به مناسبت اولين ساگرد درگذشت محمدعلي اسلامي ندوشن
استاد نوگرا
محسن آزموده
محمدعلي اسلامي ندوشن متعلق به نسلي از روشنفكران و نويسندگان ايراني است كه شمار اندكي از آنها در قيد حياتند و اكثرا به علت كهولت سن دار فاني را وداع گفتهاند، رفتگاني چون رضا سيد حسيني، احمد سميعي گيلاني، اسماعيل سعادت، ايرج افشار، مصطفي رحيمي، ابوالحسن نجفي، عبدالله انوار، محمدرضا باطني كه يادشان گرامي و آنها كه خوشبختانه در ميان ما حضور دارند و همچنان از بركت وجودشان بهره ميبريم، شخصيتهايي چون محمدعلي موحد، محمدرضا شفيعي كدكني، عزتالله فولادوند، فتحالله مجتبايي، ضياء موحد، شاپور اعتماد، حسين معصومي همداني و نصرالله مجتبايي كه عمرشان دراز و سايهشان مستدام باد. اين نسل از پژوهشگران، شاگردان مستقيم يا بعضا غيرمستقيم نسلهاي اول و دوم استادان نوگراي ايران هستند، بزرگاني چون بديعالزمان فروزانفر، سعيد نفيسي، مجتبي مينوي، غلامحسين مصاحب، پرويز ناتل خانلري، عبدالحسين زرينكوب، عباس زريابخويي، سيد جعفر شهيدي و... و برخي خصايل نيكو و ارزنده آنها را به ارث بردهاند. ويژگيهايي كه به علل مختلف از جمله گسست فرهنگي و آموزشي و دور افتادن چهرههاي اين نسل از فضاي دانشگاه، در نسلهاي بعدي تداوم نيافته و در ميان پژوهشگران نسلهاي بعدي كمتر ميتوان شخصيتهايي چنين جامع و عميق يافت. اين خصال نيكو و متاسفانه رو به زوال را چنين بر شمرد، اگرچه اين تقسيمبندي نبايد ما را از همبستگي و پيوند، تاثير و تاثر آنها بر يكديگر دچار غفلت سازد.
1- نخستين و مهمترين ويژگي دوگانگي آبشخورهاي فكري و فرهنگي است كه اين پژوهشگران از آنها بهرهمند هستند، يعني آگاهي همزمان از فكر و فرهنگ سنتي و انديشه و تمدن جديد. اين روشنفكران همچون استادان خود، عمدتا در خانوادههايي فرهيخته و در عين حال سنتي پرورش يافتهاند و از كودكي با ادبيات و دانشهاي سنتي دمخور بودهاند، يا به سائق شخصي همزمان كه دانش و معارف جديد را آموختهاند، آگاهيهاي گسترده و عميقي از ميراث فكري و فرهنگي سنتي ايران دارند. بازتاب اين ويژگي را در گفتار و نوشتار آنها، هم به لحاظ موضوعي و محتوايي و هم از حيث صوري ميبينيم. براي مثال آگاهي ژرف و عميق دكتر اسلامي ندوشن در مقالات فراوان او و كتابهايي چون «زندگي و مرگ پهلوانان در شاهنامه»، «تامل در حافظ: بررسي هفتادوهفت غزل در ارتباط با تاريخ و فرهنگ ايران» و «شهرزاد قصهگو» آشكار است. او همچنين كتابها و مقالات فراواني با موضوع فرهنگ و انديشه جديد غربي دارد مثل ترجمه اشعار هنري لانگ فلو، ترجمه زندگي ونسان ونگوگ نقاش هلندي با عنوان شور زندگي نوشته ايروينگ استون، ترجمه آنتونيوس و كلئوپاترا اثر ويليام شكسپير و ترجمه گزيدهاي از اشعار شارل بودلر، شاعر و متفكر مدرن فرانسوي.
2- ديگر فضيلت روشنفكران نام برده كه قطعا متاثر از خصلت نخستين است، قلم محكم و نثر شيواست. نوشتههاي نويسندگان اين نسل، حتي تخصصيترين متنها از نظر موضوع، براي عمده مخاطبان فرهنگدوست قابل فهم است و خوانش آنها فارغ از موضوع، به لحاظ زباني و نوشتاري لذتبخش است. نوشتههاي دكتر اسلامي ندوشن، خواه آنها كه درباره ادبيات و تاريخ كهن ايراني است و خواه آنها كه به موضوعات سياسي و اجتماعي روز ميپردازد، زباني قابل فهم و در عين حال روان و استوار دارد.
3- خصلت شايسته سوم نويسندگان نام برده كه هم ميتواند علت و هم معلول دو خصلت پيشين باشد، وطندوستي و عشق و علاقه به ايران است. اين ميهندوستي البته به ندرت رنگ و بويي افراطي و سياسي دارد و معمولا ناشي از عاطفه عمومي آدميان به زبان و فرهنگ مادري و خاستگاه طبيعي خويشتن است كه در ميان عموم انسانها امري پسنديده است. نمود اين شيفتگي و علاقهمندي را ميتوان در آثاري از دكتر اسلامي ندوشن كه درباره ايران نوشته، به وضوح مشاهده كرد، آثاري چون مجموعه مقالات «ايران را از ياد نبريم»، «ايران چه حرفي براي گفتن دارد؟»، «چهار سخنگوي وجدان ايران» و ...
4- بالاخره چهارمين خصلت روشنفكران نسل مذكور، فرهنگ محوري و تاكيدشان بر اصالت و ارجحيت اصلاحات فرهنگي بر ساير روشهاي اصلاحي مثل اصالت سياست يا اصالت اقتصاد است. اين روشنفكران اگرچه از سياست بهطور كلي گسسته نيستند و در نوشتار و گفتارشان اشارات و انتقادهاي سياسي كم نيست، اما تاكيدشان بر فرهنگ است و در كار فكري و روشنفكري براي آن اولويت قائلند. اين ويژگي باعث شده كه آثار ايشان كمتر زباني تند و تيز داشته باشد و در نتيجه جوانترها كه بيشتر روحيهاي پرشور و هيجان دارند، اقبال كمتري نسبت به آثار آنها نشان بدهند. اگرچه همين ويژگي سبب ميشود نوشتههاي اين روشنفكران ماندگارتر باشد. كتابهاي دكتر اسلامي ندوشن درباره فردوسي و حافظ و سعدي و مولوي تاريخ مصرف ندارد و هميشه ميتوان به آنها مراجعه كرد و براي فهم عميقتر ميراث ادبي و فكري ايران از آنها بهره جست.
دكتر محمدعلي اسلامي ندوشن در كنار خصائل ارزنده نسل مذكور، يك ويژگي بارز ديگر هم داشت كه در ميان همه نويسندگان و روشنفكران معاصر ايراني كمياب است و آن نگارش صادقانه و بيتعارف و صريح زندگي خويشتن است. در ميان خودزندگينامههايي كه اهل قلم و فرهنگ ايراني نگاشتهاند، كتاب «روزها»ي دكتر اسلامي ندوشن جايگاه ممتاز و ويژهاي دارد و با آثار شاخصي چون «روزها در راه» اثر شاهرخ مسكوب و «شما كه غريبه نيستيد» اثر هوشنگ مراديكرماني قابل قياس است. اين كتاب گواهي آشكار بر خصلت تجددخواه و روحيه فكري نوگراي دكتر اسلامي ندوشن است كه چنين بيريا به گزارش احوالات و مشاهدات شخصي خود پرداخته است. يادش گرامي باد. با اميد.