزيزان واگذار ميكنم.»
اين اولينبار نيست كه اظهارات وزير بهداشت درباره ماجرای مسمومیت دانشآموزان، موجب نگرانی ميشود. هفته اول اسفند كه تعداد دانشآموزان قرباني ماجرای مسمومیت در مدارس دخترانه و پسرانه به بيش از 1500 نفر رسيده بود، بهرام عيناللهي كه از ابتداي فعاليت دولت سيزدهم و از پاييز 1400، توليت سلامت كشور را بر عهده دارد، گفت: «بنده به قم رفتم و همه بيماران بيمارستان شهيد بهشتي را ويزيت كردم و مدتي طولاني اين كار طول كشيد. مسموميت ايجاد شده بسيار خفيف بود و هيچگونه عارضه براي كسي ايجاد نكرده بود و تنها چند ساعتي دچار علايم ضعف عضلاني، بيحالي و حالت تهوع بودند. كميته ويژهاي مامور كرديم كه در اين رابطه تحقيق كنند و از بهترين اساتيد سمشناسي كشور كمك گرفتيم كه تحقيقات آنها نشان داد سم بسيار خفيفي باعث اين عوارض ميشود. بررسي اينكه سم از كجا ميآيد و... در حيطه وزارت بهداشت نيست. اظهارات در مورد عمدي بودن آن به عهده ما نيست. درمان اين مشكل انجام ميشود و تاكنون عارضه خاصي نداشته است.»
اين اظهارات، اولين واكنش وزير بهداشت به پروژه مسمومیت دانشآموزان بود. عاديسازي وضعيت آن هم از زبان متولي سلامت كشور همان زمان نگرانی بسياري از والدين و خانوادههاي داراي فرزند دانشآموز را برانگيخت و تعداد زيادي از والدين ابراز تاسف كردند.
چندي قبل، خبرگزاري «تابناك» در گزارش مفصلي، مصداقهايي از اولين موارد مسمومیتها در مدارس دخترانه را بازخواني كرد. در اين گزارش آمده است: «...9آذر؛ هنرستان نور شهر قم. مدير مدرسه ميگويد بچهها به يكباره مسموم يا بدحال شدهاند. اورژانس ميآيد، 18 دانشآموز را به مركز درماني منتقل ميكند و اكثر آنها تا همان شب با بهبودي نسبي مرخص ميشوند.13 روز بعد، همان مدرسه. اين بار علاوه بر اورژانس، پليس هم ميرسد. تعدادي در كلاسي ديگر همانند 13 روز پيش. تعدادي ترسيده، تعدادي بدحال و برخي هم شايد مسموم. نهايتا با يك سرم و يكي، دو دارو مرخص ميشوند. يكي از آنها كه بيماري زمينهاي هم داشت يك هفته در بيمارستان ميماند.48 روز بعد ساعت 3 عصر. دبيرستان فاطميه در صفاشهر، گفتهاند بچهها بوي سيمسوخته يا برخي بوهاي تند را به يكباره استشمام كرده و برخي بدحال شدهاند. اين بار، پليس دستگاههاي امنيتي را هم همراه ميكند. 15 نفر از دانشآموزان قدري بدحال هستند. تحقيقات فني توسط آزمايشگاهها، موسسههاي برجسته و پيشرفته كشور از جمله چند مركز سمشناسي، مركز جنگ نوين سپاه، آزمايشگاه رازي و انستيتو پاستور، آزمايشگاه فوقپيشرفته نيروهاي مسلح و... آغاز ميشود و از همه اين دانشآموزان چندين نوع آزمايش خاص - از خون گرفته تا بزاق دهان و ريه- و نمونهبرداري از وسايل كلاس و كارگاه، هواي محيط، دستگاه گوارش و... انجام ميشود، نتيجه اينكه هيچ ماده سمي تشخيص داده نشد، اما تحقيقات ادامه دارد.17 بهمن به يكباره 6 مدرسه اعلام ميكنند كه دانشآموزانشان بو يا گاز خاصي را استشمام كردهاند؛ چه بويي؟ ميگويند پرتقال، نارنگي گنديده، وايتكس، بمب بدبو (اسباببازي) ماهي گنديده، تنباكو، گلاب و....»
البته وزير بهداشت تنها فردي نيست كه از به كار بردن واژه «مسمومسازي» ابا داشته و وزارت كشور هم در 4 بيانيهاي كه خطاب به مردم منتشر كرد، كاربرد واژگان و اصطلاحاتي همچون «بدحالي» و «بروز علايم» و «عوارض و ناراحتي» را به اذعان واقعيت ترجيح داد و همچون ساير دفعاتي كه در يك بحران دولتساز، بار تقصير به گردن مردم افتاده، اين بار هم شيطنت و هيجانطلبي و كنجكاوي دانشآموزان به عنوان عامل يكي از ناگوارترين حوادث سال 1401 كه دامنهاش تا همين امروز هم ادامه دارد، معرفي شد در حالي كه برخلاف تمايل و انتظار مسوولان حوزه سلامت و تامين امنيت كشور، رهبري روز 15 اسفند و در حاشيه مراسم روز درختكاري گفتند: «مسوولان بايد موضوع مسموميت دانشآموزان را با جديت دنبال كنند. اين يك جنايت بزرگ و غير قابل اغماض است. عاملان اين اتفاق به اشد مجازات محكوم خواهند شد.»
برنامه دولت و مسوولان براي عاديانگاري شرايط آن هم در حالي كه مردم هنوز در بيخبري از هويت واقعي عاملان اين حوادث به سر ميبرند، ربط بدحالي دانشآموزان به استشمام بوي نفتالين و مصرف مواد و طرح ادعاي «دست داشتن دانشآموزان شيطان فراري از مدرسه و امتحان در ماجرای مسمومیت» و توسل به برچسب تاريخ مصرف گذشته «سرايت القائات رواني به ساير دانشآموزان به دنبال رسانهاي شدن اخبار مسموميتها» و حتي طرح ادعاي «شايعهسازي و واقعي نبودن مسموميتها» و در نهايت، خودداري دولت از تشكيل ستاد بحران و رابط با رسانهها، تلاشهاي نااميدكننده كابينه سيزدهم براي منحرف كردن اذهان عمومي از واقعيت تلخترين حادثه در جامعه دانشآموزي كشور بود. 20 فروردين، معاون درمان وزارت بهداشت در توضيح آخرين وضعيت بررسيهاي «مسموميت سريالي در مدارس» گفت: «كميته علمي پيش از سال جديد به دستور مقام عالي وزارت تشكيل شد و بيش از ۳۰ نفر از بهترين متخصصان كشور شامل متخصصان ريه، سمشناسي، ميكروبشناسي، عفوني، روانپزشك، بهداشت محيط و... هم در اين كميته به بررسي گزارشات يا بازديدهاي ميداني پرداختند. اين متخصصان علايم بيماران، نتايج آزمايشگاهي و... را بررسي كردند و فعلا نتايج تحقيقات تغييري نكرده است. بررسيها نشان داد در كمتر از ۱۰ درصد از دانشآموزان عوامل محرك تنفسي وجود داشته كه سبب بروز علايم تنفسي نظير سرفه، تنگي نفس و علايم تحريكي شده است. در ساير دانشآموزان نيز عوامل هيجاني و استرسي به موضوع اضافه شده كه بخشي از اين عوامل هيجاني ناشي از اين بود كه دانشآموز، دوست خود را ديده و او هم دچار اضطراب شده و بخشي ديگر هم به دليل فضاسازي رسانهاي بود كه برخي با يك بوي غيراختصاصي كه شايد قبلا به آن اهميت نميدادند، اكنون دچار علايم اضطرابي ميشوند.»