نگاه اروپاييها به نظم آينده جهان
شهروندان اروپايي روسيه را به عنوان «دشمن» ايالات متحده را به عنوان «دوست»
و چين را به عنوان يك «شريك ضروري» ميبينند
محمدحسين لطفالهي
در آيندهاي نه چندان دور موعد تصميمگيري نهايي سياستمداران اروپايي درباره چند موضوع حياتي براي آينده اروپا فرا خواهد رسيد؛ آيا اروپا بايد از ايالات متحده در تقابل با چين حمايت كند؟ آيا چين بايد به دليل حمايت از روسيه در جنگ با اوكراين تنبيه شود؟ آيا اروپا بايد در راستاي بازسازي روابط با روسيه پس از پايان جنگ اوكراين گام بردارد؟
تصميمگيري رهبران اروپايي درباره هر كدام از اين موضوعات، زندگي روزمره شهروندان اروپايي را بهطور جدي تحت تاثير قرار خواهد داد. با توجه به ساختار دموكراتيك سياست در اروپا، با نگاهي به آنچه افكار عمومي از رهبران درباره سياست خارجي انتظار دارند، ميتوان دورنمايي هر چند غيرقطعي را از تغييراتي كه ممكن است در سياست خارجي كشورهاي اروپايي رخ دهد به دست آورد.
شوراي روابط خارجي اتحاديه اروپا (ECFR) به تازگي در 11 كشور عضو اين اتحاديه شامل اتريش، بلغارستان، دانمارك، فرانسه، آلمان، مجارستان، ايتاليا، هلند، لهستان، اسپانيا و سوئد اقدام به برگزاري نظرسنجي كرده و نظر شهروندان اروپايي در خصوص سياست خارجي و همچنين همكاري با كشورهايي نظير ايالات متحده، روسيه و چين را جويا شده است.
نتايج اين نظرسنجي نشان ميدهد نگاه اروپاييها به روابط با ديگر كشورها تحت تاثير تحولاتي نظير جنگ اوكراين دستخوش تغيير شده است. شهروندان اروپايي تمايل دارند در مناقشه ميان ايالات متحده و چين اروپا موضعي خنثي داشته باشند و هرچند از بعضي خطراتي كه تعميق روابط اقتصادي ميان اروپا و چين ميتواند براي اروپا در پي داشته باشد، آگاهند اما چندان با سياستمداراني كه بر «ريسكزدايي» تاكيد ميكنند، همسو نيستند. از نگاه آنها روابط فعلي اروپا و امريكا و گامهايي كه در راستاي تعميق روابط با واشنگتن برداشته ميشود، خوشحالكننده است، اما اين آگاهي وجود دارد كه روابط خوب امريكا و اروپا ممكن است پايدار نباشد. بيشتر اروپاييها درباره جنگ در اوكراين هم نگاهي مشابه دارند و از مواضع كنوني رهبران اروپايي در راستاي حمايت از اوكراين راضياند، اما اختلافنظرهاي قابل توجهي درباره نوع روابطي كه اروپا بايد پس از پايان جنگ اوكراين با روسيه داشته باشد، وجود دارد.
چين دشمن نيست
در خصوص نوع روابطي كه بايد ميان اروپا و چين وجود داشته باشد، اختلافنظرهاي زيادي ميان سياستمداران اروپايي وجود دارد. برخي سياستمداران نظير امانوئل مكرون، رييسجمهور فرانسه معتقدند كه پس از يك دوره ركود در روابط اقتصادي با چين در پي شيوع بيماري كوويد 19 نياز است كه همكاريها و شراكت استراتژيك با چين احيا شود. اين سياستمداران از طرح موضوعات حساسيتبرانگيز براي چين نظير حمايت از استقلال تايوان اجتناب ميورزند و در سفرهايي كه به پكن دارند، هياتهاي اقتصادي بزرگي را همراه با خود به پايتخت چين ميبرند (اتفاقي كه در سفر رييسجمهور فرانسه و صدراعظم آلمان به چين رخ داد) كه نشاندهنده عزم آنها براي تقويت روابط اقتصادي است. از نگاه اين سياستمداران، هر چند چين روابط نزديك خود با روسيه را حتي پس از آغاز جنگ اوكراين حفظ كرده و نقش مهمي در حيات اقتصادي روسيه دارد، اما اروپا بايد منافع اقتصادي خود را دنبال كند و به دنبال تقويت روابط اقتصادي با چين باشد.
در نقطه مقابل اين نگاه، سياستمداراني نظير اورزولا فون در لاين، رييس كميسيون اروپا قرار دارند. فون در لاين در مارس 2023 در يك سخنراني مهم اعلام كرد كه تحولات در چين نشان ميدهد اين كشور به جاي اصلاح به سوي امنيتيتر شدن در حال حركت است و به دنبال آن است كه نظم بينالمللي موجود را به چالش بكشد. او چين را يك «رقيب سيستماتيك» براي اروپا خواند و تاكيد كرد كه اروپا بايد براي كاستن از ريسكهاي همكاري با چين اقدام كند. او و سياستمداران همفكرش بر «ريسكزدايي» از رابطه با چين تاكيد دارند.
يافتههاي نظرسنجي جديد شوراي روابط خارجي اتحاديه اروپا نشان ميدهد از بسياري از جهات شهروندان اروپايي نگاهي مشابه مكرون و سياستمداران همسو با او دارند و كمتر با نگاه فون در لاين موافقند. از نگاه آنها چين آن قدرتي نيست كه در پي تضعيف اروپا باشد و نزد اروپاييها دوگانه «دموكراسي در برابر اتوكراسي» كه مرتبا از سوي دولت جو بايدن در ايالات متحده تبليغ ميشود خريدار چنداني ندارد. مقايسه اين نظرسنجي با نظرسنجي مشابه شوراي روابط خارجي اروپا در سال 2021 ثابت ميكند بهرغم امتناع چين از محكوم كردن حمله نظامي روسيه به اوكراين، نگاه اروپاييها به اين كشور تغيير قابل توجهي نداشته و آنها همچنان چين را يك «شريك ضروري» براي اروپا ميدانند.
بهطور ميانگين در اين 11 كشور تنها 35 درصد شهروندان باور دارند كه چين رقيبي است كه بايد با آن رقابت كرد يا دشمني است كه اروپا در يك سوي مناقشه عليه آن حضور دارد. در مقابل 64.3 درصد از مردم يا نظري ندارند، (18 درصد) يا چين را يك «شريك ضروري»، (43 درصد) يا «متحد» و (3.3 درصد) براي اروپا ميدانند.
آلمان، سوئد، فرانسه و دانمارك تنها كشورهايي هستند كه برآيند افكار عمومي در آنها چين را «رقيب» يا «دشمن» اروپا ميداند. جالب توجه اين است كه رهبران فرانسه و آلمان، امانوئل مكرون و اولاف شولز برخلاف افكار عمومي در اين كشورها به تقويت روابط اقتصادي با چين تمايل بيشتري دارند.
متحد عليه روسيه
برخلاف موضوع چين، اختلافنظر زيادي ميان سران كشورهاي عضو اتحاديه اروپا پيرامون سياستي كه اين اتحاديه بايد در قبال روسيه اتخاذ كند، وجود ندارد. در عمل جز مجارستان باقي دولتهاي اروپايي بر سر حمايت از اوكراين متفقالقول هستند و نظرسنجي شوراي روابط خارجي اتحاديه اروپا نشان ميدهد شهروندان اروپايي نيز نگاهي مشابه با سياستمداران دارند.
بهطور ميانگين در 11 كشوري كه نظرسنجي در آنها انجام شده است، 64 درصد شهروندان روسيه را «رقيب» يا «دشمن» ميدانند و فقط 36 درصد نظري ندارند يا روسيه را يك «شريك ضروري» يا «متحد» براي اروپا توصيف ميكنند.
شهروندان لهستان، سوئد، هلند و آلمان تندترين نگاه را عليه روسيه دارند. در اين ميان، تنها در بلغارستان بيش از 50 درصد شهروندان به روسيه به چشم «شريك» يا «متحد» نگاه ميكنند و در ساير كشورها اغلب شهروندان نگاهي برخلاف نگاه مردم بلغارستان دارند.
مقايسه با نظرسنجي سال 2021 بيانگر آن است كه از دو سال قبل، نگاه اروپاييها به روسيه دچار تغييرات چشمگيري شده و در حالي كه در سال 2021 تنها يكسوم آنها روسيه را «رقيب» يا «دشمن» ميديدند اكنون اين رقم به نزديك دوسوم رسيده است.
در شرايطي كه هنوز رهبران اروپايي بهطور عمومي رابطه با روسيه پس از جنگ اوكراين را به بحث نگذاشتهاند، بيشتر شهروندان اروپايي با قطع رابطه با روسيه پس از جنگ مخالفند.
جمعبندي نظرات شهروندان 11 كشور مذكور نشانگر آن است كه بهطور ميانگين 21 درصد مشاركتكنندگان در نظرسنجي معتقدند كشورشان بايد پس از پايان جنگ اوكراين رابطهاي مبتني بر همكاري با روسيه داشته باشد. 48 درصد باور دارند رابطه كشورشان با روسيه پس از پايان جنگ بايد يك رابطه محدود باشد. 13 درصد در اين خصوص نظري ندارند و 18 درصد هم خواهان قطع روابط كشورشان با روسيه هستند.
نسبت افراد موافق با قطع رابطه با روسيه در كشورهاي لهستان (39 درصد)، دانمارك (26 درصد) و سوئد (26 درصد) بيشتر از ساير كشورهاست. در مقابل نسبت اين افراد در مجارستان (5 درصد) و در بلغارستان (3 درصد) از ساير كشورها بسيار كمتر است.
بازگشت امريكا
براي امريكاييها شرايط بسيار متفاوت با روسيه است. در سال 2021، اندكي پس از خداحافظي دونالد ترامپ، رييسجمهور پيشين ايالات متحده با كاخ سفيد، اروپاييها نگاه چندان مثبتي به رابطه با امريكا نداشتند و با اينكه بهطور سنتي ايالات متحده به عنوان متحد تاريخي اروپا شناخته ميشد، اما رفتارهاي ترامپ باعث شده بود كه بسياري از اروپاييها نگاهشان به امريكا متفاوت شود. اين مساله طي دو سال گذشته به مرور زمان و تلاشهاي دولت بايدن تغيير كرد و اكنون تعداد بيشتري از اروپاييها امريكا را «شريك ضروري» يا «متحد» اروپا ميبينند.
بر اساس نظرسنجي شوراي روابط خارجي اتحاديه اروپا بهطور ميانگين به باور 32 درصد شهروندان اروپايي امريكا يك «متحد» است. 43 درصد شهروندان اروپايي ايالات متحده را يك «شريك ضروري» ميدانند. 14 درصد نظري ندارند، 7 درصد امريكا را رقيب ميبينند و تنها 4 درصد معتقدند ايالات متحده دشمن اروپاست.
بهرغم اين مساله، سهچهارم اروپاييها (74 درصد) چنين فكر ميكنند كه اروپاييها موافقند كه اروپا نبايد بهطور كامل در دفاع از خود به ايالات متحده تكيه كند. اين در حالي است كه در سال 2020 نزديك به 66 درصد اروپاييها چنين باوري داشتند.
از نگاه اروپاييها اقدامات دولت بايدن در راستاي حمايت از اوكراين براي دلگرم كردن شهروندان امريكايي براي اتكاي اروپا به ايالات متحده كافي نيست. آنها آگاهند كه با تغيير دولت در ايالات متحده امكان دارد سياستهاي واشنگتن در قبال اروپا همانند دوره ترامپ به كلي تغيير كند و روابط واشنگتن و پايتختهاي اروپايي وارد فاز ديگري شود.
نارضايتي افكار عمومي از سياستمداران
يكي از پيامهاي مهم نظرسنجي شوراي روابط خارجي اتحاديه اروپا اين است كه شهروندان اروپايي معتقدند سران كشورهايشان به اندازه كافي به افكار عمومي براي تعيين خطوط اصلي سياست خارجي توجه نميكنند.
بسياري از كارشناسان معتقدند سياست خارجي يك كشور زماني ميتواند قدرت و اثربخشي بيشتري داشته باشد كه افكار عمومي پشتيبان آن باشند و اين مساله زماني تحقق مييابد كه سياستمداران و سران كشورها به نظرات شهروندان در اين رابطه توجه كنند.
يافتههاي نظرسنجي اخير نشان ميدهد 60 درصد اروپاييها معتقدند سياستمدارانشان توجه بسيار اندكي به نظرات مردم در زمينه سياست خارجي دارند. 21 درصد توجه به نظرات مردم را كافي ارزيابي ميكنند، 14 درصد نظري ندارند و 5 درصد معتقدند دولتها توجه بسيار زيادي به اين مورد دارند.