آداب گفتوگو در موقعيت برابر
احمد مازني
سالها قبل علياكبر سياسي واضع روانشناسي نوين در ايران، براي ايجاد اين رشته در ايران تلاش طاقتفرسايي كرد، چراكه نه آن زمان كه اكنون نيز در بعضي اقشار اين اعتقاد وجود دارد كه فقط ديوانهها نياز به روانشناس دارند! در حالي كه نياز ما به روانشناس همانند نياز ما به طبيب است و در اين زمينه همچنان نيازمند فرهنگسازي هستيم. مساله گفتوگو و آداب گفتوگو، اكنون همين مشكل را دارد. مخصوصا وقتي سخن از آداب گفتوگو به ميان ميآيد برخي مخاطبان تصور ميكنند مورد توهين قرار گرفتند، در حالي كه ابتداييترين امر در هر موضوع و مسالهاي آشنايي با آداب آن است و گفتوگو نيز از اين قاعده مستثني نيست. نخستين ادب از آداب گفتوگو آگاهي از مفهوم گفتوگو است، چراكه «گفتوگو» با «پرسش و پاسخ»، مناظره، مذاكره و مجادله متفاوت است. بعد از اعتراضات پاييز 1401 بعضي از مسوولان كشور، منتقدين را دعوت به گفتوگو ميكنند و در ادامه ميگويند در هر زمينهاي ابهام داريد، بياييد تا رفع ابهام كنيم. هر چند گفتوگو ممكن است از نوع توضيحي، مشورتي، حل مساله، دوستانه يا انتقادي باشد، اما «گفتوگو» به ويژه در سطح ملي فراتر از رفع ابهام است. در گفتوگو، هدف كشف حقيقت است. لذا هر يك از طرفين گفتوگو بايد خود را در موقعيت برابر با ديگري بداند، چراكه تمام حقيقت نزد هيچ كس نيست و ممكن است بخشي از حقيقت نزد ديگري باشد و در نتيجه هيچ كس به دليل برخورداري از قدرت سياسي، نظامي، اقتصادي و نبايد خود را بينياز از گفتوگو با ديگران بداند. متاسفانه گاهي به گوش ميرسد كه حاكميت نيازي به گفتوگو احساس نميكند. درست اين است كه هيچ كس نبايد خود را بينياز از گفتوگو بداند.
نكته مهم ديگر در آداب گفتوگو، مهارت گوش دادن است. وقتي يك نفر در حال سخن گفتن است، ديگري نبايد وارد بحث شود، بلكه بايد گوش بدهد تا كلام طرف مقابل منعقد شود و پس از ختم كلام او سخن بگويد.
بارها شاهد هستيم كه در حال سخن گفتن يك نفر، ديگري وارد سخن او ميشود و با ذكر واژهاي، به خيال خود جمله او را تكميل ميكند. در حالي كه معلوم نيست منظور متكلم چنين باشد و چه بسا شما با ارايه يك واژه بيارتباط با موضوع مورد نظر او رشته كلام را از دست او خارج كرده باشيد و نيز گاهي مشاهده ميشود مخاطب، از سخن ناقص متكلم برداشت منفي ميكند و در بين كلام گوينده موضع دفاعي ميگيرد! در حالي كه اگر با آرامش به سخن او گوش بدهد و پس از اتمام سخن او نظر خود را بيان كند چه بسا در مواضع او نقاط مشترك بسياري با مواضع خود پيدا كند كه نتيجه آن همگرايي باشد و اگر به اشتراك نظر نرسيدند نتيجه آن واگرايي توام با احترام به نظر مخالف خواهد بود.
بنا بر اين براي طرح گفتوگو آشنايي با آداب گفتوگو ضروري است. بديهي است كه نخستين ادب از آداب گفتوگو درك درست از مفهوم و در پي آن مهارت گوش دادن است و بالاخره احساس نياز به گفتوگو و احساس برابري با طرفهاي گفتوگو پيشنياز گفتوگو است.