چگونه ايدههاي مرده هنوز ميان ما حضور دارند؟
محمود فاضلي
كتاب «اقتصاد زامبي» نوشته جان كويگين با ترجمه زاهر تدين از سوي انتشارات كوير در اختيار علاقهمندان به حوزه اقتصاد قرار گرفت. نويسنده هنگامي كه اوايل سال 2009 ميلادي آغاز به نوشتن اقتصاد زامبي كرد، عنوان اثر ايدههاي مرده بود. برداشت نويسنده اين بود كه با شكست كامل نظام مالي جهاني، مجموعه ايدههاي پشتوانه ظهور شكل ناپايدار سرمايهداري يعني شالوده معاملات سوداگرانه يا سازوكارهاي هدايتگر ايدهآل براي انواع تصميمات اقتصادي براي هميشه بياعتبار ميشوند. به مجموعه اين ايدهها كه نويسنده آن را «ليبراليسم» بازار مينامد، نامهاي گوناگوني نهاده شده است. زماني كه خطر فروپاشي اقتصاد در سطح گسترده از بين رفت، ايدههاي قديمي دوباره ظاهر شدند. حتي اگر عقايد گذشته همچنان بر بحثهاي عمومي حاكم باشند آنها ديگر بيانگر مجموعه انديشههاي زنده نيستند، در عوض آنها دوباره پوست انداختند. درهم آميختند و صحنه سياسي را برهم زدند و شعارهايي را سر ميدهند كه ديگر معنايي ندارند. در يك كلام آنها زامبيها هستند و به همين دليل عنوان كتاب چنين است. ايدهها اغلب به گونهاي مطرح ميشوند كه گويي با حقايق ابدي يا محصولي از انديشه الهام گرفته از يك نوع نبوغ فردي هستند. حتي در گزارشهاي انتقادي، ايدههاي ليبراليسم بازار يا به عنوان خطاهاي ساده يا به عنوان داستانهاي روشن طرحشده براي حفاظت از منافع طبقاتي ارايه ميشوند. شواهد تجربي و تقاضاي راهحلهاي سياسي در راستاي حل مشكلات بيكاري و تورم است. يكي از دغدغههاي نويسنده در اقتصاد زامبي شرح چگونگي اقتصاد كلاسيك بازار آزاد است كه ظاهرا با شكستهايش در بحران بزرگ بياعتبار شد و با موفقيت سوسيال دموكراسي كينزي پس از 1945 به عنوان ليبراليسم بازار دوباره ظهور يافت و از دهه 1970 بر انديشه نخبگان سياسي تسلط دارد. هدف اصلي اين كتاب رديابي چرخه زندگي اين ايدههاي زامبي است، از ظهورشان به عنوان واكنشي عليه سوسيال دموكراسي كينزي تا شكستشان در بحران مالي جهاني. تنها با فهم تولد و زندگي اين ايدهها و دلايل مرگشان است كه ميتوانيم آنها را يكبار براي هميشه به خاك بسپاريم و به سوي يك جايگزين سوسيالدموكراتيك جديد حركت كنيم. ايدهها، زندگي طولاني دارند، اغلب بيشتر از بنيانگذارن خود زندگي ميكنند و شكلهاي متفاوت و جديد به خود ميگيرند. برخي ايدهها بهدليل مفيد بودن به حيات خود ادامه ميدهند. برخي ديگر ميميرند و فراموش ميشوند. اما حتي زماني كه خود ايدهها ثابت كنند نادرست هستند، بسيار خطرناك هستند، بسيار سخت از بين ميروند. حتي با وجود شواهدي كه به نظر ميرسد از بين رفتهاند همچنان زندهاند. اين ايدهها نه زندهاند و نه مرده بلكه آنها ايدههاي ارواح يا زامبي هستند. عادات ذهني و فكري به سختي تغيير ميكنند به ويژه هنگامي كه جايگزين آمادهاي براي آنها نباشد. ايدههاي زامبي كه نظام مالي جهاني را تا آستانه سقوط پيش بردند و موجب ورشكستگي هزاران شركت و بيكاري ميليونها كارگر شدند هنوز در ميان ما حضور دارند. آنها بر انديشه كساني كه سياست پاسخ به بحران را تعيين و بسياري از مفرسان و تحليلگراني كه اين پاسخ را ارزيابي كردهاند، تسلط دارند. هرفصل به يك ايده واحد ميپردازد و با شرح تولد ايده آغاز ميشود، با يك بخشي درباره زندگي آن و پيامدهاي نظري و سياسي ادامه مييابد. بخش بعد شرح مرگ ايدهاي است كه توسط بحران جهاني شكل گرفته اما نتيجه ضعفي است كه پيش از بحران نيز مشهود بوده است. بخش مختصري نيز درباره تلاشها در احياي مجدد اين ايدههاي مرده است كه از گور برخاستهاند و به عنوان زامبيهاي ارواح شناخته ميشوند. بخش بعد با عنوان «پس از زامبيها» نگاهي به جايگزينهاي ايدههاي ليبراليسم بازار مياندازد.
بخش پاياني «اقتصاد براي قرن بيست و يكم»، نگاهي كليتر به ايدههاي نظري و سياسي مياندازد كه با توجه به شكست ليبراليسم بازار مورد نياز خواهد بود. روشن است كه وضعيت اقتصاد مشكلي بسيار جدي دارد. يك بحران مالي بزرگ در وضعيت اقتصاد ايجاد شده است و با اين حال اكثريت از ديدن اين معضل ناتوان هستند. حتي پس از بحران، ارزيابي مناسبي انجام نشده است. بسياري از اقتصاددانان مانند گذشته به كار خود ادامه ميدهند، گويي هيچ اتفاقي رخ نداده است. در حال حاضر، برخي در حال مطرح كردن اين ادعا هستند كه هيچ اتفاقي نيفتاده است.