• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5485 -
  • ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۷ ارديبهشت

نقد فيلم «در جبهه غرب خبري نيست» ساخته ادوارد برگر

جنگ و صلح

آريو راقب ‌كياني

سينماي جنگ، سينمايي است كه منعكس‌كننده رويكرد سازنده آن به اين مقوله مخوف است. سينمايي كه با بازسازي وقايع جنگ سعي در بازبيني مجدد زمان‌ و مكان‌هاي پسا جنگ را دارد. با اين حال سينماي جنگ، گاه واقع‌گرايانه به پرداخت مسائل جنگ مي‌پردازد و با اين نگرش در اذهان عمومي ماندگار شده‌ است و گاه با ملغمه‌اي از شعار و تحريف، سعي در انحراف از مسير طي‌شده تاريخي براي مخاطب را دارد. 
فيلم سينمايي «در جبهه غرب خبري نيست» به كارگرداني ادوارد برگر را مي‌توان با نگاه ضدجنگ و البته غيرسياسي و بي‌طرفانه مولف آن تماشا كرد. فيلم تكان‌دهنده‌اي كه در آن به مرور كاراكتر دست نخورده و زلالي چون «پل بومر» (با بازي فليكس كمِرِر) انسانيت خود را از دست داده و استعداد خشونت دروني‌اش را به رخ مي‌كشد.
سير تحول شخصيت‌ها در اين فيلم به گونه‌اي است كه از پل بومر 17 ساله كه در ابتدا و هنگام دريافت يونيفورم نگاه فانتزي به جنگ دارد، رفته‌رفته يك هيولاي آدم‌كش مي‌سازد. طرح داستان براي ساير دوستان او يعني آلبرت كروپ، فرانتس مولر و لودويگ به همين نحو و منوال پيش مي‌رود؛ پسر بچه‌هاي رمانتيكي كه به خواست امپراتور و با حرف‌هاي پروپاگانداوار و در ظاهر ميهن‌پرستانه‌اش مسخ شده و تبديل به مردان جنگي ‌مي‌شوند كه در واقعيت هولناك خندق‌هاي جنگ، جان خود را به نوبت از دست مي‌دهند. چهار دوستي كه درمي‌يابند در توصيف جنگ، رسانه‌ها و مدرسه‌ها دروغ به خورد ايشان داده‌اند و چاره‌اي ندارند كه پس از نام‌نويسي ناآگاهانه‌شان در ارتش آلمان، دومينووار مرگ را يكي پس از ديگري انتخاب كنند. كاراكتر «پل بومر» كه نسبت به ساير دوستان، رويين‌تن جلوه مي‌كند، در پايان‌بندي فيلم پاي صحبت ژنرال دقايقي قبل از صلح مي‌نشيند و مي‌فهمد نقش او سپر انساني شدن براي مافوق‌ها است و او هويتي ندارد جز پلاك فلزي كه برگردن دارد كه شايد حتي در سرشماري كشته‌شدگان جنگ نيز به حساب نيايد. او كه در ابتدا با رويكرد انسان‌مدارانه شهامت كشتن فرانسوي‌ها را نداشت، در انتها تبديل به ماشين آدم‌كشي مي‌گردد كه حتي اهميتي به از دست دادن جان خود نمي‌دهد؛ همچون كاراكتر نيك در شكارچي گوزن. 
فيلم شايد كمتر سمت و سويي شخصيت‌محورانه به خود گرفته باشد و روايت‌گري در آن دچار پرش باشد، وليكن تماشاگر نمايي از شخصيت‌ها را مي‌بيند كه در دو سمت موازي و البته خلاف جهت هم سير مي‌كنند. 
فرماندهاني كه در پشت ميدان جنگ مشغول تناول غذاهاي مختلف و متنوع هستند و سربازاني كه دنبال تكه ناني براي سير شدن مي‌گردند و به همين دليل ناچار به دزدي از روستاييان مي‌شوند، ژنرال‌هايي كه نگران چركين شدن لباس‌هاي خود هستند و پياده‌نظام‌هايي كه در گِل و لاي مشغول تقلا براي بقا هستند، مافوق‌هايي كه فردفردشان ارج و قرب دارند و لشكري كه سرنوشت كوه جسدهاي گنديده و گوشت‌هاي تل‌شده انتظارشان را مي‌كشد و تنها چيزي كه از آنها به درد جنگ مي‌خورد، لباس‌ها و پوتين‌هاي برجاي مانده از ايشان است كه به نفر بعدي اهدا مي‌شود! شايد اين لباس‌هاي فرم رزم، رقابت براي زايش مرگ گذاشته‌اند. بنابراين از نگاه پيررنگي نيز، روايت فيلم شايد دچار اختلال و نوسان است، وليكن ازسوي فيلمساز عمدي در كار است كه جنگ و صلح توامان پشت صحنه جنگ و ميدان نبرد را همچون خون‌هاي ريخته شده روي زمين باهم ممزوج نمايد. 
 فيلم اقتباسي «در جبهه غرب خبري نيست» از رمان نويسنده آلماني يعني «اريش ماريا رمارك» نگاه ضدجنگش را به اين پديده ناگوار صرفا معطوف به وقايع جنگ جهاني اول نمي‌كند. فيلم براي اين كار نه شعار مي‌گويد و نه در ورطه گل درشت‌گويي مي‌رود. فيلم حتي نمي‌خواهد حس سمپاتيك تماشاگر را در قبال مرگ و مير سربازان بي‌دفاع برانگيزد. فيلم اصول و عقيده‌اش را از دل تصاوير و ضرب آهنگ موسيقي‌اش بيرون مي‌كشاند و جنگل پر از كاج زمستاني همراه با روباه‌ مادر و توله‌هايش را در مقابل انفجار و تركش‌هاي هيچستان جنگ با دور باطل زندگي‌هاي از دست رفته قرار مي‌دهد و انتخاب هر يك را به مخاطب واگذار مي‌نمايد. دوربين «در جبهه غرب خبري نيست» مثل اكثر دوربين‌هاي جنگي به صورت دوربين روي دست نيست كه وسعت ديد را از مخاطب بگيرد و با تكانه‌هايش اضطرابي مضاعف را به مخاطب القا كند؛ بلكه دوربين مي‌داند كه كجا سربازان نجات‌نيافته‌اش را تنها و از نمايي دور در برزخ جنگ رصد كند و سكوت و بهت آنها را بر هياهو و غائله جنگ رجحان دهد. حتي پلان‌هاي از بالاي دوربين نيز، اين دوگانگي آرامش قاب تصويري و طغيان اتفاقات درون آن را ترسيم مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون