پيمايش يا پروندهسازي؟
معناي تفتيش صادق نيست، چون كسي نميداند كه چه كسي پاسخ داده، ولي در اينجا روشن است كه پاسخها ضميمه پرونده فرد خواهد شد.
چهارم محقق بايد شرايطي را فراهم كند كه از صداقت نسبي پاسخگو اطمينان حاصل كند. البته هميشه تعدادي افراد هستند كه مسير ديگري را طي ميكنند ولي در شرايط پژوهشي آزاد و ناشناخته و با اختيار و آزادي پاسخگويي، بيصداقتي در پاسخگويي خيلي كمتر رخ ميدهد، چون اگر نخواهند صادقانه پاسخ دهند، ميتوانند در پاسخگويي شركت نكنند. بنابراين اعتبار پاسخهاي دادهشده به كلي مخدوش است.
پنجم مرجع اجراكننده و گزارشدهنده نيز بايد مستقل باشند. برخي از نهادهاي نظرسنجي بودهاند كه در ارقام گزارش نهايي دخل و تصرف ميكردند. لذا حتي اگر اين تحقيق درست هم انجام شود و به لحاظ اخلاق و حقوق حرفهاي ايرادي هم نداشته باشد و ضوابط علمي هم رعايت شود، چون نتايج آن در دست مديران غيرمستقل است و در خدمت افكار عمومي جامعه در نميآيد، انجامش مجاز نيست و نتايج اعلامشده احتمالي آن نيز مخدوش و غير معتبر است.
۳ـ با توجه به جميع جهات بايد گفت كه توزيع اين پرسشنامه و اجراي آن خلاف حقوق دانشآموزان و اولياي آنان است و حق نداشتهاند از شرايط آغاز امتحانات سوءاستفاده كرده و آنان را مجبور به پاسخگويي كنند. البته ترديدي نيست كه اغلب دانشآموزان متوجه مساله هستند و به خوبي ميدانند كه هدف اصلي اين پژوهش چيست و لذا با شوخي يا تمسخر كردن، پاسخهاي غيرواقعي و مخدوش ميدهند و شبهپژوهشگران دولتي را سر كار ميگذارند و در نهايت چيزي جز زيان محصول چنين اقدام نابخردانهاي نيست.
تنها حُسن آن براي مديران اين است كه يك گزارش از نتايج مخدوش آن براي مقامات بالادستي بنويسند كه ۹۸ درصد دانشآموزان در مسير مطلوب ما هستند و فقط دو درصد بيمار هستند.
اگر بخواهند بر اساس اين نوع تحقيقات از وضعيت اجتماعي مطلع شوند و تصميم بگيرند حاصلي جز فريب دادن مسوولان و به خطا انداختن آنها ندارد. نتايج اين نوع شبهتحقيقات در اجتماع علمي فاقد اعتبار قلمداد ميشود و كسي به آن اعتنا نميكند. همين نكته هم باعث بياعتباري تحقيق و محققان خواهد شد. احتمالا هيچ پژوهشگر معتبري حاضر نيست نام خود را زير گزارش اين پرسشنامه قرار دهد.
اين تحقيق اثري بر افكار عمومي هم ندارد چون جامعه جور ديگري فكر ميكند و به اين شبهتحقيقات رسمي و تبليغاتي اعتمادي ندارد.
سوال اين است كه چنين شبهتحقيقي كه نفعي براي هيچيك از مخاطبان ندارد، پس چه نفعي در انجام آن وجود دارد؟ اگر به همين پاسخ فكر شود بدون تحقيق هم ميتوان فهميد كه در زير پوست جامعه چه خبر است؟