مجلس و دولت رييسي و آموزش و پرورش
محمد داوري
آخرين سال مجلسي كه كل دوره آن صندلي رياست در اختيار محمدباقر قاليباف با پيشينه نظامي بوده و دومين سال دولت ابراهيم رييسي كه پيشينه كاملا قضايي داشته در حال سپري شدن است و حاصل اين مجلس و اين دولت براي دستگاه مهم و بزرگ آموزش و پرورش چيزي جز بيثباتي و تنش و ناامني و نارضايتي نبوده است.
در حالي كه انتظار ميرفت پس از دوره كرونا مدارس با ثبات و كارآمدي نسبي آسيبهاي دوره كرونا را جبران كنند، متاسفانه سال تحصيلي جاري اگر نگوييم بيثباتترين سال تحصيلي دو دهه اخير به جرات ميتوان گفت يكي از بيثباتترين سالهاي تحصيلي بوده است كه قرباني اين بيثباتي ناشي از بيتدبيري مجلس و دولت در درجه نخست دانشآموزان و سپس فرهنگيان بودهاند.
براي اثبات اين بيثباتي همين بس كه گزينه سوم پيشنهادي دولت پس از عدم راي اعتماد مجلس به دو گزينه نخست دولت رييسي، ركورد ميانگين دوره وزراي آموزش و پرورش پس از انقلاب را شكست و در كمتر از يكسال و نيم محترمانه بركنار شد هر چند اين بركناري استعفا نام گرفت.
مجلس هم كه يوسف نوري را با راي بالاي پس از رد گزينه اول و دوم مورد اعتماد دانسته بود پس از بيثباتيها و بيتدبيريها چه در جريان اعتراضات صنفي معلمان و چه در جريان اعتراضات مدني دانشآموزان و چه در اجراي رتبهبندي معلمان شاغل و پيگيري همسانسازي معلمان بازنشسته و از همه مهمتر بحث مسموميت دانشآموزان، چارهاي در مقابل افكار عمومي جز انتقاد از وزير و تهديد به استيضاح نديد، چون قبل از رسيدن فصل درو نمايندگان متوجه كاشته خود شدند و در سال آخر مجلس كه دوباره خود را براي انتخابات مجلس بعدي آماده ميكنند ژست دفاع از حقوق دانشآموزان و معلمان را گرفتهاند.
دولت هم كه در تامين بودجه آموزش و پرورش به ويژه اعتبار رتبهبندي مانده بود چارهاي جز واكنش نشان دادن به اعتراضات معلمان و دانشآموزان و والدين جز مجبور كردن نوري به استعفا نداشت تا شايد كمي از خشم و اعتراضها بكاهد.
حالا در آستانه روز معلم، وزارتخانه پر از مساله و مشكل با سرپرستي اداره ميشود كه گذشته از صلاحيت و كارآمدي او معلوم نيست كه گزينه مورد نظر دولت باشد يا نه و از مجلس راي اعتماد خواهد گرفت يا نه.
خلاصه كلام اينكه آموزش و پرورش از مجلس و دولت رييسي تاكنون نه تنها طرح و تدبيري راهگشا نديده است، بلكه در اين دوره چالشها و تنشها و ناكارآمديها و بيثباتيها بيشتر و بيشتر شده است و اين شرايط نارضايتي و نااميدي را در بدنه فرهنگيان و دانشآموزان و خانوادهها تشديد كرده است و آنچه اين روزها از سوي مجلسيها و دولتيها نيز پيرامون آموزش و پرورش ابراز ميشود، اميدبخش نبوده و انتظار ميرود چارهاي اساسي انديشيده شود تا بيش از اين فرداي كودكان و نوجوانان اين مرز و بوم تيرهتر نشود.