خانه شهر، خاطره جمعي ديروز و امروز
مرجان يشايايي
در زمان جنگ در دهه 60 و كمي بعد از آنكه دانشجو بودم، هر وقت از ميدان امام خميني رد ميشدم، سرم را طوري برميگرداندم كه چشمم به ايستگاه اتوبوسي كه در ضلع شمالي ميدان قرار داشت و چندين رديف اتوبوس شهري در لاينهاي خود به انتظار انبوه مسافران بودند، نيفتد. براي چند خط اتوبوس شهري كه كنار هم ايستادنشان منظره نازيبايي درست ميكرد، ميدان امام ايستگاه اول بود كه بنا به فرهنگ جنگي حاكم در آن روزها، كمتر كسي به فكرش ميرسيد كه ميتواند جاي آراستهتر و پاكيزهتري باشد.
دورترك، موزه ايران باستان و بناي وزارت خارجه نشان ميداد كه روزگاري زيبايي و آراستگي و سليقه در آن محدوده حرف اول را ميزده، اما آن روزها وقتي از ميدان عبور ميكردي يا اگر ميخواستي لالهزار را بالا بروي، از اين همه شلختگي و بيتوجهي نسبت به شهر حيران ميماندي. از زيبايي گذشته، خراب كردن ساختمان ضلع شمالي ميدان توپخانه در سالهاي 45 تا 47، ازبين بردن يكي از نمادهاي خاطره جمعي شهر تهران بود.
خاطره جمعي كه براساس نظر جامعهشناسان شهري توسط عوامل كالبدي (معماري، منظر شهري، بافت، نقاط مكث و تاكيد و...) و عوامل غيركالبدي همچون فعاليتها و رويدادها (فعاليتهاي فرهنگي-هنري، تعامل و گفتمان، تداعي، حسمكان و...) شكل ميگيرد، در ايجاد حس تعلق به مكان، خاطرهانگيزي و ثبت خاطره جمعي در فضاهاي فرهنگي-هنري شهري موثر است. در واقع مجموع اين عوامل باعث ميشود ملتي با ايجاد و پاسداشت خاطره جمعي به هويت و سرمايه اجتماعي بالاتر برسد.
خانه شهر با نام بلديه يا همان شهرداري امروزي در سال 1302 به دست نيكلاي ماركوف، معمار برجسته روس كه خيلي از بناهاي ارزشمند شهر تهران را معماري كرده است، ساخته شد و بسياري از رويدادها و خاطرات جمعي حول محور بلديه تهران شكل گرفت.
به اين ترتيب ميشود گفت برپا كردن دوباره ساختمان بلديه با نام خانه شهر كه فضاهاي فرهنگي و جمعي و هنري در آن طراحي شده، علاوه بر زيبا كردن يكي از مهمترين و قديميترين ميدانهاي تهران، باعث ايجاد حس تعلق خاطر و خاطره جمعي شهروندان تهراني ميشود.
حالا بلديه سابق خانه شهر شده كه با 18 هزار متر مربع زيربنا دوباره سر بر آورده، با ظاهري درست مانند 100 سال قبل و دروني كه با نگاه مدرن طراحان امروزي چيده شده. جلوي خانه شهر را سنگفرش كردهاند و نماي ساختمان تقريبا به اتمام رسيده و مانده درون آن كه اگر بودجه بهموقع برسد، قدمي به جلو برميدارد.
همين آمدن و نيامدن بودجه باعث شده تا كار احداث به درازا بكشد. البته بخشي از مهندسان شهرسازي كه با آنها صحبت كردهام، عقيده دارند بهتر بود اين ساختمان با مقداري تفاوت از بلديه سابق طراحي ميشد تا نشاني از زمان ساخت دوباره آن در زمان امروز باشد و معماران ما با استفاده از خلاقيت خود بايد عنصري، گوشهاي يا جايي به آن اضافه ميكردند تا بنا هويت امروزي هم داشته باشد.
هر چه هست، براي مني كه بناي ديدن نيمه پر ليوان را دارم و از چم و خم طراحي مدرن شهري هم اطلاعات چنداني ندارم، ساختمان زيباي خانه شهر كه قرار است با آمفيتئاتر، پلازاها و گالريها و كافيشاپها محل تجمع مردم باشد و ساعات خوشي را براي آنها رقم بزند، اتفاق فرخندهاي است.
كارشناس ارشد جامعهشناسي