• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5485 -
  • ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۷ ارديبهشت

آقاي مورايس خوش آمديد!

ابوالفضل نجيب

 

اظهارات اخير مورايس، سرمربي سپاهان را مي‌توان در نوع خود بي‌سابقه و بسيار دور از انتظار از يك مربي باسابقه در ليگ‌هاي اروپايي ارزيابي و تلقي كرد. به همان اندازه كه اظهارات و اتهامات اميد نورافكن را مي‌توان به امري عادي در ليگ ايران تعبير كرد. ادعاها و اظهاراتي كه نه تنها مسبوق به سابقه كه به امري طبيعي و كليشه‌اي تبديل شده است. اما اينكه يك مربي خارجي در كلاس و كارنامه مورايس نداند اظهاراتي معادل اتهام تباني به اشخاص معلوم در كشورهاي اروپايي چه عواقب و تبعات و پيامدهاي حقوقي به همراه دارد، امري بعيد است. 
اينكه مورايس با چنين صراحت بياني مربيان ايراني را به تباني عليه سپاهان متهم مي‌كند، علي‌القاعده ريشه در نوعيت گفتمان بازيكنان و مربيان اينجايي دارد. به يك معني مربيان خارجي حاضر در ليگ به‌تدريج از جانب مديران باشگاه‌ها نسبت به فضاي خاص حاكم توجيه و به نوعي خود را همرنگ فضاي حاكم بر باشگاه و فضاي فوتبالي مي‌كنند. آنها 
به تدريج توجيه مي‌شوند كه در ليگ ايران حاشيه‌ها ازجمله مهم‌ترين آنها متهم كردن داوران بر متن فوتبال غلبه دارد. به يك معني مي‌شود با حاشيه‌سازي و اظهارات و اعتراضات هم بر بخشي از شكست‌ها سرپوش گذاشت و همزمان بر روند نتيجه‌گيري‌هاي آينده تاثير گذاشت. واقعيت اين است در ليگ ايران مربيان خارجي بسياري صرف‌نظر از شكست‌ها و موفقيت‌ها آمده و رفته‌اند، اما پديده‌اي كه حداقل در چند سال گذشته در ميان برخي مربيان خارجي شاهد بوده‌ايم، اعتراض به داوري تا حد اختصاص تمام زمان مصاحبه بعد و ايضا قبل از بازي به داوري است تا جايي كه مسووليت شكست‌هاي خود را يكسره متوجه داوران كرده‌اند.  با نگاهي به گذشته مي‌توان به استراماچوني و بعد از او ساپينتو اشاره كرد. نقش مربيان داخلي را عجالتا به دلايلي كه توضيح خواهم داد فاكتور مي‌گيرم. بايد يادآوري كنم اعتراضات استراماچوني آن‌هم در هفته‌هاي اول حضور در ليگ به تدريج و با كسب پيروزي‌هاي متوالي كمرنگ شد. اين تغيير رويه به اين معني  بود كه شكست‌هاي اوليه هيچ يا حداقل تاثير آنچنان تعين‌كننده‌اي در ناكامي‌هاي استقلال نداشته و اعتراضات اوليه او به نوعي حاصل و تحت‌تاثير آموزه‌هاي مديران و توجيه كردن استراماچوني از چند و چون اهميت حاشيه‌سازي در ليگ ايران بود. همان‌گونه كه مي‌توان رفتار ساپينتو و واكنش‌هايش حين بازي و اظهارات او بعد از هر بازي را متاثر از همين آموزه‌هاي يادشده ارزيابي كرد.  البته نمي‌توان روحيات فردي و شخصيت تندخو و بعضا نگاه از بالاي او به ليگ ايران و حريفان را در تشديد اين وضعيت ناديده گرفت. با همه اين احوال به هيچ روي نمي‌توان اظهارات اخير مورايس را نه‌تنها با هيچ‌كدام از مربيان داخلي كه بعضا با نمونه‌هاي خارجي مقايسه كرد، آن‌هم مربي كه تا همين هفته‌هاي اخير آنچه درباره او نوشته و گفته مي‌شد، از فهم فوتبالي و درك اخلاقي و كلاس بالاي او در تنظيم رابطه با حريفان و به خصوص مربيان رقيب حكايت داشت. آنچه باعث شد پيش‌تر مربيان ايراني را در اين ارزيابي فاكتور بگيرم، ابتدا متفاوت بودن جنس حاشيه‌سازي مورايس در مقام يك مربي در مقايسه با مربيان داخلي و دوم اتهام صريح مورايس به مربيان معلومي درخصوص تباني عليه سپاهان است، آن‌هم مربي كه بعد از باخت در مقابل حريفان و آن‌هم با نتايج سنگين پيش از اظهارنظر درباره نحوه قضاوت و تاثير آن در داوري، با كمال تواضع به روز بد تيم خود و حتي ارنج آن اذعان مي‌كرد.  به همين دلايل ساده نمي‌توان و نبايد اظهارات اخير مورايس كه مي‌تواند تا حد باز كردن يك پرونده حقوقي عليه ايشان سنگيني كند، يكسره متوجه مورايس كرد. به يقين او در مقام سرمربي يك تيم به خوبي مي‌داند اظهارات او معادل اتهام تباني عليه اشخاص حقيقي و هم حقوقي است كه اگر از جانب آنها در مقام شاكي اراده‌اي براي اعاده حيثيت باشد، مي‌تواند مورايس را به سادگي بر صندلي پاسخگويي بنشاند. اما آنچه به امريت اين اتهامات كه مورايس عامل آن مي‌باشد، مربوط مي‌شود، يكسره متوجه مديران و كساني است كه مورايس را نسبت به نتايج فرضي چنين حاشيه‌سازي متقاعد و مجاب كرده‌اند. كساني كه مورايس را نسبت به همه نوع مصونيت حقوقي و اخلاقي و پرنسيب‌هاي اخلاقي آن توجيه و متقاعد كرده‌اند، مديراني كه زير پوشش فرهنگ‌مداري و اخلاق‌مداري قادر هستند حيثيت و اعتبار فوتبالي و اخلاقي امثال مورايس را به چالش بكشند و در واقعيت امر حراج منافع خود كنند. 
در اينكه فضاي فوتبالي و به خصوص مديريتي حاكم بر آن آلوده به سياست و سياست‌بازي است، ترديدي نيست. همين كه هر بازيكن و مربي و مسوولي مي‌تواند فارغ از تبعات قانوني با فراغ خاطر درباره همه‌چيز اين فوتبال و گذشته و حال آن اظهارنظر كند، گوياي مصونيت نانوشته حاكم بر فوتبالي است كه هميشه حاشيه‌هاي آن بر متن مي‌چربيده. در اين بلبشو دل‌مان خوش بود به مربياني كه كارنامه خود را با معيار نتايجي كه كسب كرده ارزيابي كنند. دل‌مان خوش بود اينها حيثيت و اعتبار و استقلال خود را قرباني جوسازي‌ها و حاشيه‌سازان حرفه‌اي نكنند. اما حالا ناچاريم خطاب به مورايس تنها يك جمله بگوييم: آقاي مورايس به ليگ برتر ايران خوش آمديد!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون