مساله آب هيرمند چيست؟
شرايط در اين استان پس از آن بدتر شد كه افغانستان جريان رودخانه هيرمند را كه حوضه آبخيز اوليه حوضه سيستان است، محدود كرده و در نتيجه اين منطقه را از سهم حق خود از آب محروم كرد. كشاورزان استان براي تامين آب خود به رودخانه هيرمند متكي هستند. افغانستان در دو دهه گذشته سدها و كانالهايي ساخته است كه سهم ايران از آب را به ميزان قابل توجهي كاهش داده است. بر اساس معاهده آب رودخانه هيرمند، ايران حق دارد سالانه 850 ميليون مترمكعب آب از رودخانه دريافت كند. سيستان و بلوچستان امسال تنها دو درصد از سهم حق خود را از آب دريافت كرده است. افغانستان مدعي شده است كه مخزن اين كشور جوابگوي نيازهاي داخلي آن نيست و اين موضوع را بهانهاي براي محروم كردن ايران از 98 درصد از سهم آب خود كرده است. محمدعلي منصف، نماينده بيرجند و قائنات در نطقي در مجلس شوراي ملي به تاريخ دوم اسفند ۱۳۲۴ هشدار داد كه «افغانها در مسير رود هيرمند مشغول حفر نهر جديدي در پانزده كيلومتري جنوب كرشك در ولايت قندهار هستند كه پنج تا نه متر عمق دارد، تا ۵۹ متر عرض و بيش از دويست كيلومتر طول دارد كه ۲۴ تا ۳۶ هزار كارگر با ماشينآلات جديد زيرنظر مهندسان خارجي در آن مشغول به كارند و اگر تمام شود و جريان پيدا كند، تصور نميكنم كه بعدا سيستاني وجود داشته باشد.» در سال ۱۳۲۷ منصورالسلطنه عدل، نماينده ايران در سازمان ملل متحد شكواييهاي عليه افغانستان به شوراي امنيت اين سازمان درباره توسعه زيرساختهاي آبي از سوي افغانستان داد. دولت امريكا وابسته كشاورزي سفارت خود در تهران به نام پولستر را براي تهيه گزارشي موشكافانه از وضعيت سيستان و آب هيرمند به منطقه فرستاد. دولت امريكا كميسيون بيطرفي به نام «كميسيون دلتا» براي راهحل اين معضل پيشنهاد كرد. در اسفند 1328 سه كارشناس با نامهاي فرانسيسكو دومين گوئز از شيلي، رابرت لوري از امريكا و كريستوفر ني وب از كانادا برگزيده شدند. برآيند پژوهش اين كميسيون در 1330 تعيين ۶۴۰ ميليون مترمكعب در سال يا ۲۲ مترمكعب در ثانيه براي ايران بود. افغانستان نظر اين كميسيون را پذيرفت، اما چون بعضي قسمتهاي گزارش كميسيون به ضرر سيستان و قسمتهايي از آن مبهم بود و به علاوه نسبت به چند موضوع مورد ادعاي دولت ايران اظهارنظر نشده بود، ايران نه پيشنهادهاي كميسيون را پذيرفت و نه رد كرد. شمار بندهايي كه افغانستان روي آب هيرمند زد، رو به افزايش گذاشت: بند سراج، بند كز كشك، بند رودبار، بند مهرآباد، بند چهار برجه، بند كمال خان، بند قلعه فتح، بند خوابگاه و يكى، دو بند ديگر. آب هيرمند در ايران چنان كاهش چشمگيري يافت كه تنها در سال ۱۳۲۶ به مرگ بيش از ۲۴۰۰ راس گاو و كوچ گسترده اهالي سيستان انجاميد. موضوع به رسانهها كشيد و اعتراض برانگيخت. در ۲۲ اسفند ۱۳۵۱ گزارش كميسيون دلتا ميان اميرعباس هويدا، نخستوزير آن هنگام ايران و محمدموسي شفيق، نخستوزير افغانستان در كابل به امضا رسيد و مقرر شد در هر ثانيه ۲۶ مترمكعب آب (معادل ۸۵۰ ميليون مترمكعب در سال) سهم سيستان و درياچه هامون باشد . جمع ۲۲ مترمكعب آب در ثانيه بر پايه گزارش كميسيون دلتا و چهار مترمكعب آب در ثانيه به عنوان «حسن نيت و علايق برادرانه» بود. اسدالله علم وزير دربار شساهنشاهي در دهههاي چهل و پنجاه شمسي در سال آخر حيات خود در آخرين جلد خاطرات خود درباره مساله هيرمند مينويسد: «چهارشنبه 21/2/1356: «[حسين داودي] سفير شاهنشاه در كابل را پذيرفتم. شرح مفصلي ميگفت كه قرارداد چند سال پيش دولت ايران با افغانستان را كه دولت ايران [درباره هيرمند] بست و اول افغانها ميگفتند بسيار بد است و (دولت انقلابي جديد) امضا نميكردند بعد كه مطالعه كردند، ديدند كاملا به منفعت آنهاست، چون مساله سيلابها كه بايد به سيستان برسد در آن نيست و بايد در پروتكل عليحده[اي] مبادله ميشد و دولت سابق هم رفت. اينها هم جز به متن قرارداد به چيز ديگري اهميت نميدهند و حالا ميخواهند جلوي سيلابها را بگيرند و به گودزره [تالابي در نرديكي مرز ايران و در داخل خاك افغانستان] بيندازند. آمدن نعيم هم براي اين [منظور] بود. دولت هويدا هم توجهي ندارد. اين خبر مثل پتك بر سر من فرود آمد و شب تب كردم، تا فردا يا پسفردا عرض كنم با آنكه در مجلس ما و آنها تصويب شده، قرارداد مبادله نشود تا بعد ببينيم چه خاكي بر سر بريزيم.» سهشنبه 27/2/1356: {شاه} فرمودند، آخر اگر ما به افغانها سختگيري بكنيم در دامن روسها ميافتند. عرض كردم، اين يك مساله جداگانه است و اينها به هر حال در دامن روسها افتادهاند، زيرا عمر داوود آفتاب لب بام است پس چرا ما سند را مبادله كنيم و يك سند محكمي به دست دولت كمونيست بعدي افغان بدهيم؟ بهتر است قرارداد مبادله نشود. فرمودند، به هر حال ما بايد از همين آبي كه داريم استفاده خوب بكنيم. عرض كردم، خشكي [تالاب] هامون يك بدبختي بزرگ منطقه است، زيرا گاوداري سيستان از بين ميرود.» (ص481).