ادامه از صفحه اول
سنجش صلاحيت و رتبهبندي معلمان
از سوي ديگر مثل همه معيارها بايد معين و قابل سنجش و اندازهگيري باشد.
2- نهاد ارزيابيكننده: اصولا ارزيابي عملكرد بايد به دور از توصيه و سفارش افراد ذينفوذ صورت گيرد. بهتر است ارزيابي عملكرد نه توسط ادارات آموزش و پرورش بلكه توسط نهادي خارج از آموزش و پرورش و به دور از اعمال نفوذ و پذيرش سفارش صورت پذيرد. نهادهاي غيردولتي و مسووليتپذير ميتوانند اين مهم را عهدهدار شوند.
نهاد غيردولتي ميتواند از سازمان اداري و استخدامي براي ارزيابي بر اساس ضوابطي مجوز گرفته و عمل ارزيابي را انجام دهد. گزينه ديگري كه ميتواند ارزيابي معلمين را پيگيري كند، «سازمان نظام معلمي» است كه مانند سازمان نظام مهندسي يا سازمان نظام پزشكي و... يك سازمان عمومي غيردولتي هستند و رتبه مهندسين يا پزشكان را انجام ميدهند. سازمان نظام معلمي ميتواند به عنوان يك سازمان عمومي غيردولتي بازوي قوي براي آموزش و پرورش عمل كند كه در عين حال كه جلوي بزرگتر شدن اندازه سازمان آموزش و پرورش را ميگيرد، ميتواند بخشي از امور جاري آموزش و پرورش را عهدهدار باشد.
رتبهبندي كه در سال 1401 صورت گرفت نهتنها در تعيين ضوابط و معيارها، شرايط را رعايت نكرده بود بلكه در اجرا نيز با مشكلات جدي مواجه شد. دولت با هزينه بيش از 38 هزار ميليارد تومان نه تنها در معلمين انگيزه را تقويت نكرد، بلكه باعث كاهش انگيزه آنها شد. اميد است در بررسي شكواييههاي معلمان با اصلاح فرايند رتبهبندي ضوابط به اجراي عدالت نزديك شويم.
سيلاب و زمين لغزش جاده چالوس و قطع آب تهران
گزارش شده كه به رستورانهايي كه در سيل اخير تخريب شدند، از سوي شركت آب منطقهاي و منابع طبيعي استان البرز اخطاريههاي متعدد جهت رفع تصرف داده شده بود.
علاوه بر عوامل طبيعي، عوامل دستساز و بهويژه راهسازي ميتواند نقش مهمي در بروز ناپايداري در شيبهاي مشرف به جادههايي مانند جاده چالوس داشته باشد. به منظور كاهش ريسك نسبي و افزايش پايداري دامنهها، لازم است تا حد امكان از دستكاري اكوسيستم و تغيير كاربري فعلي زمين اجتناب شود.
همچنين سياستگذاري براي ساخت و سازهاي منطبق با ويژگيهاي ژئومورفولوژيكي و زمينشناختي ضروري است. بيشتر ناپايداريهاي دامنهاي جاده چالوس ناشي از دخالت و دستكاري انسان است. يكي از عوامل انساني موثر در بروز ناپايداري، راهسازي ناپايدار است. در مناطق كوهستاني، احتمال وقوع انواع ناپايداريها با مداخله انسانها افزايش مييابد، زيرا تعادل طبيعي دامنهها را تغيير داده و باعث تغيير شكل در زمين ميشود. اين موضوع همراه با خسارت مستقيم به تردد در جاده، باعث از بين رفتن بسياري از منابع طبيعي كشور نيز ميشود. جاده كرج - چالوس و بزرگراه تهران - شمال دو مسيري هستند كه شمال غرب تهران را به سواحل جنوبي درياي مازندران وصل ميكنند. ناپايداريهاي مكرر شيبها با توسعهاي كه بدون ملاحظات مهندسي زمينشناختي و ژئوتكنيكي رخ داده موجب حوادث مكرر در جاده چالوس و در سالهاي اخير و از سال ۱۳۹۸ به بعد در جاده آزادراه جديدالتاسيس تهران-شمال شده است. حذف ملاحظات مهندسي زمين معمولا با توجيه كمبود بودجه و اهميت تسريع در نهايي كردن كار رخ ميدهد. تشديد تخريب جادههايي مانند جاده چالوس و آزادراه تهران - شمال در پهنههاي ناپايدار به ويژه در زمان بارندگيهاي شديد و پس از رخداد زمين لرزههاي شديد قابل مشاهده است، مانند رخداد زلزله ۸ خرداد ۱۳۸۳ فيروزآباد كجور كه منجر به فوت ۲۷ نفر از سرنشينان خودروهاي عبوري از جاده چالوس بر اثر زمين لغزش شد.
در حاشيه يك مصاحبه تناقض حرف و عمل
اخذ دكترا هم از دايره اختيار ايشان خارج بوده است؟ ولي اين تلقي هم نميتواند درست باشد، چون هرگز در شرايط اجبار نميتوان حدود 50 كتاب و مقاله تاليف كرد. خانم علمالهدي در رشته فلسفه تعليم و تربيت تحصيل كردهاند، آيا خروجي علمآموزي ايشان در حوزه تعليم و تربيت خانهنشيني زنان و بيسوادي آنان بوده است، اگر چنين است چرا اين ايشان كارها و مناصب متعددي كه برعهده دارند را به بانواني كه شايستگي لازم و تمايل و عشق و علاقه به شغلشان را دارند، واگذار نميكند تا هم ايشان كمي بياسايند و باورهاي قلبي خود را عملي كنند و هم زنان شايسته تحصيلكرده ايراني بتوانند فرصت بروز استعدادها و توانمنديهايشان را در حوزه فعاليت ايشان بيابند. افزون بر اين كسي كه چنين تلقي و ديدگاهي داشته باشد طبيعتا نبايد اجازه تحصيل به فرزندانش را بدهد و در راستاي فلسفه تعليمي خود دختران خود را به همسرداري، فرزندآوري و پرورش فرزندان و كدبانوگري در حوزه آشپزي و شيرينيپزي و چگونه همسر خود را راضي نگه داريم، بپردازد پس چگونه است كه دختران او هم به تحصيل بعضا حتي در دو رشته دانشگاهي پرداخته و بعد هم مشغول به كار شدهاند! وقتي فرزندان ايشان توجهي به انگارهها و اصول تربيتي مادر خود نكردهاند، از زنان جامعه توقع التفات به اين سخنان غيرعلمي نميتوان داشت.
نكته ديگر اين است خانم علمالهدي از جمله زناني است كه باورهاي متشرعانه جدي دارند با اين تلقي و باور كه كار اصلي و جدي زنان در خانه و خانواده است. با اين پيشفرض پرسش اين است ايشان در چه بازه زماني هم به امور خانه كه از اوجب واجبات است! ميپردازند، هم در دانشگاه تدريس ميكنند، هم رياست سه نهاد را برعهده دارند و هم كتاب تاليف ميكنند آن هم نه يكي كه 13 تا، مقاله مينويسند نه يكي، دو تا! بيش از 30 مقاله! و اما در خصوص حرف زدن مانند مردان! منظور ايشان روشن نيست مگر مردان چگونه سخن ميگويند كه زنان را زيبنده نيست. اما يك واقعيت ملموس در خصوص سخن گفتن وجود دارد، هوشمندانه و موقرانه سخن گفتن از ملزومات يك بانوي فرهيخته است .