در چرخه معيوب نمانيم!!
به جاي تشكيل گروهي انديشمند از حوزهها و تفكرات مختلف، براي رسيدن به سياستهايي كه بتواند از تعارض ارزشهاي رسمي با ارزشهاي تغيير يافته جاري بكاهد، در اقدامي عجيب، آستين كوتاه مردان ميشود مساله و در ليست منكرات قرار ميگيرد!! ازسوي ديگر، نزاعهاي سياسي بيهوده با شدت بيشتري جريان دارد. اينبار اما به صورت گستردهتر و حتي در مديريت يكدست شده نيز تعميم يافته است. در شرايطي كه بايد صداهاي داخل حمايت شده و محيطهاي گفتوگوسازي براي كشانده شدن تنازعات خياباني به حضورهاي گفتوگويي تقويت شود، اما به بهانههاي مختلف، قطع همكاري با برخي اساتيد دانشگاه، فشار بر مطبوعاتي كه فينفسه حضور و تبيينهايشان در حوادث پاييزي در كنار مردم و در مقابل براندازان خارجي موثر بود را شاهديم. متاسفانه مسيرهاي غلط بيش از اين است و اين حجم از فراموشي و نسيان تعجببرانگيز است. هر چند فراموشي و نسيان براي زندگي فردي، احتمالا آرامبخش باشد؛ اما نسيان در نظامهاي سياسي ميتواند پاياني فاجعهآميز را رقم بزند. همه اينها درحالي است كه چشماندازي از بهبود سرمايهگذاري و رشد اقتصادي و معيشتي مردم نيز وجود ندارد. امروز ديگر حتي، تكذيبكنندگان ديروز با گوشت و پوست و استخوان درك كردهاند كه رشد اقتصادي بدون سرمايهگذاري و حل مسائل بينالمللي امكانپذير نيست. من معتقدم امروز حل مسائل بينالمللي نيز بدون حل مسائل اجتماعي در داخل كشور و افزايش اعتماد و سرمايه اجتماعي بين دولت و جامعه امكانپذير نيست .
كشور را از اين چرخه معيوب خارج كنيم.