در نشست تخصصي «بررسي و تحليل چالشهاي تحصيلي دانشآموزان اتباع خارجي در ايران» مطرح شد
تحصيل ۶۱۴ هزار دانشآموز اتباع در ايران
گروه اجتماعي
تحصيل كودكان اتباع خارجي در ايران يكي از چالشهاي هميشگي وزارت آموزش و پرورش بود. از يكسو سازوكار مشخصي براي تحصيل كودكان اتباع خارجي نبود و از طرفي ممانعت از تحصيل آنها ميتوانست تبعات سنگيني در آينده متوجه كشور كند. همه اين اتفاقات اما با نظر صريح رهبري مبني بر اينكه «هيچ كودك افغانستاني، حتي مهاجريني كه به صورت غيرقانوني و بيمدرك در ايران حضور دارند، نبايد از تحصيل بازبمانند و همه آنها بايد در مدارس ايراني ثبتنام شوند». به سويي رفت كه روز گذشته در نشستي تخصصي با موضوع بررسي و تحليل چالشهاي تحصيل دانشآموزان اتباع خارجي در ايران سرپرست دفتر آموزش پيشدبستاني و دبستاني وزارت آموزش و پرورش گفت: «ما ۱۸ هزار كلاس درس فقط به دانشآموزان ابتدايي اتباع افغانستاني اختصاص دادهايم.»مهاجران افغانستاني كه 95 درصد از مهاجران حاضر در ايران را تشكيل ميدهند بزرگترين جامعه مهاجران حاضر در ايران هستند كه ميتوان گفت مشكلات و دغدغههاي آنها حالا به بخشي نگرانيها و دغدغه ايرانيها تبديل شده است.
محمد محمدي در نشست تخصصي «بررسي و تحليل چالشهاي تحصيلي دانشآموزان اتباع خارجي در ايران»، با اشاره به اينكه دانشآموزان اتباع سفيران فرهنگي جمهوري اسلامي ايران هستند، گفت: «ما ۱۸ هزار كلاس درس فقط به دانشآموزان ابتدايي اتباع افغانستاني اختصاص دادهايم با اين حال بهرغم اينكه تراكم دوره ابتدايي ما بالاست، جايي كه بايد ميوه ميچيديم درست عمل نكردهايم.» سرپرست دفتر آموزش پيش دبستاني و دبستاني وزارت آموزش و پرورش درباره تعادل و تركيب جمعيتي دانشآموزان افغانستاني گفته است: «تركيب جمعيتي دانشآموزان افغانستاني در برخي شهرهاي كوچك و روستاها ۷۰ به ۳۰، ۸۰ به ۲۰ و حتي ۹۰ به ۱۰ شده است.»
مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي در گزارشي تحت عنوان «تحصيل كودكان مهاجر در ايران چالشهاي تقنيني، نظارتي و اجرايي و راهكارهاي پيشنهادي دفتر مطالعات اجتماعي» كه در خردادماه ۱۴۰۱ منتشر شده به موضوع تحصيل كودكان مهاجر پرداخته است. در بخشي از اين گزارش آمده است كه ميزان باسوادي مهاجران افغانستاني ساكن در ايران از تعداد افراد باسواد در افغانستان بيشتر است. در اين گزارش تصريح شده است كه بهطوركلي سطح باسوادي در ميان مهاجران در چند دهه اخير به طرز معناداري افزايش پيدا كرده است. «فقط حدود ۱۰ درصد از نسل اول مهاجران كه در سالهاي ابتدايي دهه ۶۰ وارد ايران شدند، پيش از ورود، باسواد بودند. اين شاخص درحالحاضر به ۶۴ درصد در ميان كل مهاجران رسيده است. در ابتداي دهه ۹۰ ميزان باسوادي در ميان مهاجران حدود ۵۲ درصد بود اما در سال پاياني دهه۹۰ اين ميزان به ۶۴ درصد رسيده است. ميزان باسوادي در نسلهاي دوم و سوم مهاجران بسيار بالاتر است. ۷۶ درصد از جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله افغانستاني در ايران سواد خواندن و نوشتن دارند. ميزان باسوادي مهاجران افغانستاني ساكن در ايران (كه ۹۵ درصد از مهاجران ساكن ايران را تشكيل ميدهند) از تعداد افراد باسواد در خود كشور افغانستان بيشتر است. به گونهاي كه نرخ باسوادي نسل دوم مهاجران افغانستاني در ايران به نرخ باسوادي ايرانيان بسيار نزديكتر است.در سال تحصيلي 1400-1399 از بين كل دانشآموزان ثبتنامي غيرايراني، هزارو 610 نفر در رده پيشدبستاني، ۳۳۵هزارو ۹۶۳ نفر در دوره اول و دوم ابتدايي، ۱۰۴هزارو ۴۵۸ نفر در دور اول متوسطه و ۵۵ هزار و۵۹۰ دانشآموز در دوره دوم متوسطه مشغول به تحصيل هستند. يكسوم دانشآموزان ثبتنامشده بدون مدرك و غيرقانوني هستند.»
محمدي همچنين درباره مدارس خودگردان هم توضيحاتي داد مبني بر اينكه: « ما ميتوانيم در حوزه مدارس خودگردان مدل مطلوبي را ارايه دهيم كه هم ديپلماسي آموزشي باشد و هم دغدغه فرهنگي با ظرفيت خود اتباع فرهنگي رفع شود. ميتوانيم اينگونه براي مدارس خودگردان مدلي را طراحي كنيم كه كمترين آسيب را داشته باشد.»
معصومه معصوميان، معاون آموزش ابتدايي آموزش و پرورش شهر تهران هم در اين نشست توضيح داد كه در سال تحصيلي ۱۴۰۱ـ۱۴۰۰ ما ميزبان بيش از ۵۵ هزار دانشآموز ابتدايي و متوسطه اتباع در شهر تهران بوديم. معصوميان در رابطه با آموزش معلمان گفت: «۴۰ نفر از مديران مدارس تهران در يك دوره ۴۰ساعته در ارتباط با مهارتهاي شناختي با ديدگاه فرصتمحور كه دانشآموزان اتباع سفيران فرهنگي ما هستند، آموزش ديدند. مدارسي كه بالاي ۵۰ درصد دانشآموزانشان اتباع هستند، موظف شدند يك نفر از اعضاي انجمن اوليا و مربيان از والدين اتباع باشد.» معصوميان با اشاره به اينكه منطقه 15 شهر تهران بالاترين تعداد دانشآموزان اتباع را دارد، گفت: «اغلب دانشآموزان اتباع در مراكز جمعيتي خاص هستند يعني دو، سه يا چهار خانواده در يك منزل مسكوني اجارهاي زندگي و در يك مدرسه متراكم ميشوند. در شهر تهران حتي بدون اتباع ما مشكل فضا و نيروي انساني آموزشي داريم و مجبوريم تعدادي از مدارس را به شيفت بعدازظهر منتقل كنيم حال با دانشآموزان اتباع مشكلات بيشتر هم ميشود، بنابراين نياز داريم به بحث گسترش فضاهاي آموزشي توجه كنيم. بايد به بحث خيرين براي توسعه فضاهاي آموزشي توجه كنيم.»
اطهر مقيمي، كارشناس شوراي عالي آموزش و پرورش در بخش ديگري از نشست با اشاره به تحصيل ۶۱۴ هزار دانشآموز اتباع خارجي در ۳۵ هزار مدرسه ايران گفت: «از سال ۸۵ به بعد افزايش تعداد دانشآموزان غير ايراني شيب ثابت داشته است. در سال تحصيلي ۹۸ و ۹۹ بيش از ۵۰۳ هزار دانشآموز اتباع غير ايراني در بيش از ۲۸ هزار مدرسه ايراني سراسر كشور ثبت نام كردند.» مقيمي با اشاره به دستور رهبري در رابطه با آموزش كودكان افغانستاني و مهاجر در مدارس و فراهم شدن امكان تحصيل رايگان كودكان اتباع غير ايراني و كودكان اتباع غير ايراني فاقد كارت هويتي گفت: «طبق آمار، دانشآموزان اتباع خارجي ثبتنام شده در سامانه سيدا، مجموعا ۶۱۴ هزار و ۱۹۹ دانشآموز دختر و پسر هستند. ۱۴۴ هزار و ۲۲۶ دانشآموز مربوط به شهرستان استان تهران هستند كه بيشترين تعداد دانشآموز اتباع غير ايراني را دارد. بيشترين مليت اين دانشآموزان افغانستاني است. مجموعا ميتوان گفت ۳۵ هزار و ۴۷۰ مدرسه در كشور دانشآموزان اتباع غير ايراني را در خود جاي دادهاند.»
اما يكي از نكاتي كه در اين نشست از طرف خيرالله خزايي، معاون اداره كل پيشگيري از وقوع جرم قوه قضاييه مطرح شد، بيشتر بودن جمعيت دانشآموزان اتباع در برخي روستاها از دانشآموزان ايراني بود. خزايي گفته است: «در برخي گزارشات شاهد نگراني برخي استانها از چند فرهنگي بودن هستيم. جمعيت دانشآموزان اتباع بيشتر از دانشآموزان ايراني در برخي روستاهاست. وزارت آموزش و پرورش براي اين امر چه فكري كرده است؟رسانههاي بيگانه از اين چالشها سوءاستفاده ميكنند. آموزش و پرورش در اين حوزه بايد فعالتر كار كند. چقدر توانستيم با فعاليتهاي فرهنگي مساله اتباع را نه تهديد بلكه فرصت بدانيم. آموزش و پرورش بايد به فرصت محوري اتباع خارجي توجه كند.» خزايي گفت: «بحث آمار و اطلاعات مهمترين موضوعي است كه امروز كشور ما در خصوص اتباع خارجي با آن مواجه است. اخيرا براي گزارشي نياز به آمار داشتيم اما به هيچ آمار دقيقي نرسيديم و همه آمار ما تقريبي است. بايد آمار و اطلاعات دقيق داشته باشيم. بايد تبادل اطلاعات داشته باشيم. از سوي ديگر بايد ديد چقدر خيرين را تشويق كردهايم براي اتباع مدرسه بسازند؟ بايد به دغدغه مقام معظم رهبري در حوزه صيانت و حمايت از اتباع خارجي توجه ويژه شود.»
در بخش ديگري از گزارش مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي هم به دوگانه تحصيل كودكان پرداخته شده است: «در ۴۰ سال اخير، همواره سياستهاي متفاوتي درخصوص نحوه مواجهه با دانشآموزان اتباع اعم از پذيرش يا عدم پذيرش آنها، رايگان يا پوليبودن تحصيل آنها، شرايط تحصيل كودكان اتباع به نسبت مسائل اقامتي ايشان و مانند آن، اتخاذ شده است. مساله تحصيل اتباع همواره متاثر از سياستهاي كلي دولت درخصوص اتباع افغانستاني به دليل غلبه تعداد اتباع اين كشور نسبت به ساير كشورها در ايران بوده است. از يك سو، در ايران خدمات آموزشي به اتباع قانوني به شكلي سخاوتمندانه ارايه ميشود و از سوي ديگر، به دليل حضور حدود دوميليونو ۲۵۰ هزار مهاجر غيرقانوني، موانع متعددي پيشروي اين كودكان قرار داشته است. براساساين ميتوان گفت همواره دو قطب مخالف در مساله تحصيل كودكان مهاجر افغانستاني در ايران در سطح سياستگذاري وجود داشته است: نخست نگاه تهديدمحور به دليل غلبه سياستهاي بازگشت مهاجران غيرقانوني و بار مالي آموزش اتباع افغانستاني براي دولت ايران و دوم نگاه فرصتمحور بهويژه درخصوص مهاجران قانوني و همچنين پس از انتشار فرمان رهبري.» حالا آموزش وپرورش است كه بايد روشن نشان دهد حضور مهاجران افغان در ايران را فرصت ميبيند يا تهديد؟