راه دشوار روزنامه نگاری
حجت طهماسبی
1) زماني كه روزنامه اعتماد در 22 خرداد 81 منتشر شد، فضاي خاصي بر كشور و مطبوعات حاكم بود. در آن زمان بیش از یک سال از برخورد فلهاي با مطبوعات ميگذشت؛ ضمن اينكه پس از رخدادهايي چون كوي دانشگاه، ماجراي تحصن نمايندگان و... فضاي تندي هم بر شؤون مختلف كشور حاكم بود. بنابراين روزنامه اعتماد در شرايطي متولد شد كه فضا براي انجام كارهاي خلاقانه، حركت در مسير شفافيت و بيان حقيقت و دفاع از منافع كشور و مطالبات مردم بسيار دشوار بود. ماجراي استعفاي سيد جلالالدين طاهري امام جمعه اصفهان، اظهارات و نوشتههاي هاشم آغاجاري و حكم اعدام او، تحصن نمايندگان مجلس و... شرايط خاصي را در كشور شكل داده و اطلاعرساني حرفهاي را دشوار ساخته بود. در اين ميان الياس حضرتي به عنوان ايدهپرداز اصلي «اعتماد» اعتقاد داشت بايد از اعوجاجات عبور کرده تا به اصلاحات برسيم. امروز هم ايده اصلي «اعتماد» كمك به كشور است و نه مچگيري. جايي كه منافع ملي در ميان باشد، همواره در راستاي حفاظت از اين منافع گام برميداریم. «اعتماد» يك چنين نقشي را در جريان امضاي برجام و حوادث متعاقب آن به بهترين نحو ايفا كرد. خاطرم هست در روزهای تبلیغات انتخاباتی يكي از مقامات ارشد دولت وقت -که نامزد انتخابات بود - نسبت به يكي از نهادهای نظامي كشور انتقاد تندي را مطرح كرد، بلافاصله الياس حضرتي در رد اين رفتار يادداشتي را نگاشت و اعلام كرد، که طرح این مباحث با منافع ملي سازگار نیست.
2) بايد توجه داشت، كاركرد يك رسانه، كاركرد انتقادي است. هر چند بايد نيمه پر ليوان ديده شود، اما نبايد نسبت به نيمه خالي ليوان بيتفاوت بود. براي ايفاي اين نقش تخصصي و حرفهاي در راستاي منافع ملي، اعتماد به جاي تشويق همواره تنبيه شده است. بسياري از خبرنگاران اعتماد با مشكل مواجه شدهاند، مديران روزنامه تحت فشار قرار گرفتهاند، گلوگاههاي اقتصادي روزنامه همواره تحتالشعاع بودهاند. اين فشارها به خصوص در دوران دولتهاي اصولگرا بيشتر بوده و اين دولتها تلاش ميكنند از طريق تنگ كردن گلوگاههاي مالي و اقتصادي، زمينه توقف فعاليتهاي رسانه را ايجاد كنند. از سوي ديگر اما اعتماد تلاش كرده مرجعيت رسانهاي را به داخل كشور منتقل كند تا مردم صداي خود را در رسانههاي داخلي بشنوند. معتقدم هنر اين نيست كه همه را فراري دهند. در ساير كشورها، دولتها از رسانهها حمايت ميكنند تا مرجعيت در قلمروي سرزميني آن كشور باقي بماند، اما متاسفم كه بايد بگويم برخي دولتها و جريانها در ايران تلاش ميكنند، سنگ پيش پاي روزنامهها بيندازند.
3) طي 21 سال فعاليت، اعتماد براي دو بار با توقيف مواجه شده است. يكي توقيف 16 ماهه و ديگري توقيفي كوتاهتر و 2 ماهه. بار نخست سال 88 محمدعلي رامين معاون مطبوعاتي دولت وقت به دفتر روزنامه آمد، همكاران اعتماد در اين نشست برخي رويكردهاي انتقادي را درخصوص راهبردهاي رسانهاي دولت احمدينژاد مطرح كردند. اما آقاي رامين به قهر دفتر روزنامه را ترك كرد. از آن روز به دنبال توقيف اعتماد بود كه نهايتا 10 اسفند سال 88 اعتماد براي نخستينبار توقيف شد. هر چند در 14 فروردين 89 دستور موقت انتشار از گرفته شد، اما رييس مجتمع قضايي با اختياراتي كه داشت، جلوي رفع توقيف روزنامه را گرفت. 8 ماه توقيف روزنامه طول كشيد تا در دادگاه، اعتماد رفع توقيف شود. در ادامه فشارهاي بيروني اجازه انتشار روزنامه براي چند ماه را نداد تا سرانجام در 28 خرداد 1390، روزنامه دوباره بازگشايي شد. پس از اين دوران كشور وارد درگيريهاي مرتبط با دولت احمدينژاد و قوه قضاييه شد. در اين مقطع مصاحبهاي در روزنامه اعتماد منتشر شد كه توقيف دو ماهه را در پي داشت.
4) طي سالهاي بعد هر چند اعتماد توقيف نشد، اما همواره در معرض فشارها، مشكلات، تنگنظريها و... قرار داشتهاند. همگي اميدواريم بتوانيم به هدف اصلي صاحبامتياز و بنيانگذار مجموعه كه حداقل نيم قرن فعاليت در حوزه روزنامهنگاري است، برسيم. به اميد آن روز...