ادامه از صفحه اول
زمينههاي درگيري در سودان
الگوي هر دو ژنرال الگوي مصري است و قصد دارند مشابه عبدالفتاح سيسي كه بعد از سرنگوني حسني مبارك، عليه حكومت غيرنظامي كودتا كرد، بتوانند خود را به عنوان حاكم مادامالعمر در كشور تثبيت كنند. اين دو ژنرال ميبينند كه عليرغم تمام خفقاني كه در مصر حاكم هست، هيچ يك از رسانههاي مدعي آزادي در غرب، وضعيت اين كشور را منعكس نميكنند و دولتهاي غربي و كشورهاي ثروتمند عربي با تمام توان از حكومت سيسي حمايت ميكنند. در شمال آفريقا اكنون رويارويي ميان جريانهاي اسلامگراي اخواني و وهابيت هم جاري است. درست مشابه مصر، اخوانالمسلمين نفوذ زيادي در سودان داشت. جريانهاي وهابي در سودان از حاكميت نظاميان در اين كشور حمايت ميكردند تا اجازه ندهند كه اخوانيها در اين كشور به قدرت برسند. در حال حاضر حزب و جمعيت اسلامي قدرتمند و منسجمي در سودان فعاليت نميكند. اما بستر فرهنگي در اين كشور آماده اين است كه اگر زماني انتخابات در اين كشور برگزار شود و قانون اساسي جديدي نوشتهشود، اسلامگراها بيشترين تاثير را در حكومت آينده سودان داشتهباشند.
نگراني غربيها در مورد سودان اين است كه يك حكومت اسلامگرا در سودان روي كار بيايد. در نتيجه آنچه در سودان شاهد هستيم، هر چند درگيري داخلي ميان دو جنگسالار با جاهطلبي ديكتاتوري است، اما زمينه آنچه در اين كشور رخ ميدهد به دليل تلاش كشورهاي خارجي براي دور نگه داشتن جريانهاي اصيل مردمي از مشاركت در قدرت اين كشور است.
كشورهاي صاحب منافع در سودان، چه غربيها و چه كشورهاي عربي منطقه، عمدتا دنبال اين هستند كه اجازه ندهند به هيچوجه رايگيري در آينده نزديك در اين كشور اتفاق بيفتد. تصور غربيها اين است كه اگر انتخابات آزادي در سودان اتفاق بيفتد، مشابه آنچه در مصر يا عراق رخ داد، تكرار شود. البته هيچ كس علاقهاي ندارد كه بحران سودان به يك جنگ منطقهاي تبديل شود. جنگ در شمال آفريقا هزينه كلاني در بر خواهد داشت. عبدالفتاح برهان و محمد حمدان دقلو، هر دو مهرههاي سوخته محسوب ميشوند و محبوبيتي در ميان مردم ندارند و تا پيش از اين درگيريها مردم به صورت روزانه و هفتگي عليه حاكميت نظاميان در كشور تجمع و اعتراض ميكردند. هدف نهايي دولتهاي با نفوذ خارجي اين است كه بتوانند گزينه سومي را از ميان نظاميان قدرتمند سوداني به جاي اين دو مهره سوخته تعيين كنند كه بتواند علاوه بر پايان درگيري جاري در اين كشور، قدرت را به صورت كامل در اختيار بگيرد و مشابه عبدالفتاح سيسي در مصر، جلوي برگزاري انتخابات آزاد را در اين كشور بگيرد.
بزرگمنش باشيد تا بزرگ شويد
كساني كه از نزديك با آيتالله هاشميرفسنجاني آشنا بودند، ميدانند كه ايشان علاوه بر اينكه انسان فوقالعادهاي در زمينههاي مختلف از جمله مديريت بود، براي اعتلاي ايران و نظام جمهوري اسلامي از همه چيز خود گذشت و تمام بيمهريها و جفاها را به جان خريد تا ملت ايران سربلند باشد. كارنامه او در تمام دوران مسووليتهايش نشان ميدهد او براي عمران و آباداني ايران گامهاي بلندي برداشت و اگر مجال مييافت زمينههاي بسياري از مشكلاتي كه اكنون به آنها مبتلا هستيم را نيز برطرف ميساخت. ما بايد در تكريم چنين انسان بزرگي نهايت تلاش را به عمل آوريم ولي متاسفانه عدهاي تصور ميكنند با توسل به ابزار كوچك جلوه دادن او ميتوانند افراد مورد نظر خود را بزرگ كنند. بودجه كلاني خرج ميكنند، وقت و نيروي زيادي صرف ميكنند و از اعتبار نهادهاي حكومتي وام ميگيرند تا خاطرات برجاي مانده از شناسنامه انقلاب را كه سند افتخار است مخدوش جلوه دهند غافل از اينكه با اين كارها آثار او ماندگارتر ميشود و اين جماعت روزي به اين واقعيت خواهند رسيد كه با بزرگمنش بودن ميتوان بزرگ شد نه با ناديده گرفتن بزرگي بزرگان.»